English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (5 milliseconds)
English Persian
drinking fountain محل عمومی در خیابان برای اب نوشیدن
drinking fountains محل عمومی در خیابان برای اب نوشیدن
Other Matches
introduce بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introducing بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduces بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduced بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
I'd like something to drink. چیزی برای نوشیدن میخواهم.
Would you like something to drink? <idiom> آیا چیزی برای نوشیدن می خواهید؟ [غذا و آشپزخانه]
safety island سکوی وسط خیابان برای ایستادن پیاده رو
blacktop موادی که برای اسفالت خیابان بکار میرود
RJ connector نام عمومی برای اتصال هشت سوزنی که درشبکههای BuneT برای اتصال کابل UTP به کار می رود
bystreet خیابان کناری خیابان فرعی
genral election انتخابات عمومی برای مجلس
casino تفریحگاه عمومی برای رقص وموزیک
casinos تفریحگاه عمومی برای رقص وموزیک
private محدوده آدرس حافظه کاربر مشخص , نه برای دستیابی عمومی
privates محدوده آدرس حافظه کاربر مشخص , نه برای دستیابی عمومی
X series تقاضا برای ارتباط دادهای روی داده عمومی شبکه
cyphers رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
cipher رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
ciphers رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
three-day retreat گردهمایی سه روزه دور از مردم عمومی [برای دعا کردن، درس دینی و عبادت]
prize fighting درمحلهای عمومی برای جایزه که طرفین نزاع و شرط بندی کنندگان قابل تعقیب هستند
public رمز گشایی که از کلید عمومی برای رمز گذاری پیام استفاده میکند و از یک کلید خصوص برای رمز گشایی آن .
general quarters اماده باش عمومی دریایی محلهای سکونت عمومی
common hardware ابزار و الات عمومی سخت ابزارهای عمومی
vertical نرم افزار کاربردی که برای استفاده خاص طراحی شده است و نه استفاده عمومی
unix سیستم عامل چند کاربره عمومی سافت AT Tbell Laboraforien برای اجرا روی بیشتر کامپیوترها از PC تامین کامپیوتر و meninframe بزرگ
general orders دستورات عمومی دستورالعملهای عمومی
general porpose کارهای عمومی مصارف عمومی
huygen's principle قانون عمومی مربوط به همه حرکتهای موجی : هر نقطه دلخواه در جبهه فاز یا جبهه موج میتواند خود منبع ثانویهای برای انتشار موجهای کروی باشد
imbibing نوشیدن
imbibed نوشیدن
bibs نوشیدن
imbibe نوشیدن
potation نوشیدن
bib نوشیدن
imbibes نوشیدن
to drink to the lees تا ته نوشیدن
nsfnet یک شبکه گسترده تهیه شده توسط دفتر محاسبات علمی پیشرفته در موسسه ملی علوم برای انجام عملیات غیرنظامی طراحی وزارت دفاع طراحی شد که بخاطردلایل امنیتی در دسترس عمومی نمیباشد
quaff زیاد نوشیدن
quaffed زیاد نوشیدن
quaffing زیاد نوشیدن
quaffs زیاد نوشیدن
here's to you هنگام نوشیدن
to have a drink of water یک جرعه آب نوشیدن
hit the bottle <idiom> الکل نوشیدن
to drink till alls blue بحدمستی نوشیدن
hit the sauce <idiom> الکل نوشیدن
to have [take] a sip یک جرعه نوشیدن
toss off <idiom> یک نفس نوشیدن
wet one's whistle <idiom> نوشیدن الکل
tippled همیشه نوشیدن
to drink wine باده نوشیدن
beer ابجو نوشیدن
to have a sip یک قورت آب نوشیدن
to have a drink of water یک قورت آب نوشیدن
tippling همیشه نوشیدن
tipples همیشه نوشیدن
to have a sip یک جرعه آب نوشیدن
wine شراب نوشیدن
wines شراب نوشیدن
beers ابجو نوشیدن
tipple همیشه نوشیدن
hobnobbing بسلامتی کسی نوشیدن
hobnobs بسلامتی کسی نوشیدن
to propose a person بسلامتی کسی نوشیدن
to drink something down in one gulp [at a gulp] چیزی را یک نفس نوشیدن
to look toward any one بسلامتی کسی نوشیدن
alcoholism اعتیاد به نوشیدن الکل
To her , abI'llon tomans is a mere trifle . قابل نوشیدن نیست
hobnobbed بسلامتی کسی نوشیدن
hobnob بسلامتی کسی نوشیدن
skoal بسلامتی کسی نوشیدن
to drink any ones health بسلامتی کسی نوشیدن
toasting بسلامتی کسی نوشیدن
toasts بسلامتی کسی نوشیدن
toasted بسلامتی کسی نوشیدن
toast بسلامتی کسی نوشیدن
to drink to a person بسلامتی کسی نوشیدن
swig جرعه طولانی نوشیدن اشامیدن
swigged جرعه طولانی نوشیدن اشامیدن
swigging جرعه طولانی نوشیدن اشامیدن
pledge بسلامتی کسی باده نوشیدن
pledging بسلامتی کسی باده نوشیدن
swigs جرعه طولانی نوشیدن اشامیدن
pledged بسلامتی کسی باده نوشیدن
pledges بسلامتی کسی باده نوشیدن
propine ساغر را نوشیدن وبدیگری دادن
libation نوشابه پاشی نوشیدن شراب
libations نوشابه پاشی نوشیدن شراب
boozed مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
