English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
mpg مخفف مسافت طی شده با یک گالن بنزین
Other Matches
gasoline سوخت موتورهای بنزینی بنزین موتور بنزین
photo distance مسافت اندازه گیری شده ازعکس هوایی مسافت روی عکس
time distance مسافت زمانی حرکت ستون مسافت طی شده در زمان معین
mikes مخفف اسم خاص میکائیل مخفف کلمه میکروفون
mike مخفف اسم خاص میکائیل مخفف کلمه میکروفون
scattering mean free path مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
mean free for scattering مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
range scale طبله برد مقیاس مسافت جدول مسافت
mean free path for attenuation مسافت ازاد میانگین درتضعیف مسافت تضعیف
attenuation mean free path مسافت ازاد میانگین درتضعیف مسافت تضعیف
short international مسابقهای که هر تیرانداز 03تیر از مسافت 05 متر و 03تیر از مسافت 53 متر و 03تیر از مسافت 52 متر با تیرو کمان می اندازد
galena گالن
price per gallon/litre گالن
gallons گالن
gallon گالن
range section قسمت مسئول مسافت یاب یاکار با دستگاه مسافت یاب دریک اتشبار
pints پیمانهای که 8 تای ان یک گالن است
pint پیمانهای که 8 تای ان یک گالن است
range component عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
pints واحد حجم معادل یک هشتم گالن یا
pint واحد حجم معادل یک هشتم گالن یا
imperial gallon گالن پادشاهی برابر با6345/4لیتر
windsor round مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری و 63تیر از مسافت 05 متری و63 تیر از 04 متری با کمان
bulk petroleum سوخت قوال مخازنی که بیش از 55 گالن فرفیت دارند
pottle پیمانه وزنی برابر نیم گالن رطل یکمنی
vehicle stopping distance مسافت ایست وسیله نقلیه مسافت ایست خودرو
gallonage فرفیت چیزی بر حسب گالن تعداد گالنی که فرفی گنجایش دارد
road distance مسافت روی جاده یا مسافت طی شده از جاده
mean free path absorption مسافت ازاد میانگین در جذب مسافت جذب
coincidence range finder مسافت یاب دوشاخهای مسافت یاب انطباقی
absorption mean free path مسافت ازاد میانگین در جذب مسافت جذب
telemetering ارزیابی کردن موشکها مسافت سنجی کردن مسافت سنجی
sofar سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
gasses بنزین
gassed بنزین
benzole بنزین
gasoline بنزین
gases بنزین
gas بنزین
storm bird بنزین
benzine بنزین
gasolene بنزین
petrol بنزین
fuel بنزین
fueled بنزین
fuelled بنزین
fuelling بنزین
fuels بنزین
motor sprit بنزین
aviation gasoline بنزین هواپیما
avgas بنزین هواپیما
gasoline electric بنزین الکتریکی
gasolinic وابسته به بنزین
light gasolin بنزین سبک
Premium gas بنزین سوپر
high grade petrol بنزین سوپر
petrol filter صافی بنزین
petrol container فرف بنزین
petrol pipe لوله بنزین
phenyl اصل بنزین
naphtha بنزین سنگین
filling station پمپ بنزین
filling stations پمپ بنزین
gas station پمپ بنزین
gas stations پمپ بنزین
premium grade petrol بنزین سوپر
gasoline dump باک بنزین
gasoline consumption مصرف بنزین
petrol tank مخزن بنزین
gas tank بخار بنزین
gas بنزین گازمعده
gas injection تزریق بنزین
gas injection پاشش بنزین
gas inlet valve needle ژیگلور بنزین
gas level سطح بنزین
gas pump پمپ بنزین
gas pump تلمبه بنزین
petrol pump پمپ بنزین
petrol pump تلمبه بنزین
gas recovery بازیابی بنزین
gas storage مخزن بنزین
gases بنزین گازمعده
gas tank پودر بنزین
gassed بنزین گازمعده
petrol can باک بنزین
fuel pump پمپ بنزین
fuel filter صافی بنزین
gasoline barrel بشکه بنزین
gasoline can قوطی بنزین
gasses بنزین گازمعده
gasoline drum بشکه بنزین
petrol feed pump پمپ تغذیه بنزین
petrol injection pump پمپ تزریق بنزین
gasoline brick بنزین بااکتان بالا
gasoline brick بنزین خوش سوز
gas air mixture مخلوط بنزین و هوا
gasoline gels بنزین تغلیظ شده
storm bird بنزین ریختن ماشین
gas synthesis ترکیب مصنوعی بنزین
pr etrol filling station ایستگاه پمپ بنزین
gasholders محل نگهداری بنزین
gasholder محل نگهداری بنزین
gas form natrural gas بنزین از گاز طبیعی
gas inlet valve needle سوزن شیرورودی بنزین
gasoline dump مخزن موقتی بنزین
petrol بنزین گیری کردن
I've run out of petrol. بنزین تمام کردم.
