English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
English Persian
oleo محور ضربه گیر ارابه فرود
Other Matches
divided landing gear ارابه فرود ثابت که هیچ محور افقی بین چرخهای ان وجود ندارد
undercarriages ارابه فرود
under carriage ارابه فرود
undercarriage ارابه فرود
landing gear ارابه فرود
ground loop تغییر ناگهانی جهت حرکت هواپیما با ارابه فرود
pants پوشش ایرودینامیکی ثابت روی چرخهای ارابه فرود
retraction lock وسیله مکانیکی برای جلوگیری از جمع شدن غیرعمدی ارابه فرود
nose gear قسمت جلوی ارابه فرود ازنوع تری سیکل صرفنظر ازفاصله ان تا دماغه
anti spin سیستمی برای جلوگیری ازچرخش چرخهای هواپیماهنگامیکه ارابه فرود خارج از هواپیما قرار دارد
sight alinement تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
ease turn سرعت چرخش فرود چرخیدن یا دور زدن هواپیمابرای فرود
diversionary landing فرود انحرافی برای اغفال دشمن فرود منحرف کننده
plunging fire تیر با زاویه فرود زیاد اتش فرود اینده به جلو و عقب دشمن
countershaft محور رابطه در یک رشته محور که بین محور ومتحرک قرار می گیرد تا نسبت سرعت زیادی را بوجود اوردو یا در محلی قرار گیرد که در ان اتصال مستقیم مشکل باشد
wheelbase فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
wheelbases فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
rate integration gyro ژایرویی با یک درجه ازادی که محور خروجی ان با مایع چسبناکی به محور دوران متصل شده
nose up چرخش حول محور عرضی وخارج شدن محور طولی ازوضعیت تراز بطرف اوج
axis of signal communication محور ارتباط و مخابرات محور ارتباطات
bingo علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
hits ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
control surface کف پوش متحرک باند فرود کف پوش قابل جمع اوری باند فرود
punted ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punts ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punt ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
impluse response پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
chariots ارابه
wagonŠetc ارابه
carts ارابه
carted ارابه
carting ارابه
quadriga ارابه
cars ارابه
car ارابه
chariot ارابه
cart ارابه
sloop با ارابه
aurigae ارابه ران
auriga ارابه ران
caisson ارابه ارتشی
car man ارابه ران
cart crossing گذرگاه ارابه
wagons ارابه بارکش
go devil ارابه دستی
tram car ارابه پس بند
mail cart ارابه پستی
hand cart ارابه دستی
tumbrel or bril ارابه کودبر
cars ارابه جنگی
chariots ارابه جنگی
chariot ارابه جنگی
charioteers ارابه ران
caisson ارابه دوچرخه
handcart ارابه دستی
handcarts ارابه دستی
pushcart ارابه دستی
pushcarts ارابه دستی
charioteer ارابه ران
carriageway راه ارابه رو
carriageways راه ارابه رو
water car ارابه اب پاش
water car ارابه اب فروشان
waggons ارابه بارکش
waggon ارابه بارکش
wagon ارابه بارکش
car ارابه جنگی
cross ضربه هوک پس از ضربه حریف
crossest ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosses ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosser ضربه هوک پس از ضربه حریف
angle of arrival زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
joltwagon گاری یا ارابه پرتکان
dual carriageways راه ارابه رو دو خطی
dual carriageway راه ارابه رو دو خطی
catch driver راننده اجیر ارابه
drives رانندگی ارابه مسابقهای
sulky نوعی ارابه سنک
harness race مسابقه ارابه رانی
harness racing ارابه رانی تک اسبه
alpha aurigae الفا- ارابه ران
troika ارابه یا درشکه سه اسبه
conditional race مسابقه مشروط با ارابه
roadways راه ارابه رو شوسه
drive رانندگی ارابه مسابقهای
roadway راه ارابه رو شوسه
wain ارابه سنگین و بزرگ
capella الفا- ارابه ران
sloop ارابه مخصوص حمل الوار
matinTes مسابقه ارابه رانی در روز
matinee مسابقه ارابه رانی در روز
provisional driver راننده تازه کار ارابه
harness horse اسب مخصوص ارابه رانی
matinees مسابقه ارابه رانی در روز
sclaff ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
kite track مسیر ارابه رانی به شکل گلابی
quadriga ارابه چهار اسبه رومیان قدیم
hackery ارابه هندی که کاونربرای راندن ان بکارمیبرند
cicycle ارابه فرودی با دو پایه اصلی در امتداد خط مرکز
truck trailer ارابه بی موتوری که توسط کامیون برده شود
silks ژاکت و کلاه مخصوص سوارکار یا ارابه ران
tumbrel or bril ارابه دو چرخه برای بردن مهمات و ادوات
set down معلق ساختن سوارکار یا راننده ارابه بخاطر خطا
dilly وسائط نقلیه مختلف از قبیل ارابه و کامیون و غیره
travois ارابه یا وسیله نقلیه قدیمی سرخ پوستان امریکا
gaiting strap تسمه مخصوص ارابه برای جلوگیری از انحراف اسب
shank ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
line of fall خط فرود
land فرود
drops فرود
drop فرود
abseiling فرود
dropping فرود
landings فرود
landing فرود
abseils فرود
abseil فرود
dropped فرود
abseiled فرود
tailwater فرود اب
downstream فرود اب
splashdown آب فرود
splashdowns آب فرود
hobbling وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbled وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobble وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbles وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hopple وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
landed فرود امده
landing angle زاویه فرود
pit منطقه فرود
deck landing aid کمکهای فرود
ditching فرود اضطراری
nosedives فرود عمودی
approaches مسیر فرود
land vi فرود امدن
access point نقطه فرود
nosedived فرود عمودی
nosedive فرود عمودی
landing strip باند فرود
descendeur صفحه فرود
landing area منطقه فرود
drop zone منطقه فرود
landing site محل فرود
landing spot نقطه فرود
landing weight وزن فرود
landing strips باند فرود
landing zone منطقه فرود
landing hill تپه فرود
run way باند فرود
run way محوطه فرود
strip باند فرود
light or lighted فرود امدن
landing site پایگاه فرود
forced landing فرود اجباری
missed approach فرود ناقص
missed approach فرود اضطراری
plunged فرود امدن
alights فرود امدن
alighting فرود امدن
alighted فرود امدن
alight فرود امدن
plunges فرود امدن
impact point نقطه فرود
plunge فرود امدن
nosediving فرود عمودی
approach clearance اجازه فرود
prelanding قبل از فرود
perching فرود امدن
perches فرود امدن
perched فرود امدن
perch فرود امدن
approach مسیر فرود
parachut چتر فرود
descend فرود امدن
angle of fall زاویه فرود
instrument landing فرود کور
approached مسیر فرود
night landing فرود شبانه
pits منطقه فرود
soft landing فرود نرم
descends فرود امدن
landing light چراغ فرود
application of a force فرود نیرو
helipad سکوی فرود هلیکوپتر
landing فرود ژیمناست به زمین
landing mat باند فرود اضطراری
landings فرود ژیمناست به زمین
belly flops با شکم فرود آمدن
landing aircraft هواپیمای در حال فرود
forced landing فرود اجباری هواپیما
landing فرود [هواپیما یا موشک]
final approach مسیرنهایی فرود هواپیما
service court محل فرود سرویس
slope of falp شیب زاویه فرود
belly flop با شکم فرود آمدن
final approach مسیر نهایی فرود
landing ship dock اسکله فرود اب خاکی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com