English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (9 milliseconds)
English Persian
particulars مخصوص
particular مخصوص
especial مخصوص
specific مخصوص
specifics مخصوص
favorites مخصوص
favourite مخصوص
favourites مخصوص
special مخصوص
extra special مخصوص
vest pocket مخصوص
Other Matches
lute گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lutes گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
write وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
writes وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typefaces مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
graphics کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
registering که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
deleting کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
embedded code کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
dispersal airfield فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
aerospace projection operations عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
franchises حق مخصوص
francs حق مخصوص
franc حق مخصوص
franchise حق مخصوص
aide de camp اجودان مخصوص
deffered maintenance نگهداری مخصوص
unit weight وزن مخصوص
special session جلسه مخصوص
special sheaf مروحه مخصوص
densities جرم مخصوص
proper مخصوص مقتضی
specific search شناسایی مخصوص
game کامپیوتر مخصوص
specific resistivity مقاومت مخصوص
specific energy انرژی مخصوص
dry gap bridge پل مخصوص اب بریدگی
specific weight وزن مخصوص
specific capacity فرفیت مخصوص
special troops یکانهای مخصوص
special services خدمات مخصوص
special passport پاسپورت مخصوص
special drawing right حق برداشت مخصوص
bolt پیچ مخصوص قفل کردن در
habiliments لباس مخصوص
idiosyncrasy حال مخصوص
idiosyncrasies حال مخصوص
parts peculiar قطعات مخصوص
heavy-duty مخصوص کارسنگین
heavy duty مخصوص کارسنگین
special مخصوص خاص
idiocrasy حالت مخصوص
idoneous مختص مخصوص
marque مدل مخصوص
marque علامت مخصوص
g man بازرس مخصوص
resistivity مقاومت مخصوص
favourite or vor ویژه مخصوص
special damage خسارت مخصوص
special corrections تصحیحات مخصوص
terminologies اصطلاح مخصوص
terminology اصطلاح مخصوص
aide-de-camp اجودان مخصوص
aides-de-camp اجودان مخصوص
low resistivity مقاومت مخصوص کم
specific مخصوص معین
specifics مخصوص معین
exempted station یکان مخصوص
selective signalling ارتباط مخصوص
favorite مخصوص سوگلی
maid in waiting پیشخدمت مخصوص
generals معمولی و نه مخصوص
specific gravities وزن مخصوص
valetdechambre پیشخدمت مخصوص
specially مخصوص خاص
chorea تشنج مخصوص
built in jack جک مخصوص نصب
bluck density وزن مخصوص
density جرم مخصوص
specific gravity وزن مخصوص
specific gravity ورن مخصوص
specific gravities ورن مخصوص
Afro pick شانه مخصوص فر
general معمولی و نه مخصوص
lady-in-waiting مستخدمه مخصوص ملکه
built up edge لبه مخصوص نصب
lady in waiting مستخدمه مخصوص ملکه
ladies-in-waiting مستخدمه مخصوص ملکه
kitchen gardens باغ مخصوص سبزیکاری
freestone سنگ مخصوص تراش
fisherman's bend گره مخصوص قایقرانی
finishing limes اهک مخصوص اندود
kitchen garden باغ مخصوص سبزیکاری
alemannic لهجهء مخصوص المانی
ducked کد مخصوص درگیریهای هوایی
canalboat قایق مخصوص کانال
cargo liners خط کشتیرانی مخصوص بار
roughshod دارای میخ مخصوص
catcher's box محوطه مخصوص توپگیر
exception reporting گزارش گیری مخصوص