unleaded petrol بنزین بدون سرب
service stations ایستگاه پمپ بنزین بزرگ
serivce station ایستگاه بنزین گیری وتعمیرگاه
service station ایستگاه پمپ بنزین بزرگ
gas saving صرفه جویی در مصرف بنزین
benzoline بنزین خام یاپالوده نشده
gas form natrural gas بنزین حاصله از گاز طبیعی
petrol gage دستگاه اندازه گیری بنزین
Where is the neareset petrol station? نزدیکترین پمپ بنزین کجاست؟
class iii supplies اماد طبقه 3 بنزین و موادروغنی وسوختی
They were falling over one another to get petrol(gasoline). برای خرید بنزین سرودست می شکستند
gas level gauge دستگاه اندازه گیری سطح بنزین
The gas station is nearby . پمپ بنزین درهمین نزدیکی هاست
The bus stopped for fuel [ to get gas] . اتوبوس نگه داشت تا بنزین بزند.
high octane دارای اکتان زیاد مانند بنزین سوپر
throttle جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
Gasoline is volatile . بنزین ماده فراری است ( زود می پرد )
throttled جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
throttling جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
throttles جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
contraband of war قاچاق اسلحه ومهمات جنگی و متفرعات ان از قبیل بنزین و لاستیک
distances مسافت
short-range کم مسافت
short range کم مسافت
distance مسافت
ranges مسافت
ranged مسافت
length مسافت
lengths مسافت
range مسافت
grammalogue مخفف
mitigative مخفف
abbreviations مخفف ها
abbreviation مخفف
logogram مخفف
shorthand symbol مخفف
token [symbol, abbreviation] مخفف
obj مخفف شی
pl مخفف جا
didn't مخفف not did
D.I.Y مخفف!yourself it Do
ft مخفف پا
e'er مخفف ever
o' مخفف of
who're مخفف are who
acronym مخفف
acronyms مخفف
wouldn't مخفف not would
aren't مخفف not are
wasn't مخفف not was
what's مخفف is what
who'll مخفف shall who
who's مخفف is who
abbreviated مخفف
napalms ماده مخصوص تغلیظ بنزین وتهیه بمب اتش زا و پرتاب شعله
napalm ماده مخصوص تغلیظ بنزین وتهیه بمب اتش زا و پرتاب شعله
napalming ماده مخصوص تغلیظ بنزین وتهیه بمب اتش زا و پرتاب شعله
napalmed ماده مخصوص تغلیظ بنزین وتهیه بمب اتش زا و پرتاب شعله
hauls مسافت حمل
racing course مسافت مسابقه
proximity fuze از مسافت دور
plotting scale خط کش مسافت یاب
hauling مسافت حمل
metrograph مسافت سنج
trochometer مسافت پیما
range determination تخمین مسافت
range determination تعیین مسافت
range drum طبله مسافت
range calibration تنظیم مسافت
viameter مسافت پیما
intervalometer مسافت سنج
jacob's staff مسافت سنج
range indicator مقیاس مسافت
known distance مسافت معلوم
range indicator طبله مسافت
range indicator شاخص مسافت
range finding مسافت یابی
odograph مسافت سنج
range adjustment تنظیم مسافت
hauled مسافت حمل
odometry مسافت پیمایی
air distance مسافت هوایی
haul مسافت حمل
telemetry مسافت سنجی
burst range مسافت ترکش
ranging مسافت یابی
telephone در یک مسافت طولانی
blooming train مسافت نورد
sight distance مسافت دید
telephoned در یک مسافت طولانی
telephones در یک مسافت طولانی
telephoning در یک مسافت طولانی
supporting distance مسافت پشتیبانی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com