English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
C.I.A مخفف عبارت سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا
Other Matches
central treaty organization سازمان پیمان مرکزی سازمان دفاعی متشکل ازایران
Central Intelligence Agency مرکز اداره اطلاعات [ایالات متحده آمریکا]
i.e مخفف به عبارت دیگر
B.Sc مخفف عبارت 'Science of Bachelor'
b. and b مخفف عبارت 'breakfast and bed'
C.A.B مخفف عبارت ادارهی هواپیمایی کشوری
C.A.B.s مخفف عبارت ادارهی هواپیمایی کشوری
GHQ مخفف ستاد مرکزی
OAS مخفف سازمان کشورهای امریکایی
cento سازمان پیمان مرکزی
organization of central american states سازمان دول امریکای مرکزی
NATO مخفف ناتو سازمان پیمان اتلانتیک شمالی
info مخفف اطلاعات
central air data مرکز تهیه اطلاعات هوایی مرکزی
distributes سیستم پردازش یک سازمان بزرگ با بسیاری کامپیوترهای کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی
distribute سیستم پردازش یک سازمان بزرگ با بسیاری کامپیوترهای کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی
distributing سیستم پردازش یک سازمان بزرگ با بسیاری کامپیوترهای کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی
The answer to terrorism must be better intelligence and improved international cooperation. پاسخ به تروریسم باید اطلاعات بهتر سازمان مخفی و بهبودی همکاری های بین المللی باشد.
agent نرم افزار کارایی و اطلاعات آماری را درباره ایستگاههای کاری به مدیریت مرکزی شبکه ارسال میکند
agents نرم افزار کارایی و اطلاعات آماری را درباره ایستگاههای کاری به مدیریت مرکزی شبکه ارسال میکند
download فرایند انتقال اطلاعات از یک سیستم کامیپوتر مرکزی بزرگ به سیستم کامپیوترکوچک و دور
association for system management یک سازمان بین المللی که متعهد است تا اعضا خود را ازرشد سریع و تغییرات درزمینه مدیریت سیستم ها وپردازش اطلاعات اگاه کند
asm Yystems for Associationیک سازمان بین المللی که متعهد است تا اعضا خود را ازرشد سریع و تغییرات درزمینه مدیریت سیستم ها وپردازش اطلاعات اگاه کندanagement
scotland yard اداره مرکزی جدیدی برای شهربانی لندن در کناررود تایمز بنا شده است اداره جنایی که نام اختصاری ان cid میباشد نیز جزء این سازمان است
Viewdata سیستم خانگی تحویل اطلاعات که از طریق ان استفاده کنندگان می توانند بطورمحاورهای از تلویزیونهای محلی خود به پایگاه داده مرکزی دسترسی پیدا کنند داده نما
mike مخفف اسم خاص میکائیل مخفف کلمه میکروفون
mikes مخفف اسم خاص میکائیل مخفف کلمه میکروفون
sub domain سطح دوم آدرس دهی در اینترنت که مربوط به نام سازمان در یک سازمان بزرگتر است
cpu time مقدار زمانی که توسط پردازش مرکزی به اجرای دستورالعملهای برنامه اختصاص داده میشود زمان واحد پردازشگر مرکزی
secret police سازمان پلیس مخفی سازمان کاراگاهی
central متصدی مرکز تلفن مرکزی مرکزی
search and replace خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
ibi Informatics of IntergovermentalBureauسازمانی متشکل از اعضای سازمان ملل UNESCO یانمایندگی سازمان ملل متحد
headquarters شعبه مرکزی اداره مرکزی
window تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
paching central سیستم مرکزی ارتباطات سیستم کنترل فنی مرکزی مدارات مخابراتی
associative storage یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
dataset آمریکا # مودم #
central treaty organization پاکستان وترکیه که ایالات متحده امریکانیز در ان نظارت دارد و درمانورهایش شرکت میکند .این سازمان به سال 9591تاسیس یافته و دو سازمان دفاعی دیگر غرب یعنی Natoو Seato را به هم متصل میکند
economic and social council شورای اقتصادی و اجتماعی یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل متحد که وفیفه اش انجام امور اقتصادی واجتماعی و فرهنگی و تربیتی مربوط به سازمان ملل
Levittown شهر لیوت [آمریکا]
Treasury Department اداره خزانه داری [ در آمریکا]
international labour organization سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
echo check بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
dow jones information service سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است
derived information اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
attributing 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attributes 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attribute 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
stable گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
RJ اتصال با چهاراتصال درسوکتهای تلفن در آمریکا
George Town نام محلهای در شهر واشنگتن در آمریکا
Georgetown نام محلهای در شهر واشنگتن در آمریکا
periods آمریکا # علامت چاپ در انتهای متن .
period آمریکا # علامت چاپ در انتهای متن .
structuring سازمان سازمان دادن
apparatus [machinery] سازمان [سازمان اداری ]
structure سازمان سازمان دادن
structures سازمان سازمان دادن
aperture card روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد
radar correlation درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
girl scouts عضو پیشاهنگان دختر ایالات متحده آمریکا
girl scout عضو پیشاهنگان دختر ایالات متحده آمریکا
bow-pew [نوعی نیمکت معمول در قرن هجدهم انگلیس و آمریکا]
compuserve یکی از مهمترین سرویسهای اطلاعاتی line-on وابسته به آمریکا
The passenger was admitted into the USA. به مسافر اجازه ورود به ایالات متحده آمریکا را دادند.
