Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
primer pouch
محفظه چاشنی
Other Matches
multi chamber
نوعی محفظه احتراق درموتورهای توربین که در ان محفظه ها دورتادورقرارگرفته اند
buffer chamber
جان لوله محفظه ضربت گیر محفظه دافع
fuze
ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
flash tube
لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
torch pot
[محفظه مشعل سوخت محفظه سوخت پاش توربینی]
first fire mixture
خرج انفجاری یا چاشنی انفجاری سریع العمل چاشنی اولیه
ullage
فضای خالی داخل محفظه سوخت موشک فضای بازداخل محفظه سوخت
fuzing
چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
crankcase upper half
قسمت فوقانی محفظه لنگ محفظه لنگ فوقانی
guard assembly
محفظه
incasement
محفظه
cavity
محفظه
enclosure
محفظه
envelopes
محفظه
envelope
محفظه
housing
محفظه
enclosures
محفظه
container
محفظه
containers
محفظه
encasement
محفظه
chambers
محفظه
chamber
محفظه
lacuna
محفظه
cavities
محفظه
potpourri
محفظه عطر
computer enclosure
محفظه کامپیوتر
air chamber
محفظه هوا
circular cell
محفظه گرد
potpourris
محفظه عطر
combustor
محفظه احتراق
combustion chamber
محفظه احتراق
combustion area
محفظه احتراق
incubator
محفظه رشد
cases
فرف محفظه
case
فرف محفظه
shields
محفظه سپرشدن
card cage
محفظه کارت
intake chamber
محفظه ورودی
shield
محفظه سپرشدن
gas chamber
محفظه باروت
pinches
پایه محفظه
starting chamber
محفظه استارت
system unit
محفظه سیستم
pinch
پایه محفظه
incubators
محفظه رشد
gas chambers
محفظه باروت
breech ring
محفظه کولاس
breech
محفظه کولاس
breech recess
محفظه کولاس
resonating cavity
محفظه تشدید
mould cavity
محفظه قالب
ootheca
محفظه تخم
oil pan
محفظه کارتر
carter
محفظه میل لنگ
gas port
محفظه عبور گاز
reliquary
محفظه عتیقه باقیمانده
chamber furnace
کوره محفظه دار
gasholders
محفظه نگاهداری گاز
gasholder
محفظه نگاهداری گاز
reliquaries
محفظه عتیقه باقیمانده
breech chamber
محفظه خرج انفجار
acoustical sound enclosure
محفظه عایق صوتی
low pressure casing
محفظه ی فشار ضعیف
canisters
محفظه گلوله افشان
caisson
[محفظه یا صندوق زیرآبی]
canister
محفظه گلوله افشان
gas chambers
محفظه اعدام با گاز
gas chamber
محفظه اعدام با گاز
to tip something into a container
[British E]
چیزی را در محفظه ای ریختن
reaction chamber
محفظه فعل و انفعال
hopper
محفظه خوراک دستگاه
crankcase
محفظه میل لنگ
disk unit enclosure
محفظه واحد دیسک
floppy disk case
محفظه فلاپی دیسک
hoppers
محفظه خوراک دستگاه
detonators
چاشنی
dressing
چاشنی
dressings
چاشنی
detonator
چاشنی
cap
چاشنی
detonating charge
چاشنی
fuze
چاشنی
igniter
چاشنی
ignitor
چاشنی
seasoning
چاشنی
safety fuze
چاشنی
salmagundi
چاشنی
amorce
چاشنی
sauce
چاشنی
devices
چاشنی
device
چاشنی
percussion caps
چاشنی
percussion cap
چاشنی
capped
چاشنی
destructor
چاشنی
flavourings
چاشنی
flavoring
چاشنی
lures
چاشنی
luring
چاشنی
primers
چاشنی
stuffing
چاشنی
sauces
چاشنی
flavorings
چاشنی
flavouring
