Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
simple axis of symmetry
محور ساده تقارن
Other Matches
symmetry axis
محور تقارن
axis of symmetry
محور تقارن
axis of symmery
محور تقارن
alternating axis of symmerty
محور تقارن متناوب
axis
محور تقارن مهره اسه
sight alinement
تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
countershaft
محور رابطه در یک رشته محور که بین محور ومتحرک قرار می گیرد تا نسبت سرعت زیادی را بوجود اوردو یا در محلی قرار گیرد که در ان اتصال مستقیم مشکل باشد
simple design
طرف کف ساده
[هرگاه قسمتی و تمام فرش را بصورت ساده و بدون هیچگونه طرحی می بافند. نمونه آن فرش قائنات یا آستان قدس است که فضای بین لچک و ترنج کف ساده و قرمز می باشد.]
wheelbases
فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
wheelbase
فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
rate integration gyro
ژایرویی با یک درجه ازادی که محور خروجی ان با مایع چسبناکی به محور دوران متصل شده
nose up
چرخش حول محور عرضی وخارج شدن محور طولی ازوضعیت تراز بطرف اوج
axis of signal communication
محور ارتباط و مخابرات محور ارتباطات
basic
یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
basics
یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
mirror carpet
طرح آینه
[در این طرح زمینه اصلی فرش بصورت کاملا ساده و بدون هیچ نقش و نگاری بافته شده و تنها از یک یا دو حاشیه ساده استفاده می شود.]
structuring
با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
structures
با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
structure
با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
isochronism
تقارن
polarities
تقارن
parallelism
تقارن
synchronization
تقارن
simultaneeity
تقارن
symmetrization
تقارن
polarity
تقارن
synmetry
تقارن
symmetry
تقارن
asymmetric top
فرفرهای بی تقارن
symmerty center
مرکز تقارن
asymmetrical conductivity
برقرسانایی بی تقارن
plane of symmetry
صفحه تقارن
asymmetric system
دستگاه بی تقارن
symmetry point
نقطه تقارن
zygomorphic
دارای تقارن
point of symmetry
نقطه تقارن
rotational symmetry
تقارن چرخشی
pseudosymmetry
شبه تقارن
geometrical
<adj.>
تقارن در طرح
plane of symmetry
سطح تقارن
asymmetric molecule
مولکول بی تقارن
asymmetric substance
جسم بی تقارن
isodimorphism
تقارن دو شکلی
skewness
عدم تقارن
impedance balancing
تقارن امپدانس
mirror symmerty
تقارن ایینهای
synchrony
انطباق تقارن
Symmetry
تقارن
[ریاضی]
symmetry number
عدد تقارن
symmetry lines
خطوط تقارن
symmetry group
گروه تقارن
symmetry operation
عمل تقارن
asymmetric carbon
کربن بی تقارن
symmetry element
عنصر تقارن
center of symmerty
مرکز تقارن
asymmetry
عدم تقارن
symmetry plane
صفحه تقارن
transational symmerty
تقارن انتقالی
positive skewness
عدم تقارن مثبت
isochronism
ایجاد تقارن همزمانی
conservation of orbital symmerty
بقای تقارن اوربیتال
blemish
[mistake]
عدم تقارن در بافت
actinomorphous
دارای تقارن شعاعی
mirror plane of symmetry
صفحه تقارن اینهای
axial rotation symmerty
تقارن چرخشی محوری
actinomorphic
دارای تقارن شعاعی
plane of mirror symmetry
صفحه تقارن اینهای
time average symmetry
تقارن میانگین زمانی
eurhythmy
هم اهنگی و تقارن ساختمان
eurythmy
هم اهنگی و تقارن ساختمان
symmetry allowed reaction
واکنش مجاز از لحاظ تقارن
incommensurability
عدم تقارن سنجش ناپذیری
anomal design
طرح شلوغ و بدون تقارن
anomalous weave
بی نظمی و عدم تقارن در بافت
parametron
عنصر با عدم تقارن مغناطیسی
asymmetric local deformation
تغییر شکل موضعی بی تقارن
isodimorphism
تقارن و هم شکلی بین دو چیز دوشکل
counter vailing power
تقارن دو نیروی اقتصادی نیروهای متقارن
angle og sideship
زاویه بین صفحات تقارن وجهت حرکت
move of pattern
[وجود تقارن و هماهنگی نگاره ها پس از اتمام بافت در مقایسه با نقشه]
mandrel
محور
stemming
محور
center line
خط محور
pedestals
محور
mandril
محور
pedestal
محور
pinning
محور
stems
محور
concentric
هم محور
pin
محور
axis
محور
pinned
محور
axle
محور
axis
خط محور
shafts
محور
pivots
محور
azimuth
محور
shaft
محور
pivoted
محور
trunnion
سر محور
pintle
محور
pivot
محور
axles
محور
stemmed
محور
dam axis
محور سد
z axis
محور "زد"
z axis
محور z
interaxial
محور
coaxal
هم محور
crank
محور
y axis
محور y
arbor
محور
shaft head
محور
rachis
محور
cranked
محور
cranking
محور
cranks
محور
interaxal
محور
journal
سر محور
spindles
محور
spindle
محور
stem
محور
coaxial
هم محور
x axis
محور x
megneto crank
محور میگر
quill
محور مجوف
output shaft
محور خروجی
neutral axis
محور خنثی
back axle
محور عقب
quills
محور مجوف
axial of an aircraft
محور هواپیما
megneto crank
محور اندوکتور
axle pin
میل محور
axle box
انگشتی محور
axis
محور طولی
misalignment
غیرهم محور
cantilever extension
محور سگدست
mass axis
محور جرم
solid shaft
محور توپر
ordinate
محور عرضها
brake cross shaft
محور ترمز
steering shaft
محور فرمان
basic shaft
محور واحد
paradigmatic axis
محور جانشینی
basic shaft
محور اصلی
axis
محور چرخ
abscissa
محور افقی
principal axis
محور مبداء
rotary axis
محور دوار
plummer block
کنده محور
shaft bracket
نگهدارنده محور
shaft collar
بست محور
shaft tube
خروجی محور
shaft tunnel
گذرگاه محور
alignment
هم محور کردن
signal axis
محور مخابرات
roll axis
محور غلطش
refrence axis
محور مبداء
articulated shaft
محور مفصلی
principle axis
محور اصلی
normal axis
محور قائم
propeller shaft
محور کاردان
propeller shaft
محور مفصلی
normal axis
محور عمودی
pump shaft
محور پمپ
armature shaft
محور ارمیچر
autocentric
خود محور
pinion shaft
محور پی نیون
shafts
محور استوانهای
abscissa
محور طولها
forelock
میخ محور
forelocks
میخ محور
axis of rotation
محور چرخش
shaft
محور استوانهای
child centered
کودک محور
abscissa
محور طولی
principal axis
محور اصلی
pivot bearing
یاطاقان محور
axis of advance
محور پیشروی
axis of earth
محور زمین
axis of rotation
محور دوران
optical axis
محور اپتیکی
pivot pin
پین محور
pivot pin
اشپیل محور
axis of the bore
محور لوله
drive shafts
محور رانش
x axis
محور ایکس ها
y axis
محور ایگرگ
y axis
محور وای
y axis
محور عرضها
y axis
محور ایگرگ ها
coaxial cable
کابل هم محور
coaxial line
کابل هم محور
magnetic axis
محور مغناطیسی
longitudinal axis
محور طولی
line of collimation
خط محور عکاسی
main axis
محور اصلی
main shaft
محور اصلی
drive shafts
محور محرکه
lift shaft
محور بالابر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com