Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (11 milliseconds)
English
Persian
ara
محراب کلیسا
[در خانه های شخصی برای توسل به خدا]
chancel
محراب کلیسا
Search result with all words
lady chapel
کلیسا یا محراب کلیسایی که به مریم باکره تخصیص داده شده
sedilia
یکی از سه صندلی محراب یاصدر کلیسا
altar-niche
[تو رفتگی در محراب کلیسا که اغلب نیایشگاه کوچکی است.]
altar of repose
[طاقچه یا گوشه محراب کلیسا که گنجه ای از نان مقدس در آن است.]
altar-piece
پرده نقاشی
[یا تندیس تزئینی در قسمت بالا و عقب محراب کلیسا]
altar-rail
[نرده ای در جلو محراب کلیسا کشیش برگزار کننده ی مراسم را از سایر عبادت کنندگان جدا می کند.]
chancel-screen
[پرده ای که محراب را از کلیسا جدا می کند.]
epistle side
[محراب در گوشه جنوبی کلیسا]
Gospel side
[قسمت شمالی محراب یا کلیسا]
Other Matches
predella
پله محراب طاقچه پشت محراب
exonarthex
[هشتی ورودی کلیسا خارج از نمای اصلی کلیسا]
prebendary
دریافت مقرری از کلیسا وفیفه خوار کلیسا
elder
ارشد کلیسا شیخ کلیسا
presbyteries
محراب
altars
محراب
presbytery
محراب
altar
محراب
oratory
محراب
prayer-niche
محراب
Mihrab
محراب
sacrarium
محراب
predella
محراب
adytum
محراب
prayer niche
محراب
apse
محراب
ceilure
سقف محراب
balustrum
نرده محراب
retrochoir
پشت محراب
altars
محراب مجمره
fenestella
روزنه محراب
altar
محراب مجمره
ridden
پرده محراب
dossal
پرده محراب
dossel
پرده محراب
English altar
محراب انگلیسی
Laudian rails
نرده محراب
high-altar
محراب اصلی
dorsel
پرده محراب
ciborium
سایبان محراب
communion-rail
نرده محراب
gradine
طاقچه پشت محراب
chancel-aisle
دالان پشت محراب
gradin
طاقچه پشت محراب
eucharistic window
[نیم پنجره محراب]
retable
طاقچه پشت محراب
reredos
پرده یا دیوار پشت محراب
counter-apse
[محرابی مخالف محراب دیگر]
altar-stone
[سنگ رویه فوقانی محراب]
altar-slad
[سنگ رویه فوقانی محراب]
ambry
[انبار یا شکاف در دیوار پشت محراب]
Mihrab
نقش محراب در فرش های محرابی
Decalogue
[قسمت هایی از دیوار یا پرده ی پشت محراب]
cul-de-four
[نیمه گنبدی که بالای محراب یا طاقچه استفاده می شود.]
church
کلیسا
churches
کلیسا
stair towers turrets
کلیسا
kirk
کلیسا
bethel
کلیسا
churchgoer
کلیسا رو
churchgoers
کلیسا رو
Family prayer rug
فرش محرابی صف گونه
[اینگونه بافت ها دارای چندین محراب قرینه بوده و بیشتر بصورت گلیم بافته می شود.]
altar-screen
[پرده محراب که رواق خدمتگاه کشیشان را از بقیه جدا می کند که بسیار پر نقش و نگار از جنس سنگ، چوب یا فلز است.]
croud
سرداب کلیسا
blind storey
تریبون کلیسا
double church
کلیسا دو طبقه
ostiary
دربان کلیسا
nave portal
مدخل کلیسا
lay reader
قاری کلیسا
kirkman
عضو کلیسا
kirk
به کلیسا رفتن
croude
سرداب کلیسا
crowd
سرداب کلیسا
camarin
معبد در کلیسا
undercroft
اتاق کلیسا
tympanum
جبهه کلیسا
ambulacrum
صحن کلیسا
tympan
جبهه کلیسا
territoriality
کلیسا سالاری
territorialism
کلیسا سالاری
tympanon
جبهه کلیسا
sextons
خادم کلیسا
Ecclesilogy
کلیسا شناسی
crowde
سرداب کلیسا
presbyter
شیخ کلیسا
naves
رواق کلیسا
churchyards
حصار کلیسا
churchyard
حیاط کلیسا
churchyard
حصار کلیسا
crypts
سرداب کلیسا
crypt
سرداب کلیسا
congregation
حضاردر کلیسا
chapelry
حوزه کلیسا
steeples
برج کلیسا
churchyards
حیاط کلیسا
ecclesiastical
منسوب به کلیسا
churchman
نگهبان کلیسا
nave
رواق کلیسا
transepts
جناح کلیسا
transepts
بازویی کلیسا
transept
جناح کلیسا
sexton
خادم کلیسا
transept
بازویی کلیسا
congregations
حضاردر کلیسا
churchmen
نگهبان کلیسا
steeples
مناره کلیسا
churchly
مربوط به کلیسا
steeple
برج کلیسا
facing the church
روبروی کلیسا
steeple
مناره کلیسا
god's acre
محوطه کلیسا
chancel-arch
قوسی شبستان کلیسا
chancel-rail
نرده مشبک
[کلیسا]
chancel-rail
دیواره مشبک
[کلیسا]
chancelor
جداره مشبک
[کلیسا]
tazza
سنگاب بزرگ کلیسا
ban
اعلان ازدواج در کلیسا
cross-aisle
[گوشواره عرضی کلیسا]
shepherdess
شبان کلیسا که زن باشد
shepherdesses
شبان کلیسا که زن باشد
banning
اعلان ازدواج در کلیسا
ante-church
پیش ناو کلیسا
altar-table
میز مقدس در کلیسا
bans
اعلان ازدواج در کلیسا
spire
تاجک مخروطی کلیسا
spires
تاجک مخروطی کلیسا
belfry
برج ناقوس کلیسا
aumbry
[تورفتگی در دیوار کلیسا]
back-aisle
راهرو پشت کلیسا
belfries
برج ناقوس کلیسا
Deans
رئیس کلیسا یادانشکده
Dean
رئیس کلیسا یادانشکده
campanile
برج کلیسا منار
church warden
متصدی دارایی کلیسا
parament
تزئینات اویختنی کلیسا
presbyter
کشیش سرپرست کلیسا
campanile
محل ناقوس کلیسا
chanter
سرود خوان کلیسا
parvis
حیاط یا دیوارجلو کلیسا
helm
[تاج مخروطی کلیسا]
pastorate
مقام شبانی کلیسا
pastorium
مقر شبان کلیسا
esonarthex
[هشتی ورودی کلیسا]
almonry
صدقه خانه کلیسا
the church e.
