English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
home-grown محصول خانه
Other Matches
exchanged دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanging دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanges دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchange دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
punch کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
punches کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
punched کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
lady help زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
pigenhole کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
knife boy خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
it is but a step to my house تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
mansion house خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
iso product curve منحنی برابری محصول منحنی محصول یکسان
cads محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
cad محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
homebody ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
hound's tooth check طرح خانه خانه مورب پارچه
houndstooth check طرح خانه خانه مورب پارچه
our neighbour door کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
tricotine پارچه زبر لباسی خانه خانه
honeycomb ارایش شش گوش خانه خانه کردن
toft عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
honeycombs ارایش شش گوش خانه خانه کردن
Honey comb design طرح خانه زنبوری [یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
bagnio فاحشه خانه جنده خانه
garde manger سرد خانه اشپز خانه
cellular لانه زنبوری خانه خانه
weigh house قپاندار خانه ترازودار خانه
cell جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
i do not know your house خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
cells جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
formulas الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulae الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formula الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
honey comb خانه خانه کردن
range یک خانه یا تعدادی خانه
ranged یک خانه یا تعدادی خانه
ranges یک خانه یا تعدادی خانه
the house is in my possession خانه در تصرف من است خانه در دست من است
return [on something] محصول
output محصول
crops محصول
cropped محصول
crop محصول
yield محصول
commodity محصول
commodities محصول
yields محصول
outputs محصول
yielded محصول
proceeds محصول
fabric محصول
fabrics محصول
lines محصول
products محصول
harvests محصول
harvested محصول
harvest محصول
line محصول
product محصول
total product محصول کل
yields محصول حاصل
toiling محصول رنج
production تولید محصول
production محصول عمل
productions فراورده محصول
productions تولید محصول
universal product code کد جامع محصول
yield محصول حاصل
volatility product محصول فرار
toil محصول رنج
cash crop محصول فروشی
toiled محصول رنج
production فراورده محصول
yielded محصول حاصل
productions محصول عمل
net product محصول خالص
standing crop محصول سرپا
over production محصول زیادی
output برونداد محصول
product differentiation تفاوت محصول
product differentiation اختلاف محصول
product liability مسئولیت محصول
product mix ترکیب محصول
outputs برونداد محصول
program product محصول برنامه
fabrics محصول تولید
fabric محصول تولید
product capabilities خواص محصول
produces ساختن محصول
produced ساختن محصول
off year سال کم محصول
produce ساختن محصول
overhead product محصول سبک
condensate محصول میعان
artefacts محصول مصنوعی
artifact محصول مصنوعی
artifacts محصول مصنوعی
end product محصول نهایی
product محصول حاصلضرب
products محصول حاصلضرب
high grade product محصول درجه یک
artefact محصول مصنوعی
by-products محصول فرعی
by-products محصول ضمنی
gross yield محصول ناخالص
foison محصول فراوان
distillate محصول تقطیر
by product محصول فرعی
by product محصول جنبی
portfolio نمونه محصول
crop rent اجاره محصول
coproduct محصول فرعی
product diversification تنوع محصول
average product محصول متوسط
fission product محصول انشقاق
finished product محصول نهائی
fehling solution محصول فهلینگ
fehling reagent محصول فهلینگ
adduct محصول افزایشی
emblements محصول زمین
eluate محصول شویش
average output محصول متوسط
model نوع یک محصول
released گونه یک محصول
intermediate product محصول واسطه
marginal product محصول نهائی
turn over محصول بازده
margin product اضافه محصول
brands نام محصول
branding نام محصول
brand نام محصول
last year's produce محصول پارسال
diversity of product تنوع محصول
release گونه یک محصول
releases گونه یک محصول
coemption خرید کل محصول
modelled گونه یک محصول
by-product محصول فرعی
models نوع یک محصول
models گونه یک محصول
modelled نوع یک محصول
modeled گونه یک محصول
mass market product محصول پر فروش
modeled نوع یک محصول
by-product محصول ضمنی
model گونه یک محصول
incross اولادیا محصول
average revenue product درامد متوسط محصول
best profit output محصول در بیشترین مقدارسود
life cycle دوره عمر یک محصول
maderia شراب محصول مادریا
net national product محصول خالص ملی
catcher فرفرههای گیرنده محصول
marginal net product محصول نهائی خالص
marginal product curve منحنی محصول نهائی
productions سرعت ساخت محصول
marginal revenue product درامد محصول نهائی
net domestic product محصول خالص داخلی
trial rate درصد ازمایش یک محصول
marginal product function تابع محصول نهائی
extrudate محصول روزن رانی
production کنترل ساخت یک محصول
high end گرانترین محصول یا مدل
versions تعداد گونههای یک محصول
cropper برداشت کننده محصول
raw produce محصول طبیعی یا کشاورزی
intermediate product محصول نیم ساخته
product usage rate میزان مصرف محصول
ingethering جمع اوری محصول
product launch جا انداختن محصول در بازار
heavy goods محصول صنایع سنگین
version تعداد گونههای یک محصول
produces تولید کردن محصول
production سرعت ساخت محصول
outturn محصول کشاورزی یاصنعتی
gross national product محصول ناخالص ملی
productions کنترل ساخت یک محصول
marginal physical product محصول فیزیکی نهائی
software product محصول نرم افزاری
produce تولید کردن محصول
produced تولید کردن محصول
handpick برداشت محصول با دست
releases شماره گونه یک محصول
release شماره گونه یک محصول
released شماره گونه یک محصول
names نام یک نوع محصول خاص
name نام یک نوع محصول خاص
explosions لیست اجزای بکاررفته در یک محصول
releases قراردادن محصول جدید دربازار
product نتیجه کار محصول فراورده
aliterary production فراورده یا محصول ادبی تالیف
intertill در بین ردیفهای محصول کاشتن
zoon تنها محصول یک نطفه واحد
explosion لیست اجزای بکاررفته در یک محصول
released قراردادن محصول جدید دربازار
biogenic محصول فعالیت موجودات زنده
diminishing marginal product نزولی بودن محصول نهائی
diminishing marginal product منحنی نزولی محصول نهایی
disintegration product محصول تجزیه و تفکیک شده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com