Dictiornary-Farsi | محفظه کارتر پوسته میل لنگ | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
crankcase	محفظه کارتر پوسته میل لنگ


Other Matches

oil pan	محفظه کارتر
crankcase bottom o.lower half	قسمت تحتانی محفظه لنگ کف کارتر
multi chamber	نوعی محفظه احتراق درموتورهای توربین که در ان محفظه ها دورتادورقرارگرفته اند
buffer chamber	جان لوله محفظه ضربت گیر محفظه دافع
banjo axle	پوسته اکسل عقب اتومبیل که پوسته دیفرانسیل ان در وسط قرار دارد
exfoliation	پوسته پوسته شدن لایههای بتن یا سنگ در اثر حرارت محیط همجوار
oil sump	کارتر
crankcase sump	کارتر
oil pan	کارتر
crankcase	کارتر
pelliculate	پوسته پوسته شامه دار
flaking	جرقه پوسته پوسته شدن
flake	جرقه پوسته پوسته شدن
flaked	جرقه پوسته پوسته شدن
carter	جعبه کارتر
crankcase	جعبه کارتر
torch pot	[محفظه مشعل سوخت محفظه سوخت پاش توربینی]
crankcase ventilator	هواکش کارتر اتومبیل
oil pan	جعبه کارتر خودرو
slough	پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
Jimmy Carter has cancer.	جیمی کارتر بیماری سرطان دارد.
ullage	فضای خالی داخل محفظه سوخت موشک فضای بازداخل محفظه سوخت
exfoliate	پوسته پوسته شدن
scabrous	زبر پوسته پوسته
scabs	پوسته پوسته شدن
scab	پوسته پوسته شدن
desquamate	پوسته پوسته شدن
crankcase upper half	قسمت فوقانی محفظه لنگ محفظه لنگ فوقانی
cavity	محفظه
lacuna	محفظه
envelopes	محفظه
envelope	محفظه
guard assembly	محفظه
housing	محفظه
enclosure	محفظه
incasement	محفظه
chambers	محفظه
chamber	محفظه
enclosures	محفظه
container	محفظه
containers	محفظه
encasement	محفظه
cavities	محفظه
pinch	پایه محفظه
resonating cavity	محفظه تشدید
pinches	پایه محفظه
incubator	محفظه رشد
combustion area	محفظه احتراق
incubators	محفظه رشد
primer pouch	محفظه چاشنی
air chamber	محفظه هوا
breech	محفظه کولاس
ootheca	محفظه تخم
card cage	محفظه کارت
combustion chamber	محفظه احتراق
combustor	محفظه احتراق
computer enclosure	محفظه کامپیوتر
breech ring	محفظه کولاس
system unit	محفظه سیستم
breech recess	محفظه کولاس
circular cell	محفظه گرد
starting chamber	محفظه استارت
potpourris	محفظه عطر
intake chamber	محفظه ورودی
shield	محفظه سپرشدن
gas chambers	محفظه باروت
gas chamber	محفظه باروت
case	فرف محفظه
shields	محفظه سپرشدن
cases	فرف محفظه
mould cavity	محفظه قالب
potpourri	محفظه عطر
gasholder	محفظه نگاهداری گاز
gasholders	محفظه نگاهداری گاز
canisters	محفظه گلوله افشان
breech chamber	محفظه خرج انفجار
canister	محفظه گلوله افشان
floppy disk case	محفظه فلاپی دیسک
reaction chamber	محفظه فعل و انفعال
gas chamber	محفظه اعدام با گاز
reliquaries	محفظه عتیقه باقیمانده
reliquary	محفظه عتیقه باقیمانده
gas chambers	محفظه اعدام با گاز
caisson	[محفظه یا صندوق زیرآبی]
gas port	محفظه عبور گاز
acoustical sound enclosure	محفظه عایق صوتی
carter	محفظه میل لنگ
low pressure casing	محفظه ی فشار ضعیف
