English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
jorum محتویات قدح مقدار زیاد
Other Matches
eyeful مقدار زیاد
so much <idiom> مقدار زیاد
slather مقدار زیاد
mort مقدار زیاد
on a grand scale <adv.> به مقدار زیاد
vast مقدار زیاد
an abundance of مقدار زیاد
tremendous مقدار زیاد
jillion مقدار زیاد
barrelful مقدار خیلی زیاد
slew : مقدار زیاد گروه
piled مقدار زیاد کرک
pile مقدار زیاد کرک
to increase [to, by] زیاد شدن [به مقدار]
gobs کلوخه مقدار بزرگ و زیاد
give or take <idiom> از مقدار چیزی کم یا زیاد کردن
gob کلوخه مقدار بزرگ و زیاد
hyperventilation تنفس زیاد بطوریکه مقدار دی اکسید کربن در خون از مقدارعادی ان کمتر میشود و سبب تشنج سرگیجه و غش میگردد
relative humidity رطوبت نسبی [مقدار این رطوبت در فضای کارگاه بافت حائز اهمیت بوده و کم یا زیاد بودن آن اثر مستقیم بر کار بافنده می گذارد.]
contents محتویات
yolks محتویات نطفه
yolk محتویات نطفه
paunch محتویات شکم
yoke محتویات نطفه
paunches محتویات شکم
contents directory فهرست محتویات
setting up 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
set 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
sets 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
incremental computer دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
recital شرح محتویات سند
volume table of constants جدول برچسب محتویات
recitals شرح محتویات سند
table استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabled استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tables استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabling استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
bin card کارت مصرف محتویات فرف
flush خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
vtoc فهرست راهنما جدول برچسب محتویات
flushes خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
flushing خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
inquiry processing فرایند انتخاب یک رکورد از یک فایل و نمایش فوری محتویات ان
load call وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
defaulting مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
compression ignition احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
paasche price index یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
I didnt get much sleep. زیاد خوابم نبرد ( زیاد نخوابیدم)
cim تکنولوژی که مستلزم بکارگیری یک دستگاه ورودی برای خواندن مستقیم محتویات میکروفیلم به داخل کامپیوتر میباشدicrofilmanufacturing
computer input microfilm تکنولوژی که مستلزم بکارگیری یک دستگاه ورودی برای خواندن مستقیم محتویات میکروفیلم به درون کامپیوتر میباشد
steeve خفت کردن میلهای که نوک ان قلابی داردوبرای ازمایش محتویات عدل پنبه وامثال ان بکار میرود سیخک
dosages مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
dosage مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
overbuild زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
merge sorting algorithm الگوریتمی که در ان محتویات دو ارایه مرتب برای ایجادارایه مرتب سوم ترکیب می شوند
law of demand براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
recital [of something] شرح کامل محتویات [شرح مفصل ] چیزی
bandwidth در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
to hold somebody in great respect کسی را زیاد محترم داشتن [احترام زیاد گذاشتن به کسی]
retention money مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
peek فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peeked فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peeking فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peeks فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
checksum آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
check total آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
surcharge زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
surcharges زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
high speed با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
batches مقدار
quantities مقدار
deals مقدار
amount مقدار
mouthfuls مقدار
what چه مقدار
amounts مقدار
quantity مقدار
batch مقدار
amounting مقدار
amounted مقدار
sups مقدار
supping مقدار
values مقدار
truth table دو مقدار
outturn مقدار
smidgen مقدار کم
single valued تک مقدار
valuing مقدار
size مقدار
supped مقدار
smidgin مقدار کم
sizes مقدار
sup مقدار
value مقدار
deal مقدار
summa مقدار
mouthful مقدار
spatters مقدار کم
spattering مقدار کم
spattered مقدار کم
spatter مقدار کم
extent حد مقدار
magnitude مقدار
total مقدار
iso quant مقدار
quantum مقدار
dealt مقدار
royalty tonnage مقدار
sprinkling مقدار کم
volume مقدار
volumes مقدار
volume discount مقدار
sum مقدار
modicum مقدار کم
percentage مقدار
percentages مقدار
t value مقدار تی
penny worth مقدار کم
scantling مقدار
measurment مقدار
soupcon مقدار کم
slighter مقدار ناچیز
slightest مقدار ناچیز
sufficient مقدار کافی
constants مقدار ثابت
momentum مقدار حرکت
slighting مقدار ناچیز
constant مقدار ثابت
slight مقدار ناچیز
slights مقدار ناچیز
slighted مقدار ناچیز
thermal power مقدار حرارتی
theoretical value مقدار نظری
threshold value مقدار استانه
infinity مقدار نامحدود
quantity discount مقدار تخفیف
infinite quantity مقدار بی نهایت
quantity of labor مقدار کار
volume of sales مقدار فروش
dosing مقدار مجاز
dosing مقدار دارو
quantum of action مقدار اثر
voltaism مقدار ولتاژبرق
mediums مقدار متوسط
medium مقدار متوسط
quantity of supply مقدار عرضه
quantity of money مقدار پول
quantity of leisure مقدار فراغت
quantity of demand مقدار تقاضا
quantity of capital مقدار سرمایه
doses مقدار دارو
doses مقدار مجاز
parameter مقدار ثابت
parameters مقدار ثابت
relative value مقدار نسبی
scalar value مقدار عددی
rated value مقدار نامی
rated quantity مقدار اسمی
proportion شباهت مقدار
dose مقدار مجاز
dose مقدار دارو
dosed مقدار مجاز
dosed مقدار دارو
in a way <idiom> به مقدار از چیزی
resistance مقدار مقاومت
hoist مقدار کشش
value قدر مقدار
proportions شباهت مقدار
contenting مقدار مندرجات
content مقدار مندرجات
values قدر مقدار
shear value مقدار برش
sign and magnitude علامت و مقدار
sign magnitude علامت و مقدار
valuing قدر مقدار
rotation مقدار چرخش یک شی
mileage مقدار کیلومتر
hoisted مقدار کشش
hoists مقدار کشش
snatch گرفتن مقدار کم
snatched گرفتن مقدار کم
snatches گرفتن مقدار کم
snatching گرفتن مقدار کم
true value مقدار حقیقی
transmittance مقدار عبور
trace compounds ترکیبات کم مقدار
mileage مقدار کارکردموتور
certificate of measurement گواهی مقدار
trace element عنصر کم مقدار
averaging مقدار متوسط
maximum ratings مقدار حداکثر
calorific power مقدار حرارتی
certificate of quantity گواهی مقدار
characteristic number ویژه مقدار
characteristic root ویژه مقدار
characteristic root مشخصه مقدار
proper value ویژه مقدار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com