English style [نوعی سبک قرن بیستم در انگلستان و شمال آمریکا]
trapdoor فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoors فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
automatic data processing پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
distance vector protocols اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
silicon محل پایه تولید کنندگان قط عات نیمه هادی آمریکا در california
GOSIP استاندارد دولت آمریکا برای اطمینان از کار همزمان کامپیوترها و سیستمهای ارتباطی
T carrier استاندارد آمریکا برای خط وط ارسال داده دیجیتال مثل T, TC و استانداردهای سیگنال مربوط DS, DSC
electrographic architecture [واژه ای که توسط تام ولف برای توصیف ساختار تبلیغات الکتریکی به آمریکا آمد.]
read time زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
regrade تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
T committee انجمن ANSI که استانداردهای ارتباطی دیجیتال برای آمریکا تنظیم میکند , به ویژه سرویسهای ISDN
tailgate party [American E] پیکنیک روی درب عقب ماشینها در توقفگاه خودرو قبل از شروع مسابقه ورزشی [در آمریکا]
connexions پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connection پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
DES استاندارد دولت آمریکا برای سیستم رمز بلاک داده با امنیت بالا. مقایسه با # Public Key #
central postal directory دفتر مرکزی خدمات پستی دفتر مدیریت پستی مرکزی
civilian internee information bureau دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
data transceiver دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
defense system aquisition سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
help پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helps پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helped پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
negative acknowledgement کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
windowing 1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
privacy act of قانونی که در کنگره آمریکا برای منظم کردن ذخیره داده در پایگاه های داده آژانس فدرالی به تصویب رسید
bandwidth در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
statements عبارت
phrases عبارت
expressions عبارت
clause عبارت
expression عبارت
clauses عبارت
termed عبارت
cl عبارت
worded عبارت
word عبارت
terming عبارت
statement عبارت
wordage عبارت
phrase عبارت
phrased عبارت
term عبارت
experssion عبارت
phraseologist عبارت پرداز
paragrapher عبارت نویس
phraseology عبارت پردازی
quotation اقتباس عبارت
quotations اقتباس عبارت
wording عبارت سازی
involution پیچدارکردن عبارت
prolixity عبارت زاید
passage عبارت فقره
the letter of the law عبارت قانون
term عبارت [ریاضی]
trinomial دارای سه عبارت
expression افهار عبارت
passages عبارت فقره
relational expression عبارت رابطهای
protext عبارت پیشین
put into words به عبارت دراوردن
affirmative عبارت مثبت
in other words <adv.> به عبارت دیگر
range expression عبارت دامنه
mathematical term عبارت [ریاضی]
Namely …viz …it consists of… عبارت است از ...
expressions افهار عبارت
Verbosity. Rhetoric. عبارت پردازی
colloquialism عبارت مصطلح
an idiomatic experssion عبارت اصطلاحی
colloquialisms عبارت مصطلح
termed جمله عبارت
context style of a expression سیاق عبارت
in fact به عبارت دیگر
term جمله عبارت
terming جمله عبارت
videlicet به عبارت دیگر
to wit <adv.> به عبارت دیگر
namely <adv.> به عبارت دیگر
an exclamatory phrase عبارت تعجبی
assignment statement عبارت گمارشی
doxology عبارت تسبیحی
To phrase. به عبارت در آوردن
pull out quote عبارت استخراج شده
anastrophe تعویض کلمات یک عبارت
qualificative کلمه یا عبارت توصیفی
escalation ماده یا عبارت تعدیل
facies عبارت مشخص یک طبقه
phrase فراز عبارت سازی
verbalism عبارت بی معنی پرحرفی
to express in worde به سخن یا عبارت دراوردن)
it consists mainly بیشتر عبارت است از
passage عبارت منتخبه از یک کتاب
passages عبارت منتخبه از یک کتاب
locutions سبک عبارت پردازی
phrased فراز عبارت سازی
locus classicus عبارت نمونه ادبی
metaphraze به عبارت دیگر در آوردن
landed a که عبارت از زمین است
phrases فراز عبارت سازی
mixed mode experssion عبارت امیخته یاب
locution سبک عبارت پردازی
limitation clause عبارت تعیین حدود
IrDA روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
infra red link روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
anaphora تکرار یک یا چند عبارت متوالی
lambs wool که عبارت از ابجوامیخته با سیب و قند
fisher equation این رابطه عبارت است از :
phraseography نشان گذاری بجای عبارت
restrictive جمله یا عبارت حصری یا محدودکننده
anastrophe قلب عبارت کلمات مقلوب
equation of exchange به این ترتیب معادله عبارت از : PQ=V
ft مخفف پا
what's مخفف is what
who'll مخفف shall who
who're مخفف are who
who's مخفف is who
wouldn't مخفف not would
D.I.Y مخفف!yourself it Do
wasn't مخفف not was
grammalogue مخفف
obj مخفف شی
o' مخفف of
didn't مخفف not did
aren't مخفف not are
mitigative مخفف
acronyms مخفف
e'er مخفف ever
abbreviated مخفف
logogram مخفف
shorthand symbol مخفف
acronym مخفف
token [symbol, abbreviation] مخفف
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com