booze مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
birl شراب نوشیدن وجام را بدیگری دادن
boozes مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
boozing مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
consolidated dining facility تاسیسات غذاخوری عمومی مجتمع غذاخوری عمومی
supernaculum باده خوشگوارکه سزاوار تاته نوشیدن است
bone dry جایی که نوشیدن مواد الکلی در آن قدغن است
lanes خیابان
road خیابان
road bridge پل خیابان
pavement کف خیابان
avenuse خیابان
roads خیابان
lane خیابان
avenues خیابان
roadbed کف خیابان
pavements کف خیابان
streets خیابان
SS خیابان
street خیابان
avenue خیابان
St خیابان
the open of a street دهنه خیابان
alleyways خیابان کوچک
up the street بالای خیابان
avenue خیابان اصلی
road طریق خیابان
roads طریق خیابان
parkway خیابان درختدار
parkway خیابان مشجر
roadway وسط خیابان
avenues خیابان اصلی
roadways وسط خیابان
drive way جاده خیابان
street lighting روشنایی خیابان
stop street خیابان فرعی
alleys خیابان کوچک
At the end of the street. درته خیابان
carriage drive خیابان پارک
Downing Street خیابان داونینگ
Fleet Street خیابان فلیت
alley خیابان کوچک
asphalt قیر خیابان
runways خیابان پرواز
slum خیابان پرجمعیت
slums خیابان پرجمعیت
runway خیابان پرواز
asphaltum قیر خیابان
tramcar [British E] قطار برقی خیابان
toby خیابان جاده اصلی
trolleycar [American E] [old-fashioned] قطار برقی خیابان
to stroll through the streets در خیابان ها قدم زدن
road side کنار جاده یا خیابان
road traffic رفت و امد خیابان
kennel جوی مجرای اب خیابان
kennels جوی مجرای اب خیابان
crossroads تقاطعدر جاده یا خیابان
main drag <idiom> مهمترین خیابان شهر
It's one-way street. آن خیابان یک طرفه است.
streetcar [American E] [old-fashioned] قطار برقی خیابان
orderly bin صندوق زباله در خیابان
to lay out خیابان بندی کردن
cardo خیابان اصلی [در رم باستان]
tram [British E] قطار برقی خیابان
bituminous road جاده یا خیابان اسفالت
street lightning روشنی راه و خیابان
a low-traffic road خیابان کم رفت و آمد
The store across the street. فروشگاه آنطرف خیابان
trolley [American E] [old-fashioned] قطار برقی خیابان
road traffic امد وشد خیابان
lay out نقشه خیابان بندی
in normal situations on public roads در ترافیک معمولی خیابان
glade خیابان یا کوچه جنگل درختستان
I was standing at the street corner . درگوشه خیابان ایستاده بودم
to pave the street with stone خیابان را سنگ فرش کردن
avenuse خیابان وسیع راهرو باغ
The cab neared [approached] 20th Street. تاکسی به خیابان بیستم نزدیک شد.
glades خیابان یا کوچه جنگل درختستان
Where does this street lead on to ? این خیابان یکجا می خورد ؟
macadam سنگ فرش کردن خیابان
roadways وسط خیابان زمین جاده
curbstone سنگ جدول پیاده رو خیابان
roadway وسط خیابان زمین جاده
street gutter نهر کنار خیابان و راه
i walked a cross the street از این سر خیابان قدم زدم به ان سر
jaywalk با بی توجهی از وسط خیابان راه رفتن
to walk around the block دور بلوک خیابان راه رفتن
double-parks نگاهداشتن اتومبیل در دوردیف در کنار خیابان
double park نگاهداشتن اتومبیل در دوردیف در کنار خیابان
sagfety island بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
erfuge پناهگاه روی زمینی در وسط خیابان
double-parking نگاهداشتن اتومبیل در دوردیف در کنار خیابان
double-parked نگاهداشتن اتومبیل در دوردیف در کنار خیابان
double-park نگاهداشتن اتومبیل در دوردیف در کنار خیابان
safety zone بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
street traffic رفت و آمد [مثال در جاده یا خیابان]
traffic on public roads رفت و آمد [مثال در جاده یا خیابان]
boulevard خیابان پهنی که دراطراف ان درخت باشد بولوارد
boulevards خیابان پهنی که دراطراف ان درخت باشد بولوارد
traffic island بلندی وسط خیابان مخصوص توقف پیاده رو
island محل میخکوبی شده وسط خیابان و میدان وغیره
street offences اعمالی که هر گاه در خیابان صورت پذیرد جرم است
islands محل میخکوبی شده وسط خیابان و میدان وغیره
jaywalkers پیاده ایکه از وسط مناطق ممنوعه خیابان عبور میکند
jaywalker پیاده ایکه از وسط مناطق ممنوعه خیابان عبور میکند
kiosks فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
bum ادم مفت خور یا ولگرد ولگردی یا مفت خوری کردن بحد افراط مشروب نوشیدن
bummed ادم مفت خور یا ولگرد ولگردی یا مفت خوری کردن بحد افراط مشروب نوشیدن
bumming ادم مفت خور یا ولگرد ولگردی یا مفت خوری کردن بحد افراط مشروب نوشیدن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com