سازمان قانونی کلیسا
cathedra
[صندلی اسقف در کلیسا]
crossing tower
برج تقاطع در کلیسا
lay clerk
سرود خوان کلیسا
narthex
ایوان غربی کلیسا
epi
[مناره مخروطی کلیسا]
narthex
هشتی ورودی کلیسا
auditory
[نام قدیمی شبستان کلیسا]
bema
[بلندترین قسمت شبستان کلیسا]
hagioscope
[گشادگی اریب در دیوار کلیسا]
deambulatory
[راهرو یا گردشی در صدر کلیسا]
feretory
[صندوق آثار مقدس کلیسا]
impropriator
تفریط کننده دارایی کلیسا
churchgoers
کسی که مرتب به کلیسا میرود
disestablish
کلیسا را از ازادی محروم کردن
disestablishes
کلیسا را از ازادی محروم کردن
disestablishing
کلیسا را از ازادی محروم کردن
disestablished
کلیسا را از ازادی محروم کردن
churchgoer
کسی که مرتب به کلیسا میرود
beadle
مستخدم جزء کلیسا یادانشگاه
piscina
حوض شنا سنگاب کلیسا
choir loft
جای مخصوص خواندن کلیسا
deanship
مقام ریاست دانشکده یا کلیسا
fore
[جایگاه مخصوص روحانیون و سرایندگان در کلیسا]
nave
سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
mninster
دیر عبادتگاه رئیس راهبان کلیسا
credence
[قفسه یا میز در حرم مقدس کلیسا]
lichgate
طاق نمای مشرف بحیاط کلیسا
naves
سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
antechoir
جایگاه مخصوص روحانیون وسرایندگان در کلیسا
inquisitions
تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
abbeys
کلیسا نام کلیسای وست مینستر
abbey
کلیسا نام کلیسای وست مینستر
ecclesiastic
علم ادارهء کلیساها مربوط به کلیسا
quirister
دسته سرودخوانان کلیسا باهم خواندن
sacristy
محل نگاهداری فروف مقدسه کلیسا
sacristan
متصدی حفافت فروف مقدسه کلیسا
sacrist
متصدی نگهداری فروف مقدسه کلیسا
ecclesiastics
علم ادارهء کلیساها مربوط به کلیسا
parishes
بخش یا ناحیه قلمرو کشیش کلیسا
acrus choralis
[جدار بین گروه کر و شبستان کلیسا]
anthem
سرودی که دسته جمعی در کلیسا میخوانند
agape
غذای سبک پس ار جشنی در کلیسا
[دین]
anthems
سرودی که دسته جمعی در کلیسا میخوانند
parish
بخش یا ناحیه قلمرو کشیش کلیسا
bridal door
[مدخل مزین در گوشه های کلیسا]
inquisition
تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
ceilure
[قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
the churach built him up
کلیسا اورا تربیت یا تهذیب اخلاق کرد
advowson
حق تعیین مقام برای تصدی اموروقفی کلیسا
parish
قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
to i. any one into abenefice
کسیرابرای دریافت درامد کلیسا معرفی کردن
celure
[قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
cellure
[قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
poppy head
خشخاش ارایش گلدسته واردربالای صندلیهای کلیسا
parishes
قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
impropriation
دادنی دارایی کلیسا و مانند ان بغیر روحانیون
prebendal
محل پرداخت موقوف یا عواید کلیسا موقوفه کلیسایی
encaenia
جشن سالیانه تاسیس شهر یاتقدیر کلیسا یا معبدی
ante-choir
[فضای خالی جلوی تریبون دسته همسرایان در کلیسا]
ampullae niche
[طاقچه ای در کلیسا برای نگه داشتن ظروف آب مقدس]
arch-rib
[قوسی زیر طاق که از شبستان یا دالان کلیسا می گذرد.]
prebend
محل پرداخت موقوف یا عواید کلیسا موقوفه کلیسایی
Doom
[نمایش تصویری از آخرین قضاوت عیسی مسیح در کلیسا]
verger
متصدی نشان دادن محل جلوس مردم در کلیسا
death-lantern
[ستون های احاطه شده با فانوس در حیاط یا قبرستان کلیسا]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com