Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 134 (7 milliseconds)
English
Persian
telecommunications
مخابرات تلگرافی
Search result with all words
teleprinter
تله تایپ ماشین ثبت مخابرات تلگرافی دور نویس
teleprinters
تله تایپ ماشین ثبت مخابرات تلگرافی دور نویس
teletypewriter
دستگاه تایپ مخابرات تلگرافی
Other Matches
he sent me a wire
تلگرافی برای من فرستاد تلگرافی بمن مخابره کرد
communication operation instructions (co
دستور کار مخابرات دستورالعمل مخابرات
telegraphy
تلگرافی
morse code
کد تلگرافی
telegrahic
تلگرافی
telegraphic
تلگرافی
telegraphic message
مخابره تلگرافی
telegraph
مخابره تلگرافی
telegrams
مخابره تلگرافی
telegraphed
مخابره تلگرافی
telegraphing
مخابره تلگرافی
telegraphs
مخابره تلگرافی
telegraphic address
آدرس تلگرافی
telegraph signal
علامت تلگرافی
telegraphic frequency
فرکانس تلگرافی
radiotelegram
پیام تلگرافی
telegraphic transfer
انتقال تلگرافی
telegram
مخابره تلگرافی
telecommunications
ارتباط تلگرافی
telegraphic
تلگرافی مختصر
Teletype
دورنویس تلگرافی
Teletypes
دورنویس تلگرافی
teleprinter
ماشین تحریر تلگرافی
teleprinters
ماشین تحریر تلگرافی
teleprocessing
دستگاه تایپ تلگرافی
cable match
رویارویی تلگرافی شطرنج
cashed
حواله پستی تلگرافی یا بانکی
group
کلمه شش حرف در ارتباط تلگرافی
cashes
حواله پستی تلگرافی یا بانکی
cable
پیغام تلگرافی تلگراف زدن
cashing
حواله پستی تلگرافی یا بانکی
cash
حواله پستی تلگرافی یا بانکی
morsecode
علائم رمز تلگرافی مرس
groups
کلمه شش حرف در ارتباط تلگرافی
cabled
پیغام تلگرافی تلگراف زدن
phototelegraphyt
مخابره تلگرافی عکس عکسبرداری رادیویی
cross fire
تداخل دومکالمه تلفنی یا تلگرافی باهم
way station
ایستگاه واسطه مخابراتی تله تایپ و تلگرافی
teleprocessing
تایپ کردن مکالمات تلگرافی به طور کشف
multiplex telegraphy
دستگاه تلگرافی که در یک زمان با یک سیم چند مخابره میکند
electric communication
مخابرات
communication
مخابرات
marking panel
پرده مخابرات
subscriber line
خط مشترک
[مخابرات]
data link
محور مخابرات
interphone
مخابرات داخلی
panel code
کد پرده مخابرات
signal corps
قسمت مخابرات
telecommunication traffic
ترافیک مخابرات
telecommunication network
شبکه مخابرات
communications
ارتباط و مخابرات
signal panel
پرده مخابرات
telecommunication technique
تکنیک مخابرات
panel
پرده مخابرات
signal corps
رسته مخابرات
signal communications
ارتباط و مخابرات
signal bridge
پل مخابرات ناو
signal axis
محور مخابرات
panels
پرده مخابرات
radiographic
مخابرات رادیویی
signal center
مرکز مخابرات
communication
ارتباط و مخابرات
signaled
رسته مخابرات
signalled
رسته مخابرات
signal
رسته مخابرات
intercoms
مخابرات داخلی
intercom
مخابرات داخلی
transmissions
مخابرات ارسال
transmissions
مخابره مخابرات
transmission
مخابرات ارسال
transmission
مخابره مخابرات
communication receiver
گیرنده مخابرات
communication engineering
مهندسی مخابرات
communication engineer
مهندس مخابرات
communication theory
تئوری مخابرات
communication center
مرکز مخابرات
communication technician
تکنیسین مخابرات
digital subscriber line
[DSL]
خط مشترک دیجیتال
[مخابرات ]
cordless