hoppers	محفظه خوراک دستگاه
disk unit enclosure	محفظه واحد دیسک
hopper	محفظه خوراک دستگاه
to tip something into a container [British E]	چیزی را در محفظه ای ریختن
chamber furnace	کوره محفظه دار
crankcase	محفظه میل لنگ
rhumbatron	نوع متداول محفظه تشدید
dewar	محفظه عایق حرارتی با دوجداره
house	قرار دادن یک وسیله در یک محفظه
cavities	سوراخ حفره یا محفظه قالب
cavity	سوراخ حفره یا محفظه قالب
housed	قرار دادن یک وسیله در یک محفظه
houses	قرار دادن یک وسیله در یک محفظه
cannular	محفظه احتراق حلقوی شکل
burner cans	محفظه احتراق موتورهای توربینی
crankcase supercharger	سوپرشارژر محفظه میل لنگ
can annular	محفظه احتراق حلقوی شکل
ignitor	محفظه حامل باروت اشتعال
crankcase explusion	سرو صدای داخل محفظه لنگ
cartridge	جعبه پلاستیکی که محفظه جوهر است
vault storage	محفظه یا انبار ضد حریق وبتون ارمه
cartridges	جعبه پلاستیکی که محفظه جوهر است
time capsule	محفظه محتوی اثار تاریخی وفرهنگی
flooder	غرق کننده محفظه مین زیرابی
ccd	محفظه هایی برای ذخیره داده
Thermos	قمقمه محفظه یافرف عهایق حرارت
Thermoses	قمقمه محفظه یافرف عهایق حرارت
skins	پوسته
chaff	پوسته
bushing	پوسته
incrustment	پوسته
earth crust	پوسته
patagium	پوسته
leprose	پوسته پوسته
putamen	پوسته
incrustation	پوسته
cryosphere	یخ پوسته
membrance	پوسته
sleeve	پوسته
cortices	پوسته
cod	پوسته
upper crust	پوسته
encrustations	پوسته
sludge	پوسته یخ
encrustation	پوسته
wythe	پوسته
testa	پوسته
shell	پوسته
flaky	پوسته پوسته
shelling	پوسته
cortex	پوسته
dishes	پوسته
sleeves	پوسته
layer	پوسته
layers	پوسته
esquillage	پوسته
membrane	پوسته
case	پوسته
cases	پوسته
flake	پوسته
flaked	پوسته
flaking	پوسته
dish	پوسته
shells	پوسته
shelly	پوسته پوسته
filmed	پوسته
mantle	پوسته
mantles	پوسته
shuck	پوسته
single skinned	یک پوسته
crust	پوسته
membranes	پوسته
crusts	پوسته
scurf	پوسته
skin	پوسته
skinning	پوسته
stator	پوسته
skinned	پوسته
film	پوسته
panels	بخش مسط ح محفظه با قط عات کنترل و سوکت
panel	بخش مسط ح محفظه با قط عات کنترل و سوکت
equipment bay	محفظه یا جعبهای که تجهیزات الکترونیکی در ان نصب میشود
to break into something	از محفظه ای [با زور وارد شدن و] دزدی کردن
membran	پوسته دار
pellicle	پوسته نازک
wing skin	پوسته بال
sublevel	زیر پوسته
oxide skin	پوسته اکسید
rinded	پوسته دار
outer shell	پوسته والانس
valence shell	پوسته والانس
erratic scab	پوسته جوش
scutum	پوسته استخوانی
skin friction	مقاومت پوسته
soft shelled	نرم پوسته
pelliculate	دارای پوسته
soft shell	نرم پوسته
ion sheath	پوسته یونی
soft skin	پوسته نرم
encrustations	پوسته بندی
pellicular	پوسته دار
encrustation	پوسته بندی
subsell	زیر پوسته
electron sheath	پوسته الکترونی
pods	پوسته محافظ
skins	پوسته ریخته گی
earth's crust	پوسته زمین
earth crust	پوسته زمین
bush	پوسته داخلی
skin	پوسته ریخته گی
rawhide	پوسته خام
slough	پوسته خارجی