Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 151 (8 milliseconds)
English
Persian
cockpit
محل ناخدا یا سکاندار یا راننده
cockpits
محل ناخدا یا سکاندار یا راننده
Other Matches
driver
راننده اتومبیل راننده ارابه
drivers
راننده اتومبیل راننده ارابه
steersman
سکاندار
helmsman
سکاندار
helmsmen
سکاندار
lee helmsman
کمک سکاندار
crewing
تیم پاروزنان و سکاندار
crews
تیم پاروزنان و سکاندار
crew
تیم پاروزنان و سکاندار
crewed
تیم پاروزنان و سکاندار
captaining
ناخدا
pilots
ناخدا
captained
ناخدا
captain
ناخدا
pilot
ناخدا
commodore
ناخدا
shipmaster
ناخدا
commodores
ناخدا
captains
ناخدا
piloted
ناخدا
crewing
کمک ناخدا
mate
کمک ناخدا
crews
کمک ناخدا
mated
کمک ناخدا
mates
کمک ناخدا
crew
کمک ناخدا
captain junior grade
ناخدا دوم
crewed
کمک ناخدا
lieutenant colonel
ناخدا دوم
Capt
مخفف ناخدا
mate's receipt
رسید معاون ناخدا
captain
درجه ناخدا یکمی دریایی
captains
درجه ناخدا یکمی دریایی
captaining
درجه ناخدا یکمی دریایی
captained
درجه ناخدا یکمی دریایی
barratry
خسارات ناشی از جرم عمدی ناخدا یا ملوان کشتی
pilots
راننده
impelent
راننده
piloted
راننده
pilot
راننده
driver
راننده
motor man
راننده
steersman
راننده
drivers
راننده
driving
راننده
the man at the wheel
راننده
helmsman
راننده
wheelman
راننده
wheelsman
راننده
helmsmen
راننده
power plants
پیش راننده
road hog
<idiom>
راننده بیابان
power plant
پیش راننده
power unit
پیش راننده
propulsive
پیش راننده
drive's seat
صندلی راننده
carter
راننده گاری
hot shoe
راننده زبردست
taximan
راننده تاکسی
driver's mate
شاگرد راننده
bulldozerer
راننده بولدوزر
motorman
راننده موتور
assistant driver
کمک راننده
bus driver
راننده اتوبوس
cabman
راننده تاکسی
truckman
راننده کامیون
cabby
راننده تاکسی
railroad engineer
[American E]
راننده قطار
drive's cab
اطاق راننده
train driver
راننده قطار
locomotive driver
[British E]
راننده قطار
locomotive operator
[British E]
راننده قطار
locomotive engineer
[American E]
راننده قطار
cabbies
راننده تاکسی
cabbie
راننده تاکسی
drivers
راننده گرداننده
chauffeur
راننده ماشین
driver
راننده گرداننده
train operator
[American E]
راننده قطار
chauffeurs
راننده ماشین
truckers
راننده کامیون
trucker
راننده کامیون
chauffeuring
راننده ماشین
chauffeured
راننده ماشین
ambulanceman
راننده یا مسئول آمبولانس
hackney man
راننده درشکه کرایهای
timers
وقت نگهدار هر راننده
motor man
راننده واگون یالوکوموتیوبرقی
karter
راننده اتومبیل کوچک
iceboater
راننده قایق روی یخ
hackman
راننده درشکه کرایهای
gondoliers
راننده کرجی ونیزی
gondolier
راننده کرجی ونیزی
catch driver
راننده اجیر ارابه
repellent
راننده بیزار کننده
repellents
راننده بیزار کننده
diver
راننده قایق موتوری
pilot
راننده قایق روی یخ
timer
وقت نگهدار هر راننده
outboarder
راننده قایق موتوری
pilots
راننده قایق روی یخ
pick off
رد شدن از راننده دیگر
piloted
راننده قایق روی یخ
pilot
خلبان هواپیما راننده کشتی
piloted
خلبان هواپیما راننده کشتی
fly man
راننده درشکه تک اسبه کرایهای
provisional driver
راننده تازه کار ارابه
puntist
راننده کرجی نام دارد
pilots
خلبان هواپیما راننده کشتی
corner crew
متصدیان اعلام خطر به راننده در سر پیچ
pole sitter
راننده نزدیک به نرده داخلی درمسیر
road hog
راننده متجاوز بحقوق سایررانندگان درجاده
The driver coaxed his bus through the snow.
راننده با دقت اتوبوس را از توی برف راند .
teamster
راننده یک جفت حیوان یا دستگاه اسب ودرشکه
four in hand
گردونه چهار اسبه که یک راننده داشته باشد
solocross
مسابقه در محوطه پارکینگ برای کشف مهارت راننده
hit-and-run
<idiom>
حادثهای که راننده ماشین به بیراهه براند بدون اثری
protest flag
پرچم قرمز کوچک بعلامت اعتراض راننده قایق
remotely piloted
هدایت شونده از راه دور هواپیمای بدون راننده
set down
معلق ساختن سوارکار یا راننده ارابه بخاطر خطا
sidecars
جای اضافی چرخ دار پهلوی راننده موتورسیکلت
drafting
راندن پشت سر راننده جلوبرای کاستن فشار هوا
sidecar
جای اضافی چرخ دار پهلوی راننده موتورسیکلت
mate
معاون کشتی معاون ناخدا
mates
معاون کشتی معاون ناخدا
mated
معاون کشتی معاون ناخدا
check string
ریسمان درشکه که مسافربوسیله ان راننده رابه ایست کردن اگاهی
understeer
تمایل اتومبیل به مستقیم رفتن در سر پیچ بیش ازانتظار راننده
fitcall finding
پیدا کردن عیب کوچک مربوط به راننده یا رده یکم
side car
جای اضافی چرخ داردرپهلوی راننده موتور سیکلت سایدکار
predicted log racing
مسابقه قایق موتوری باپیشبینی قبلی زمان از طرف راننده
pit board
تخته برای دادن اطلاعات لازم به راننده معین در گروه کمکی
cabs
اطاقکی که روی بیل مکانیکی برای راننده سوار شده است
cab
اطاقکی که روی بیل مکانیکی برای راننده سوار شده است
back-seat driver
مسافر صندلی عقب خودرو که مرتب در کار راننده دخالت میکند
driver
چوب شماره یک برای استفاده در اغاز هر بخش گلف راننده لوژ
drivers
چوب شماره یک برای استفاده در اغاز هر بخش گلف راننده لوژ
back-seat drivers
مسافر صندلی عقب خودرو که مرتب در کار راننده دخالت میکند
staging light
چراغی که به راننده علامت میدهد که چرخهای اتومبیل درست روی خط قرار دارند
running down case
دعوی علیه راننده وسیله نقلیه که در نتیجه تصادم باعث جرح یا خسارت شده است
commander
فرمانده یکان ناخدا سوم فرمانده سوم ناو
commanders
فرمانده یکان ناخدا سوم فرمانده سوم ناو
warm gas thruster
جت پیش راننده متشکل از گازذخیره شده با فشار زیاد که قبل از بیرون رانده شدن ازنازل گرم شود
drone
خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
droning
خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
drones
خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
droned
خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
cab
جای راننده کامیون جای لوکوموتیوران
cabs
جای راننده کامیون جای لوکوموتیوران
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com