English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (41 milliseconds)
English Persian
lotion محلول طبی مخصوص شستشویا ضدعفونی کردن صورت وغیره لوسیون
lotions محلول طبی مخصوص شستشویا ضدعفونی کردن صورت وغیره لوسیون
Other Matches
wallow course خندق مخصوص ضدعفونی خودروهایی که به مواد ش م ر الوده شده اند
supertropical bleach نوعی ماده ضدعفونی فوق العاده قوی مخصوص مناطق حاره
woodprint کلیشه یا قالب چوبی مخصوص قلمکار وغیره
talking book صفحه گرامافون مخصوص تدریش زبان وغیره
talking books صفحه گرامافون مخصوص تدریش زبان وغیره
shook روکش چوب مخصوص جعبه یا مبل وغیره
fob فریب دادن جیب جلیقه مخصوص ساعت وغیره
silkaline پارچه ابریشمی سبک وحریرنمای مخصوص پرده وغیره
glove compartments جعبه کوچک مخصوص اچار وغیره در جلو اتومبیل
glove compartment جعبه کوچک مخصوص اچار وغیره در جلو اتومبیل
pushpin سنجاق سرگرد مخصوص نصب روی نقشه وغیره
ferris wheel گردونه صندلی دار مخصوص تفریح وچرخ زدن اطفال وغیره
fumigate ضدعفونی کردن
fumigates ضدعفونی کردن
disinfected ضدعفونی کردن
fumigating ضدعفونی کردن
disinfects ضدعفونی کردن
disinfecting ضدعفونی کردن
disinfect ضدعفونی کردن
fumigated ضدعفونی کردن
a special menu صورت غذای مخصوص
fall back دستورات و توابع دادههای موقت مخصوص که در صورت خطا یا خرابی استفاده میشود
maintenance قرارداد با شرکت تعمیری که بررسیهای مرتب و تعمیر با قیمت مخصوص در صورت خرابی دارد
teletext روش ارسال متن و اطلاعات در یک سیگنال تلویزیون معمولی به صورت رشته بیت سری که با استفاده از کدگشای مخصوص قابل نمایش است
inventory از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
numeric که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
deleted کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
attribute مشخصه مخصوص یک فایل که در صورت فعال بودن فقط اجازه میدهد محتوای فایل دیده شود و هیچ تغییری قابل اعمال نیست
attributes مشخصه مخصوص یک فایل که در صورت فعال بودن فقط اجازه میدهد محتوای فایل دیده شود و هیچ تغییری قابل اعمال نیست
attributing مشخصه مخصوص یک فایل که در صورت فعال بودن فقط اجازه میدهد محتوای فایل دیده شود و هیچ تغییری قابل اعمال نیست
antiseptics گندزدا ضدعفونی
antiseptic گندزدا ضدعفونی
disinfectant ضدعفونی کننده
sterilizer ضدعفونی کننده
aseptic ضدعفونی شده
disinfector ماده ضدعفونی
cleaning station ایستگاه ضدعفونی مواد ش م ر
wallow course خندق ضدعفونی خودروها
disinfector ماده ضدعفونی کننده
mercurochrome داروی ضدعفونی قرمز رنگ
stow away مسافرت قاچاقی کردن باکشتی وغیره
To turn on the light(radio, T. V). چراغ ( رادیو ؟تلویزیون وغیره ) راروشن کردن
twiddle باساعت مچی وغیره بازی کردن وررفتن
twiddling باساعت مچی وغیره بازی کردن وررفتن
To turn off the lights. (T. V. ,radio). چراغ ( تلویزیون ؟ رادیو وغیره ) راخاموش کردن
taxidermist ویژه گر پر کردن پوست حیوانات باکاه وغیره
twiddles باساعت مچی وغیره بازی کردن وررفتن
twiddled باساعت مچی وغیره بازی کردن وررفتن
to listen with rapt attention با مجذوبیت تمام گوش کردن با ششدانگ حواس وغیره
swabs پنبه برای پاک کردن زخم وگوش وغیره
swab پنبه برای پاک کردن زخم وگوش وغیره
fumigant ماده فراری که بعنوان ضدعفونی برای دفع افات بکارمیرود
slurry تبدیل به محلول ابکی کردن ابکی
lutes گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
writes وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
write وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typefaces مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
tunes میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
tune میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
graphics کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
solution محلول
solutions حل محلول
solutions محلول
solution حل محلول
antifreezing solution محلول ضد یخ
dilution محلول
solvable محلول
dissolved solids مواد محلول
cutting solution محلول برش
soild solution محلول جامد
caustic solution محلول سوزاور
saline محلول نمک
benedict's solution محلول بندیکت
stock solution محلول ذخیره
normal solution محلول نرمال
emulsoid محلول سریشمی
buffer solution محلول بافر
soap solution محلول صابون
water glass شیشه محلول
buffer محلول تامپون
standard solution محلول استاندارد
ammonia water محلول امونیاکی
alkaline solution محلول قلیایی
solvate ماده محلول
ideal solution محلول ایده ال
ammonia محلول امونیاک
solid solution محلول جامد
pseudosolution شبه محلول
battery solution محلول باتری
acid solution محلول اسید
soluble حل شدنی محلول
acid soluble محلول در اسید
locals چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
local چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
bolt پیچ مخصوص قفل کردن در
