Dictiornary-Farsi | محوطه مخازن نفت وغیره | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
tank farm	محوطه مخازن نفت وغیره


Other Matches

drylot	محوطه محصور ومحدودی برای زراعت وغیره
deep tank	مخازن اب و سوخت زیر ناو مخازن پایین ناو
taxiway	محوطه حرکت هواپیماها برای گرم شدن محوطه تاکسی کردن
open storage	انبار کردن کالاها در محوطه باز انبارداری در محوطه روباز
Open-plan <adj.>	سالن باز، محوطه وسیع، ساختمانی که هرطبقه آن فقط دارای یک محوطه وسیع است و اتاق ندارد
apron	محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aprons	محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
ballast tank	مخازن بالاست
free surface	مخازن ازاد اب
band screen	صافی مخازن
bulk loading	بارگیری در مخازن
septic tanks	مخازن گندزدائی
clear way	محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
classification yard	محوطه مانور قطارها محوطه تقسیم مسیر قطارها
machinery space	محوطه موتورخانه ناو محوطه ماشین الات ناو
void	مخازن خالی ناو
scuttlebutt	مخازن اب شیرین ناو
top off	پر کردن مخازن ناو
trim tanks	مخازن تعادل ناو
watertender	متصدی مخازن اب ناو
tank irrigation	شبکه ابیاری با مخازن کوچک
fullering	عمل اب بندی در شکافهای مخازن
ballast tank	مخازن مخصوص حفظ تعادل ناو
sludge	لجن غلیظ رسوب مخازن سوخت ناو
clean aircraft	هواپیمای اماده بلند شدن هواپیمای بدون مخازن خارجی
zones	محوطه
enclosure	محوطه
enclosures	محوطه
garth	محوطه
precincts	محوطه
precinct	محوطه
zone	محوطه
spaces	محوطه
compound	محوطه
area	محوطه
areas	محوطه
ward	محوطه
compounds	محوطه
ground	محوطه
haws	محوطه
compounds	: محوطه
compounded	محوطه
hawing	محوطه
compounded	: محوطه
hawed	محوطه
compound	: محوطه
haw	محوطه
space	محوطه
wards	محوطه
counter flood	اب گیری ضد انحراف ناو متعادل کردن ناو با پر کردن مخازن ان
penalty areas	محوطه پنالتی
closer	چهاردیواری محوطه
buffer distance	محوطه امنیت
closes	چهاردیواری محوطه
runs	ترتیب محوطه
run	ترتیب محوطه
aprons	محوطه بارگیری
trap	محوطه کوچک
apron	محوطه بارگیری
yards	حیاط محوطه
close	چهاردیواری محوطه
yards	محوطه یا میدان
area of probability	محوطه احتمالات
lawn	محوطه چمن
farmyards	محوطه مزرعه
farmyard	محوطه مزرعه
yard	محوطه یا میدان
area of visibility	محوطه دید
yard	حیاط محوطه
lawns	محوطه چمن
ambit	وسعت محوطه
environment architecture	معماری محوطه
freeze space	محوطه سردخانه
goal crease	محوطه دروازه
god's acre	محوطه کلیسا
run way	محوطه فرود
dock yard	محوطه لنگرگاه
out port	بندرخارج از محوطه
runout	محوطه دویدن
stockyard	محوطه دامداری
lot	قرعه محوطه
yard man	متصدی محوطه
Inc	مخفف محوطه
enceinte	محوطه قلعه
embarkation area	محوطه بارگیری
courtyard	محوطه محصور
clear way	محوطه صعود
cincture	حلقه محوطه
chill space	محوطه سردخانه
penalty area	محوطه پنالتی
dock yard	محوطه بارانداز
closest	چهاردیواری محوطه
cubby	محوطه مکعب
parking	محوطه پارک کردن
fabrique	[ساختمانی در محوطه باغ]
landscape architecture	معماری محوطه سازی
chill space	محوطه سرد انبار
catcher's box	محوطه مخصوص توپگیر
side lines	محوطه بیرون از خط کناری
run way	محوطه دویدن هواپیما
backcourt	محوطه پشت یک سوم
back boundary line	محوطه پشت خط سرویس
holding ground	محوطه نگهدارنده لنگر
back judge	داور در محوطه دفاعی
magazine space	محوطه زاغه مهمات
cubbyhole	محوطه کوچک ومحصور
outdoor lighting fixtures	چراغهای روشنائی محوطه
impark	در محوطه نگاه داشتن
loculus	محوطه یاحفره کوچک
area of uncertainity	محوطه عدم امنیت
plainest	میدان یا محوطه جنگ
quarterdecks	محوطه تشریفات ناو
quarterdeck	محوطه تشریفات ناو
sited	محل محوطه کار
