English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
bike مخفف bicycle دوچرخه
bikes مخفف bicycle دوچرخه
Other Matches
mike مخفف اسم خاص میکائیل مخفف کلمه میکروفون
mikes مخفف اسم خاص میکائیل مخفف کلمه میکروفون
bicycles دوچرخه
carting دوچرخه
carted دوچرخه
cart دوچرخه
carts دوچرخه
bikes دوچرخه
bike دوچرخه
bicycle دوچرخه
bicycle path راه دوچرخه رو
bicycle pump تلمبه دوچرخه
tandem دوچرخه دونفری
tandems دوچرخه دونفری
bicyclist دوچرخه سوار
bicycle kick پای دوچرخه
bicycles دوچرخه پایی
hansom درشکه دوچرخه
push bike دوچرخه پایی
push bikes دوچرخه پایی
cycling دوچرخه سواری
hansoms درشکه دوچرخه
bicycle دوچرخه پایی
cabriolet درشکه دوچرخه
caisson ارابه دوچرخه
cycle track راه دوچرخه رو
handle bar دسته دوچرخه
velocipede دوچرخه پایی
folding bicycle دوچرخه تاشو
two wheel tractor تراکتور دوچرخه
motor-assisted pedal cycle [British English] دوچرخه موتوردار
cyclist دوچرخه سوار
biker دوچرخه سوار
buglet بوق دوچرخه
cartwright's shop دوچرخه سازی
cyclists دوچرخه سوار
to ride a bicycle دوچرخه سواری کردن
motor cycle دوچرخه موتوردار موتورسیکلت
bicycle path مسیر دوچرخه سواری
to go by bicycle دوچرخه سواری کردن
gearwheel چرخ رکاب دوچرخه
bicycle دوچرخه سواری کردن
to walk a bicycle دوچرخه را با دست بردن
velodrome پیست دوچرخه سواری
wheelman دوچرخه سوار شراعبان
wheelsman دوچرخه سوار شراعبان
full-suspension bike دوچرخه کاملا معلق
shay درشکه دوچرخه دونفره
bicycles دوچرخه سواری کردن
stage race مسابقه مرحلهای دوچرخه سواری
She wobbled on her bike. او [زن] روی دوچرخه خود می لرزید.
tilbury درشکه روباز سبک دوچرخه
to hop on your bicycle روی دوچرخه خود جهیدن
peloton گروه دوچرخه سواران جادهای
motor paced حرکت اتومبیل جلو دوچرخه
fixie bicycle [fixie , one-gear bike without brakes] دوچرخه تک دنده [با چرخ آزاد]
To dismount from a horse(bicycle). از اسب ( دوچرخه وغیره ) پایین آمدن
It was wrong of you to take the bicycle . کار غلطی کردی که دوچرخه را برداشتی
I bought the bicycle on impulse . یکدفعه زد بکله ام واین دوچرخه راخریدم
cyclo cross مسابقه دوچرخه درمسیرهای شیبدار و ناهموار
ralliear یکجور گردونه سبک دوچرخه وچهارنفری
trailer یدک دوچرخه یاسه چرخه یاواگن
trailers یدک دوچرخه یاسه چرخه یاواگن
australian pursuit مسابقه تعقیبی 8 نفره دوچرخه سواری
to bike دوچرخه سواری کردن [اصطلاح روزمره]
italian pursuit مسابقه تعقیبی تیمی دوچرخه سواری از 2 تا 5 نفر
point race مسابقه دوچرخه سواری طولانی چند مرحلهای
fixed-gear bicycle دوچرخه دنده ثابت [بدون چرخ آزاد]
He fell off his bike and bruised his knee. او [مرد] از دوچرخه افتاد و زانویش کوفته [کبود] شد.
