English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
axis محور تقارن مهره اسه
Other Matches
axis of symmetry محور تقارن
axis of symmery محور تقارن
symmetry axis محور تقارن
alternating axis of symmerty محور تقارن متناوب
simple axis of symmetry محور ساده تقارن
locknut قراردادن مهره دوم برای جلوگیری ازشل شدن مهره اول
sight alinement تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
axis مهره دوم گردن مهره محوری
phillips nut مهره یا سوراخ صلیبی مهره فیلیپس
countershaft محور رابطه در یک رشته محور که بین محور ومتحرک قرار می گیرد تا نسبت سرعت زیادی را بوجود اوردو یا در محلی قرار گیرد که در ان اتصال مستقیم مشکل باشد
batteries قرارداشتن یک مهره خودی بین مهره مهاجم خودی و شاه حریف
battery قرارداشتن یک مهره خودی بین مهره مهاجم خودی و شاه حریف
wheelbases فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
wheelbase فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
rate integration gyro ژایرویی با یک درجه ازادی که محور خروجی ان با مایع چسبناکی به محور دوران متصل شده
nose up چرخش حول محور عرضی وخارج شدن محور طولی ازوضعیت تراز بطرف اوج
axis of signal communication محور ارتباط و مخابرات محور ارتباطات
parallelism تقارن
synmetry تقارن
synchronization تقارن
polarity تقارن
polarities تقارن
symmetrization تقارن
simultaneeity تقارن
symmetry تقارن
isochronism تقارن
pseudosymmetry شبه تقارن
symmetry point نقطه تقارن
symmetry number عدد تقارن
plane of symmetry صفحه تقارن
rotational symmetry تقارن چرخشی
point of symmetry نقطه تقارن
plane of symmetry سطح تقارن
center of symmerty مرکز تقارن
asymmetrical conductivity برقرسانایی بی تقارن
asymmetric top فرفرهای بی تقارن
asymmetric system دستگاه بی تقارن
asymmetric substance جسم بی تقارن
asymmetric molecule مولکول بی تقارن
asymmetric carbon کربن بی تقارن
mirror symmerty تقارن ایینهای
isodimorphism تقارن دو شکلی
symmerty center مرکز تقارن
skewness عدم تقارن
synchrony انطباق تقارن
zygomorphic دارای تقارن
geometrical <adj.> تقارن در طرح
symmetry group گروه تقارن
asymmetry عدم تقارن
transational symmerty تقارن انتقالی
impedance balancing تقارن امپدانس
symmetry operation عمل تقارن
symmetry lines خطوط تقارن
Symmetry تقارن [ریاضی]
symmetry plane صفحه تقارن
symmetry element عنصر تقارن
actinomorphous دارای تقارن شعاعی
mirror plane of symmetry صفحه تقارن اینهای
actinomorphic دارای تقارن شعاعی
isochronism ایجاد تقارن همزمانی
plane of mirror symmetry صفحه تقارن اینهای
time average symmetry تقارن میانگین زمانی
blemish [mistake] عدم تقارن در بافت
axial rotation symmerty تقارن چرخشی محوری
eurhythmy هم اهنگی و تقارن ساختمان
positive skewness عدم تقارن مثبت
eurythmy هم اهنگی و تقارن ساختمان
conservation of orbital symmerty بقای تقارن اوربیتال
anomalous weave بی نظمی و عدم تقارن در بافت
incommensurability عدم تقارن سنجش ناپذیری
anomal design طرح شلوغ و بدون تقارن
asymmetric local deformation تغییر شکل موضعی بی تقارن
symmetry allowed reaction واکنش مجاز از لحاظ تقارن
parametron عنصر با عدم تقارن مغناطیسی
