Dictiornary-Farsi | محصول جنبی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
by product	محصول جنبی


Other Matches

exchanges	دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchange	دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanged	دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanging	دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
punches	کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
punched	کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
punch	کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
laterad	جنبی
hypokinesis	کم جنبی
peripheral	جنبی
margins	جنبی
next door [to] <adv.>	جنبی
circumferential	جنبی
sideways	جنبی
bypass	جنبی
lateral	جنبی
margin	جنبی
bypassing	جنبی
bypasses	جنبی
bypassed	جنبی
peripheral driver	محرک جنبی
by-products	فراورده جنبی
margin cost	هزینه جنبی
racking stress	تنش جنبی
off hand game	بازی جنبی
peripheral processor	پردازشگر جنبی
peripheral unit	واحد جنبی
peripheral equipment	تجهیزات جنبی
by-product	فراورده جنبی
peripheral device	دستگاه جنبی
lateral	جنبی جناحی
adjunctive therapy	درمان جنبی
bypasses	مسیر جنبی
bradykinesis	کند جنبی
bypassing	مسیر جنبی
collateral heirs	وراث جنبی
coproduct	فراورده جنبی
auxiliary service	خدمات جنبی
bypassed	مسیر جنبی
bypass	مسیر جنبی
photokinesis	نور جنبی
next	پهلویی جنبی
side view	نمای جنبی
slow motion	کند جنبی
immediately next door <adv.>	همین جنبی
side effects	اثرات جنبی
iso product curve	منحنی برابری محصول منحنی محصول یکسان
cads	محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
cad	محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
byway	کار یا فعالیت جنبی
byways	کار یا فعالیت جنبی
peripheral control unit	واحد کنترل جنبی
yawed	حرکت جنبی قایق
yaw	حرکت جنبی قایق
peripheral controller	کنترل کننده جنبی
aids to trade	خدمات جنبی تجارت مانندبانکدارب
ultromotivy	جنبش خود بخود نیروی خودبخودی جنبی
cross servicing	خدمات جنبی یا جانبی خدمات چند جانبه
harvested	محصول
cropped	محصول
crop	محصول
products	محصول
harvests	محصول
harvest	محصول
crops	محصول
lines	محصول
commodities	محصول
commodity	محصول
proceeds	محصول
return [on something]	محصول
line	محصول
output	محصول
product	محصول
outputs	محصول
fabric	محصول
fabrics	محصول
yield	محصول
yielded	محصول
total product	محصول کل
yields	محصول
product mix	ترکیب محصول
program product	محصول برنامه
overhead product	محصول سبک
over production	محصول زیادی
off year	سال کم محصول
margin product	اضافه محصول
end product	محصول نهایی
product liability	مسئولیت محصول
product differentiation	اختلاف محصول
by-products	محصول فرعی
by-products	محصول ضمنی
portfolio	نمونه محصول
product capabilities	خواص محصول
artefact	محصول مصنوعی
artefacts	محصول مصنوعی
artifact	محصول مصنوعی
average output	محصول متوسط
product differentiation	تفاوت محصول
artifacts	محصول مصنوعی
net product	محصول خالص
fehling solution	محصول فهلینگ
fehling reagent	محصول فهلینگ
emblements	محصول زمین
eluate	محصول شویش
product diversification	تنوع محصول
adduct	محصول افزایشی
distillate	محصول تقطیر
crop rent	اجاره محصول
coproduct	محصول فرعی
average product	محصول متوسط
cash crop	محصول فروشی
by product	محصول فرعی
condensate	محصول میعان
home-grown	محصول خانه
finished product	محصول نهائی
products	محصول حاصلضرب
intermediate product	محصول واسطه
mass market product	محصول پر فروش
marginal product	محصول نهائی
standing crop	محصول سرپا
last year's produce	محصول پارسال
turn over	محصول بازده
universal product code	کد جامع محصول
incross	اولادیا محصول
volatility product	محصول فرار
product	محصول حاصلضرب
diversity of product	تنوع محصول
high grade product	محصول درجه یک
gross yield	محصول ناخالص
foison	محصول فراوان
fission product	محصول انشقاق
coemption	خرید کل محصول
productions	تولید محصول
yields	محصول حاصل
produces	ساختن محصول
yielded	محصول حاصل
yield	محصول حاصل
releases	گونه یک محصول
released	گونه یک محصول
release	گونه یک محصول
produced	ساختن محصول
fabric	محصول تولید
fabrics	محصول تولید
productions	محصول عمل
productions	فراورده محصول
production	محصول عمل
production	تولید محصول
production	فراورده محصول
toiling	محصول رنج
toiled	محصول رنج
toil	محصول رنج
produce	ساختن محصول
modeled	نوع یک محصول
branding	نام محصول
model	گونه یک محصول
modelled	نوع یک محصول
modeled	گونه یک محصول
by-product	محصول فرعی
brands	نام محصول
brand	نام محصول
modelled	گونه یک محصول
models	نوع یک محصول
model	نوع یک محصول
outputs	برونداد محصول
models	گونه یک محصول
by-product	محصول ضمنی
output	برونداد محصول
extrudate	محصول روزن رانی
high end	گرانترین محصول یا مدل
heavy goods	محصول صنایع سنگین
handpick	برداشت محصول با دست
intermediate product	محصول نیم ساخته
released	شماره گونه یک محصول
production	کنترل ساخت یک محصول
production	سرعت ساخت محصول
ingethering	جمع اوری محصول
net domestic product	محصول خالص داخلی
life cycle	دوره عمر یک محصول
software product	محصول نرم افزاری
release	شماره گونه یک محصول
trial rate	درصد ازمایش یک محصول
releases	شماره گونه یک محصول
product usage rate	میزان مصرف محصول
outturn	محصول کشاورزی یاصنعتی
net national product	محصول خالص ملی
marginal revenue product	درامد محصول نهائی
product launch	جا انداختن محصول در بازار
marginal product function	تابع محصول نهائی
marginal product curve	منحنی محصول نهائی
marginal physical product	محصول فیزیکی نهائی
marginal net product	محصول نهائی خالص
maderia	شراب محصول مادریا
raw produce	محصول طبیعی یا کشاورزی
productions	کنترل ساخت یک محصول
produced	تولید کردن محصول
produces	تولید کردن محصول
cropper	برداشت کننده محصول
produce	تولید کردن محصول
average revenue product	درامد متوسط محصول
best profit output	محصول در بیشترین مقدارسود