printer وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printers وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
javelle water محلول هیپوکلریت سدیم
ammonia محلول یا بخار امونیاک
oleoresin محلول رزین در روغن
aromatic vinegar محلول سرکه و کافور
rapid curing قیرهای محلول زودگیر
substitutional solid solution محلول جامد جانشینی
slow curing قیرهای محلول دیرگیر
solate بصورت محلول دراوردن
cut back bitumens قیرهای محلول پس بریده
saturated solution محلول سیر شده
wine of opium محلول تریاک وشراب
soda solution محلول جوش شیرین
metastable solution محلول شبه پایدار
medium curing قیرهای محلول کندگیر
solution heat treatment عملیات حرارتی محلول
spitton فرف مخصوص تف کردن
shingle توفال چوبی یاسیمانی وغیره توفال کوبی کردن
register که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
cn solution محلول گاز اشک اور
syrups محلول غلیظ قندی دارویی
syrup محلول غلیظ قندی دارویی
sirup محلول غلیظ قندی دارویی
alkali proof مقاومت محلول سوزش اور
salvolatile محلول معطر اب امونیاک والکل
ether extract ماده الی محلول دراثر
supersaturated solution محلول ابر سیر شده
solute جسم حل شده موجود در محلول
supersaturated solution محلول فوق سیر شده
plastic bubble keyboard صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
drying furnace کوره مخصوص خشک کردن
drying chamber اطاق مخصوص خشک کردن
blenders ماشین مخصوص مخلوط کردن
blender ماشین مخصوص مخلوط کردن
packet روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
packets روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
pigments رنگ غیر محلول ماده رنگی
pigment رنگ غیر محلول ماده رنگی
pickling غوطه ور ساختن در محلول رقیق اسید
saponated صابون زده دارای محلول صابونی
anodization به وسیله عمل الکترولیز در محلول اسیدکرومیک
suspensoid محلول سریشمی دارای ذرات معلق
file brush برس مخصوص پاک کردن سوهان
antimateriel agent عامل مخصوص فاسد کردن اماد
rougher دستگاه مخصوص ناصاف کردن اشیا
chlorinated hydrocarbon ماده حلال هیدروکلروکربن محلول هیدروژن و کلروکربن
fibrin ماده پروتئینی رشته مانند وغیر محلول
invoicing صورت کردن
invoices صورت کردن
invoiced صورت کردن
list صورت کردن
invoice صورت کردن
forklift ماشین مخصوص بلند کردن چیزهای سنگین
mountee اژیر مخصوص اماده کردن توپهای ناو
hackamore مهاریاپوزه بند مخصوص رام کردن اسب
space heater بخاری مخصوص گرم کردن فضای ازاد
jackhammer مته دستی مخصوص سوراخ کردن سنگ
liquid crystal display صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
liquid crystal displays صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
listerine یکجور محلول که برای پلشت بری بکار میبرند
roster وارد صورت کردن
to strike off the rolls از صورت حذف کردن
rosters وارد صورت کردن
ricer رنده مخصوص رشته کردن سیب زمینی وخمیر
crop end saw اره مخصوص قطع کردن بخشهای اضافی شمش
to paynize wood چوب را با محلول ویژه شیمیایی اندون برای اینکه زودنپوسد
danc solution نوعی محلول شیمیایی برای رفع الودگی عوامل تاول زا
mine action عمل کردن به صورت مین
schedules صورت یا فهرستی ضمیمه کردن
scheduled صورت یا فهرستی ضمیمه کردن
strike off the rolls از صورت وکلا خارج کردن
schedule صورت یا فهرستی ضمیمه کردن
embedded code کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
tedder ماشین مخصوص پخش وخشک کردن علف درو شده
lattice خطوط شبکه بندی ثابت مخصوص بزرگ کردن نقشه
lattices خطوط شبکه بندی ثابت مخصوص بزرگ کردن نقشه
kentledge چدن یااهن ریخته مخصوص سنگین کردن ته کشتی یابالون
graving dock اسکله مخصوص تمیز کردن ویا تعمیر نمودن کشتی
tuning pipe نای مخصوص کوک ومیزان کردن بعضی الات موسیقی
reefknot گره مربع مخصوص توگذاشتن یا جمع کردن بادبان تو گذاشتن
barrage jamming تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
To take an invevtory. صورت برداری کردن ( موجودی گرفتن )
skewing میزان کردن چیزی به صورت نادرست
skew میزان کردن چیزی به صورت نادرست
skews میزان کردن چیزی به صورت نادرست
take something to heart <idiom> به صورت جدی تصمیم گیری کردن
to e. figures upon astone صورت هایی بر سنگ نقش کردن
watt واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watts واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
claim frame فریم مخصوص برای مشخص کردن ایستگاه آغاز کننده شبکه
crunch صدای خرد کردن یا خرد شدن چیزی زیر دندان یا زیر چرخ وغیره
crunched صدای خرد کردن یا خرد شدن چیزی زیر دندان یا زیر چرخ وغیره
crunches صدای خرد کردن یا خرد شدن چیزی زیر دندان یا زیر چرخ وغیره
amphetamine مادهای بفرمول N31H9C که بصورت بخور یا محلول بعنوان مسکن استعمال میشود
LCD Display Crystal Liquid صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
amphetamines مادهای بفرمول N31H9C که بصورت بخور یا محلول بعنوان مسکن استعمال میشود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com