I'm saving up for a new bike. من برای یک دوچرخه جدید صرفه جویی می کنم.
banking track انحنای پیست دوچرخه سواری بطرف داخل
burn off خسته کردن رقیب باگرفتن سرعت اولیه دوچرخه
madison مسابقه دوچرخه سواری استقامت 6 روزه بین 2 تیم
pursuits مسابقه دوچرخه سواری انفرادی یا تیمی تعقیبی بازمانگیری
kermesse مسابقه دوچرخه سواری 3 تا5 مایل در شهر و خارج
pursuit مسابقه دوچرخه سواری انفرادی یا تیمی تعقیبی بازمانگیری
dog cart یکجورگردونه دوچرخه که کرسیهای ان پشت بپشت گذاشته شده وبرای
golf cart گاری دوچرخه برای حمل وسایل بازیگران در زمین گلف
who's مخفف is who
who're مخفف are who
logogram مخفف
mitigative مخفف
shorthand symbol مخفف
wouldn't مخفف not would
ft مخفف پا
obj مخفف شی
token [symbol, abbreviation] مخفف
abbreviation مخفف
D.I.Y مخفف!yourself it Do
wasn't مخفف not was
didn't مخفف not did
abbreviations مخفف ها
who'll مخفف shall who
acronym مخفف
what's مخفف is what
grammalogue مخفف
acronyms مخفف
abbreviated مخفف
e'er مخفف ever
pl مخفف جا
o' مخفف of
aren't مخفف not are
suck wheels رکاب زدن پشت سر دوچرخه سوار دیگر به منظور کاستن از فشار هوا
Supt مخفف Superintendent
STD مخفف معیار
LVs مخفف لاویان
STDs مخفف معیار
masc مخفف مذکر
Maj مخفف Major
max مخفف maximum
tsp مخفف teaspoon
LV مخفف لاویان
Lieut مخفف Lieutenant
in. مخفف اینچ
Inc مخفف محوطه
info مخفف اطلاعات
inst مخفف فوری
temps مخفف temporary
temp مخفف temporary
techs مخفف فنی
tech مخفف فنی
SW مخفف southwest
Jan مخفف ژانویه
Jun مخفف ژوئن
kg مخفف بشکه
km مخفف کیلومتر
lib مخفف liberation
tsps مخفف teaspoon
St مخفف مقدس
SS مخفف مقدس
oz مخفف اونس
p.a مخفف سالیانه
pt مخفف بخش
panto مخفف pantomime
pantos مخفف pantomime
perm مخفف permanent
permed مخفف permanent
perming مخفف permanent
perms مخفف permanent
poss مخفف تملک
pp مخفف صفحات
PR مخفف جفت
Sr مخفف ارشد
quin مخفف quintuplet
mg مخفف میلیگرم
sq مخفف توالی
psychos مخفف psychotic
Sgt مخفف گروهبان
saxes مخفف saxophone
sax مخفف saxophone
retd مخفف در استخدام
nightie مخفف nightgown
nighties مخفف nightgown
No. مخفف شماره
Nos مخفف شماره
quins مخفف quintuplet
psycho مخفف psychotic
kay مخفف کاترین
yrs مخفف سالها
yr مخفف سال
yds مخفف یارد
C.O مخفف شرکت
yd مخفف یارد
cal. مخفف کالیفرنیا
cals مخفف کالیفرنیا
Capt مخفف ناخدا
cl مخفف یک ماشین پر
condo مخفف آپارتمان
condos مخفف آپارتمان
congrats مخفف تبریک
BS مخفف ترازنامه
hrs مخفف ساعت
reduced cues نشانههای مخفف
shan't مخفف کلمات not shall
abbreviations مخفف تلخیص
abbreviation مخفف تلخیص
stereos مخفف واژههای
stereo مخفف واژههای
VIPs مخفف کلمات
VIP مخفف کلمات
approx مخفف تقریبی
Apr مخفف آوریل
asst مخفف دستیار
Aug مخفف افزونهای
Cpl مخفف سرجوخه
deli مخفف delicatessen
vac مخفف vacation
Fri مخفف جمعه
usu مخفف معمول
gm مخفف گرم
gms مخفف گرم
Univ مخفف جهانی
UK مخفف بریتانیا
HM مخفف هکتومتر
TVs مخفف تلویزیون
hols مخفف تعطیلات
HP مخفف پرنیرو
hr مخفف ساعت
TV مخفف تلویزیون
HRH مخفف والاحضرت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com