[cordless telephone]
تلفن بی سیم
[مخابرات]
cordless phone
تلفن بی سیم
[مخابرات]
cordless telephone
تلفن بی سیم
[مخابرات]
helio
ایینه ویژه مخابرات
intercepted
نفوذکردن در شبکه مخابرات
intercommunication
مخابرات داخلی یکان
intercepting
نفوذکردن در شبکه مخابرات
intercepts
نفوذکردن در شبکه مخابرات
area signal center
مرکز مخابرات منطقه
communication and electronics
رسته مخابرات و الکترونیک
communication chief
رئیس مخابرات یکان
standing operating procedures
روش جاری مخابرات
communication network
شبکه ارتباط و مخابرات
intercept
نفوذکردن در شبکه مخابرات
strangle
در مخابرات یعنی دستگاه
panel
پرده شبکه مخابرات
panels
پرده شبکه مخابرات
signal operation instruction
دستور کار مخابرات
signal
علایم مخابراتی مخابرات
signaled
علایم مخابراتی مخابرات
communication technician
تعمیر کارفنی مخابرات
master station
پست اصلی مخابرات
signalled
علایم مخابراتی مخابرات
cordless telephone
گوشی تلفن بی سیم
[مخابرات]
cordless phone
گوشی تلفن بی سیم
[مخابرات]
cordless
[cordless telephone]
گوشی تلفن بی سیم
[مخابرات]
phone extension
شماره تلفن فرعی
[مخابرات]
sign off
علایم ختم مخابرات یامکالمات
asymmetric digital subscriber line
[ADSL]
خط مشترک دیجیتال نامتقارن
[مخابرات ]
spring loaded
فنری کلید ناپایدار در مخابرات
wigway
ارتباط و مخابرات به وسیله پرچم
cryptofacility
تاسیسات مربوط به مخابرات رمز
tele communication
مخابرات تلفنی وغیره ازمسافات دور
radiograph
پیام رادیوتلگرافی فرستادن مخابرات رادیویی
radiographs
پیام رادیوتلگرافی فرستادن مخابرات رادیویی
communication deception
گول زدن دشمن در ارتباط و مخابرات
cryptocompromise
تولید خطر برای مخابرات رمز
loran
تعیین خط سیر هواپیمایاکشتی بوسیله مخابرات رادیویی
lights out
علائم مخابرات بوسیله نور هنگام خاموشی
demodulate
از مخابرات رادیویی مطالب رمزی کشف کردن
high bit-rate digital subscriber line
[HDSL]
خط مشترک دیجیتال برای نرخ بیت بالا
[مخابرات ]
phonopore
اسبابی که بوسیله ان مخابرات تلفنی را ازتوی سیم تلگراف می گذراند
radiogram
پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
radiograms
پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
dial up line
خط تلفن معمولی که میتواندبه عنوان دست دستگاه فرستنده در مخابرات استفاده شود
switching
مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
track telling
ارتباط و مخابرات بین هواپیمای شناسایی و سیستم کنترل و ردگیری زمینی مبادله اخبار و اطلاعات ردگیری و تعقیب هدف
G.
استاندارد در چند رسانهای و مستقیم مخابرات برای موضوع سیگنال صوتی با پهنای باند a کیلوهرتز که روی کانال ای با فرفیت a کیلوبایت در ثانیه ارسال میشود
communication engineering
تکنیک مخابرات تکنیک جریان ضعیف
axis of signal communication
محور ارتباط و مخابرات محور ارتباطات
private automatic branch exchange
یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
ems dispatch
تلگراف امس عنوان واقعه مشهور ملاقات سفیر فرانسه با ویلهم اول در سال 0781 در امس که بیسمارک صدراعظم وقت المان با تحریف مفاد تلگرافی که از موضوع این ملاقات حکایت می کرد باعث بروزجنگ فرانسه و پروس شد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com