چاشنی
lured
چاشنی
primer
چاشنی
capsules
چاشنی
capsule
چاشنی
lure
چاشنی
cavity
سوراخ حفره یا محفظه قالب
crankcase supercharger
سوپرشارژر محفظه میل لنگ
cavities
سوراخ حفره یا محفظه قالب
can annular
محفظه احتراق حلقوی شکل
cannular
محفظه احتراق حلقوی شکل
ignitor
محفظه حامل باروت اشتعال
rhumbatron
نوع متداول محفظه تشدید
house
قرار دادن یک وسیله در یک محفظه
houses
قرار دادن یک وسیله در یک محفظه
dewar
محفظه عایق حرارتی با دوجداره
housed
قرار دادن یک وسیله در یک محفظه
burner cans
محفظه احتراق موتورهای توربینی
relished
چاشنی ذوق
sauce
چاشنی زدن به
sauces
چاشنی زدن به
electric primer
چاشنی الکتریکی
cannon primer
چاشنی توپ
detonation cap
کلاهک چاشنی
flash fuze
چاشنی الکتریکی
detonating cord
مدار چاشنی
destructor
چاشنی انفجاری
relishing
چاشنی ذوق
detonation cord
فتیله چاشنی
relishes
چاشنی ذوق
relish
چاشنی ذوق
primed
چاشنی گذاشتن
blasting cap
کلاهک چاشنی
prime
چاشنی گذاشتن
primes
چاشنی گذاشتن
spice
چاشنی غذا
spiced
چاشنی غذا
spices
چاشنی غذا
spicing
چاشنی غذا
primer seat
مقر چاشنی
ketchup
چاشنی غذا
defuses
چاشنی کشیدن
defused
چاشنی کشیدن
defuse
چاشنی کشیدن
garnishes
چاشنی زدن
tutti frutti
چاشنی میوهدار
garniture
تزیین چاشنی
adapter booster
چاشنی خوران
seasoner
چاشنی زننده
percussion cap
چاشنی ضربتی
igniter train
مجموعه چاشنی
igniting powder
خرج چاشنی
ignition cap
کلاهک چاشنی
garnish
چاشنی زدن
percussion caps
چاشنی ضربتی
garnished
چاشنی زدن
defusing
چاشنی کشیدن
flooder
غرق کننده محفظه مین زیرابی
vault storage
محفظه یا انبار ضد حریق وبتون ارمه
time capsule
محفظه محتوی اثار تاریخی وفرهنگی
Thermos
قمقمه محفظه یافرف عهایق حرارت
Thermoses
قمقمه محفظه یافرف عهایق حرارت
crankcase explusion
سرو صدای داخل محفظه لنگ
crankcase bottom o.lower half
قسمت تحتانی محفظه لنگ کف کارتر
crankcase
محفظه کارتر پوسته میل لنگ
cartridge
جعبه پلاستیکی که محفظه جوهر است
cartridges
جعبه پلاستیکی که محفظه جوهر است
ccd
محفظه هایی برای ذخیره داده
primer setback
عقب نشستن چاشنی
garnishes
چاشنی زدن به ارایش
melinite
مخصوص تهیه چاشنی
garnished
چاشنی زدن به ارایش
garnish
چاشنی زدن به ارایش
flavours
چاشنی زدن به معطرکردن
initiator
چاشنی مشتعل کننده
flavour
چاشنی زدن به معطرکردن
flavors
چاشنی زدن به معطرکردن
adhesion agent
چاشنی چسب افزا
precussion detonator
چاشنی ضربتی یا دنگی
primer leak
نشد کردن چاشنی
primer leak
خروج گازاز ته چاشنی
uncharged
چاشنی گذاری نشده
sauce-boats
فرف چاشنی خوری
sauce-boat
فرف چاشنی خوری
safing
چاشنی برداری کردن
sauce boat
فرف چاشنی خوری
French dressing
چاشنی سالاد فرانسوی
primming
چاشنی گذاری کردن
condiments
چاشنی ادویه زدن
primer pouch
کیف یافانوسقه چاشنی
chutney
یکنوع چاشنی غذا
flavored
چاشنی زدن به معطرکردن
activate
چاشنی مین را کشیدن
igniting primer
چاشنی مشتعل کننده
seasoned
دوران چاشنی زدن
flavor
چاشنی زدن به معطرکردن
condiment
چاشنی ادویه زدن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com