respective بترتیب مخصوص خود
podium بالکن جایگاه مخصوص
sla انجمن کتابخانههای مخصوص
skeeter قایق مخصوص روی یخ
slang بزبان یا لهجه مخصوص
acetarious سبزیهای مخصوص سالاد
commandos افراد نیروی مخصوص
commando افراد نیروی مخصوص
podiums بالکن جایگاه مخصوص
holler صدای مخصوص هر حیوان
hollered صدای مخصوص هر حیوان
hollering صدای مخصوص هر حیوان
hollers صدای مخصوص هر حیوان
armlet زرهء مخصوص دست
anvil block سندان مخصوص اهنگری
opera glass دوربین مخصوص اپرا
one horse مخصوص یک اسب بی مایه
oil color روغن مخصوص نقاشی
jemmy دیلم مخصوص دزدان
jemmies دیلم مخصوص دزدان
insulativity مقاومت ایزولاسیون مخصوص
jacklight نورافکن مخصوص ماهیگیری
melinite مخصوص تهیه چاشنی
klister واکس مخصوص کف اسکی
all weather hood کلاهک مخصوص هوا
lectern میز مخصوص قرائت
opiumden محل مخصوص تریاکها
ashpit چاله مخصوص خاکستر
attack cargo ship ناوحمل و نقل مخصوص تک
prerogatives امتیاز مخصوص حق ارثی
prerogative امتیاز مخصوص حق ارثی
poolroom اطاق مخصوص بیلیاردانگلیسی
g suit لباس مخصوص هوانوردی
blower ماشین مخصوص دمیدن
weightless دارای وزن مخصوص کم
processor پردازنده جانبی مخصوص
pricket شمع مخصوص شمعدان
boot band کش مخصوص گتر شلوارنظامی
phonograph connection پریز مخصوص پیکاپ
harrier تازی مخصوص شکارخرگوش
nursery rhyme اشعار مخصوص کودکان
nursery rhymes اشعار مخصوص کودکان
handrail نرده مخصوص دستگیره
handrails نرده مخصوص دستگیره
particle density وزن مخصوص حقیقی
pack saddle زین مخصوص بار
lecterns میز مخصوص قرائت
boudoir اطاق کوچک مخصوص زن
target arrow تیر مخصوص تیراندازی
silk نخ ابریشم مخصوص طراحی
chancel جای مخصوص کشیش
chancels جای مخصوص کشیش
tacamahaca بلسان مخصوص بخورمعطر
tacamahac بلسان مخصوص بخورمعطر
boudoirs اطاق کوچک مخصوص زن
subcaliber range میدان تیر مخصوص
dry density وزن مخصوص خشک
spitton فرف مخصوص تف کردن
spuds تیشه مخصوص کندن یخ
duckings کد مخصوص درگیریهای هوایی
spud تیشه مخصوص کندن یخ
specific permeability قابلیت نفوذ مخصوص
a special menu صورت غذای مخصوص
specific electrical conductivity هدایت الکتریکی مخصوص
ducks کد مخصوص درگیریهای هوایی
register 1-محل مخصوص درCPU
duck کد مخصوص درگیریهای هوایی
registers 1-محل مخصوص درCPU
columbia round تیراندازی مخصوص زنان
conductibility ضریب هدایت مخصوص
gaskets نوعی ابزار مخصوص
significance معنای مخصوص دارد
gasket نوعی ابزار مخصوص
tramlines خط مخصوص واگن برقی
tramline خط مخصوص واگن برقی
jargon اصطلاحات مخصوص یک صنف
towline طناب مخصوص صیدبالن
crewel نخ تابیده مخصوص قلابدوزی
cuish زره مخصوص ران
teleplay نمایشنامه مخصوص تلویزیون
cuisse زره مخصوص ران
cycle spanner اچار مخصوص تعمیردوچرخه
registering 1-محل مخصوص درCPU
valet پیشخدمت مخصوص ملازم
valeted پیشخدمت مخصوص ملازم
special weapons جنگ افزار مخصوص
special operations عملیات مخصوص یا ویژه
special libraries association انجمن کتابخانههای مخصوص
harpoon زوبین مخصوص صیدنهنگ
dump box فرف مخصوص زباله
nipples پستانک مخصوص شیربچه
effective unit weight وزن مخصوص موثر
nipple پستانک مخصوص شیربچه
bird cage ماسک مخصوص خط نگهدار
red carpet علامت پذیرایی مخصوص
harpoons زوبین مخصوص صیدنهنگ
special ammunition مهمات مخصوص یا ویژه
sign languages زبان مخصوص کرها
special area منطقه پرواز مخصوص
valets پیشخدمت مخصوص ملازم
sign language زبان مخصوص کرها
special jury هیئت منصفه مخصوص
valeting پیشخدمت مخصوص ملازم
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com