sites	محل محوطه کار
wards	حیاط محوطه زندان
ward	حیاط محوطه زندان
plainer	میدان یا محوطه جنگ
plain	میدان یا محوطه جنگ
site	محل محوطه کار
plains	میدان یا محوطه جنگ
net	محوطه تمرین محصوربا تور
outland	زمینهای خارج از محوطه ملک
tree farm	محوطه درخت کاری جنگل
front court	محوطه جلو خط سرویس اسکواش
arresting system runout	محوطه دویدن سیستم مهارهواپیما
gullies	محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
gully	محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
departure end	انتهای محوطه دویدن هواپیما
broken field	محوطه دفاعی فراسوی خط تجمع
clearance inwards	ورود کشتی به محوطه گمرک
batter's box	محوطه مستطیل نزدیک پایگاه
outer fix	محوطه توقف خارجی هواپیما
ping pong court	محوطه بازی پینگ پنگ
back room	محوطه بین خط پایانی ودیوار
loculus	محوطه یا قسمت کوچک اطاقک
nets	محوطه تمرین محصوربا تور
nett	محوطه تمرین محصوربا تور
border break	ادامه محوطه نقشه تا حاشیه ان
gulleys	محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
arresting sheave span	محوطه ریل و سرسره مهارهواپیما
pickup field	محوطه سوار شدن درهواپیما
base hit	ضربه به داخل محوطه باامتیاز
open ice	قسمتی از محوطه بازی که حریف در ان نیست
navy yard	محوطه مخصوص لنگر اندازی ناوگان
land scaping	محوطه سازی و ایجاد فضای سبز
marshalling yard	محوطه تفکیک و دسته بندی کالاها
Green architecture	[ساختمان با محوطه هایی با مناظر بدیع]
embarkation area	محوطه سوار شدن در کشتی یاخودرو
region	محوطه بسیار وسیع وبی انتها
regions	محوطه بسیار وسیع وبی انتها
yardmaster	رئیس محوطه بارانداز راه اهن
ball hawk	مدافع خوب بازیگر در محوطه دوردست
covered position	محوطه تحت پوشش موضع مخفی
et cetera	وغیره
etcaetera	وغیره
And so on and so forth. Etcetera et cetera .	وغیره وغیره
Genius Loci	نابغه [واژه لاتین در معماری یا محوطه سازی]
threshholds	نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
holding station	محوطه نگهداری زخمیها وبیماران بطور موقت
threshold	نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
thresholds	نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
yard track	ریل موقت در داخل محوطه انبارها و یا باراندازها
dales	خلیج وغیره
sheeting	ملافه وغیره
dale	خلیج وغیره
pile	پرزقالی وغیره
snap	قفلکیف وغیره
snapped	قفلکیف وغیره
snapping	قفلکیف وغیره
snaps	قفلکیف وغیره
piled	پرزقالی وغیره
bloop	ضربه به توپ به قسمت داخلی محوطه بیس بال
solocross	مسابقه در محوطه پارکینگ برای کشف مهارت راننده
lumberyard	محوطه یاحیاط تیر فروشی که الوار در ان انباشته شده
lumberyards	محوطه یاحیاط تیر فروشی که الوار در ان انباشته شده
tolling	حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
tolls	حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
toll	حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
short lot	کالایی که مقدار موجود از ان کم است و در محوطه کوچک انبار میشود
City Beautiful	[جنبش طراحان، محوطه سازان آمریکایی در دفاع از زیبایی شهرها]
rack space	محوطه کف چینی شده انباربرای استقرار پالتها یا جعبههای مهمات
dower	لانه خرگوش وغیره
seance	جلسه احضارارواح وغیره
service charge	سرویس مهمانخانه وغیره
frontlet	پیشانی اسب وغیره
ratoon	نهال موز وغیره
stationed	ایستگاه اتوبوس وغیره
propellor	پروانه هواپیماوکشتی وغیره
station	ایستگاه اتوبوس وغیره
stations	ایستگاه اتوبوس وغیره
clop	لنگی اسب وغیره
coequal	درشان ومقام وغیره
coronal	هاله خورشید وغیره
coronel	هاله خورشید وغیره
curlicue	تزئینات خطاطی وغیره
dossal	پشتی صندلی وغیره
pillboxes	قوطی حب دارو وغیره
dossel	پشتی صندلی وغیره
pillbox	قوطی حب دارو وغیره