isodimorphism تقارن و هم شکلی بین دو چیز دوشکل
counter vailing power تقارن دو نیروی اقتصادی نیروهای متقارن
angle og sideship زاویه بین صفحات تقارن وجهت حرکت
move of pattern [وجود تقارن و هماهنگی نگاره ها پس از اتمام بافت در مقایسه با نقشه]
screw nut مهره
vertebra مهره
burnisher مهره
invertebrate بی مهره
bead مهره
nut مهره
beads مهره
burnishing stone مهره
vertebrates مهره
to take eggs for money خر مهره
die مهره
beading مهره مهره
vertebrate مهره
invertebral بی مهره
jetton مهره
spineless بی مهره
hot press مهره
vertebrae مهره ها
screw bolt مهره
spondyl مهره
beadings مهره مهره
weld bead مهره جوش
vertebral column ستون مهره
taw مهره بازی
nut اجیل مهره
chessmen مهره شطرنج
vertebra استخوانهای مهره
thimblerigger مهره باز
chessman مهره شطرنج
bead مهره ساختن
bead مهره فتیله
spina bifida مهره ترک
vertebral مهره فقره
vertebration مهره بندی
beads مهره ساختن
beads مهره فتیله
burnishing مهره زدن
lumbar در مهره پشت
lumbar مهره کمر
vertebrata مهره داران
spinose مهره مانند
spinescent مهره دار
bolt and nut پیچ و مهره
bolts and nuts پیچ و مهره
driving sleeve مهره ماسوره
diesinking مهره ساز
knurled nut مهره اج دار
castellated nut مهره ریخته گی
castle nut مهره چاکدار
diamond knurled nut مهره اج دار
crown of arch مهره طاق
centrum جسم مهره
check nut مهره چاکدار
chess man مهره شطرنج
blind nut مهره کور
bead maker مهره ساز
slotted round nut مهره شیاردار
acantha مهره پشت
calender مهره کشیدن
polishing stone سنگ مهره
nut thread پیچ مهره
nut and union مهره ماسوره
lock nut مهره قفلی
invertebrata جانوران بی مهره
hot press مهره کشیدن
fly nut مهره خروسکی
nuts and bolts پیچ و مهره
field bolt پیچ و مهره
conduit coupling مهره ماسوره
spanners مهره پیچ
piece مهره شطرنج
sleeve مهره ماسوره
mans مهره شطرنج
gloss مهره کشیدن
glaze مهره برق
spanners مهره گشا
glazes مهره برق
joint مهره اتصال
beady مهره دار
union مهره ماسوره
unions مهره ماسوره
piece مهره پارچه
spinal columns ستون مهره ها
spinal column ستون مهره ها
spiny مهره مانند
pieces مهره پارچه
pieces مهره شطرنج
sleeves مهره ماسوره
spanner مهره پیچ
man مهره شطرنج
vertebral استخوانهای مهره
vertebrate استخوانهای مهره
vertebrate مهره دار
vertebrates استخوانهای مهره
vertebrates مهره دار
spanner مهره گشا
slotted round nut مهره چاک دار
wing nut مهره گوشه دار
to play marbles مهره بازی کردن
wheel nut spanner اچار مهره چرخ
bead دانه تسبیحی مهره
turnbuckle مهره رزوه دار
thumb nut مهره گوشی دار
touch move لمس مهره شطرنج
thumb nut مهره بال دار
cap nut مهره کلاهک دار
lock nut مهره پشت گیر
joint bolt پیچ و مهره اتصالی
over worked man مهره شطرنج پر مسئولیت
english thread پیچ و مهره انگلیسی
eye bolt مهره چشمی دار
beads دانه تسبیحی مهره
locknut مهره پشت بند
intervertebral واقع در میان مهره ها
intervertebral بین مهره داران
spanner مهره گشا بست
cross hole nut مهره با سوراخ عرضی
countersink nut مهره خزینه دار
condyloid مانند مهره استخوان
check lock مهره پشت گیر
satined paper گاغذ مهره کشیده
radiator union پیچ و مهره رادیاتور
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com