Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
logic circuits
مدارهای منطقی
Search result with all words
logic designer
طراح مدارهای منطقی
Other Matches
microelectronics
طراحی و ساخت مدارهای الکترونیکی با مدارهای مجتمع و قط عات
ttl
SOM یا مدارهای الکترونیکی دیگر یا قط عاتی که مستقیماگ به مدارهای TTL وصل هستند و آنها را اجرا می کنند
implies
شرطی منطقی
[ریاضی]
[منطقی]
conditional
شرطی منطقی
[ریاضی]
[منطقی]
material consequence
شرطی منطقی
[ریاضی]
[منطقی]
material implication
شرطی منطقی
[ریاضی]
[منطقی]
implication
شرطی منطقی
[ریاضی]
[منطقی]
material conditional
شرطی منطقی
[ریاضی]
[منطقی]
paged address
مدار منطقی الکترونیک که ترجمه بین آدرس منطقی مربوطه به صفحه کاغذ و آدرس واقعی فیزیکی که مراجعه شده است را بر عهده دارد
end stopped
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
series circuits
مدارهای زنجیری
computer circuits
مدارهای کامپیوتری
hardware
مدارهای مجتمع
lsi
مدارهای با سیگنال IC
control circuits
مدارهای کنترل
circuit allocated use
سهمیه مدارهای مجاز
programmable logic array
ارایه منطقی برنامه پذیر ارایه منطقی برنامه ریزی
connections of polyphase circuits
اتصالهای مدارهای چند فاز
parallel series
مدارهای زنجیری با اتصال چندگانه
multiple series
مدارهای زنجیری با اتصال چندگانه
generation
فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای LSI
generations
فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای LSI
bread-board
لوحهای که مدارهای آزمایشی الکترونی راروی آن میآرایند
bread-boards
لوحهای که مدارهای آزمایشی الکترونی راروی آن میآرایند
generation
کامپیوترهایی که از مدارهای مجتمع و نه ترانزیستور استفاده می کنند
generations
کامپیوترهایی که از مدارهای مجتمع و نه ترانزیستور استفاده می کنند
numerical
ماشین خودکار که توسط کامپیوتر یا مدارهای کنترل شده
analog
مدارهای موجود در PCB برای تبدیل خروجی دیجیتال به آنالوگ
analogue
مدارهای موجود در PCB برای تبدیل سیگنالهای ورودی آنالوگ به دیجیتال
inputted
سیگنالهای الکتریکی که به مدارهای مربوطه اعمال می شوند تا عملیات را انجام دهند
logic
ترمیم ریاضی عملیات منط قی مثل AND و OR و... و تبدیل آنها به مدارهای مختلف
analogues
مدارهای موجود در PCB برای تبدیل سیگنالهای ورودی آنالوگ به دیجیتال
input
سیگنالهای الکتریکی که به مدارهای مربوطه اعمال می شوند تا عملیات را انجام دهند
analog
مدارهای موجود در PCB برای تبدیل سیگنالهای ورودی آنالوگ به دیجیتال
switching
نقط های در شبکه ارتباطی که پیام از خط وط و مدارهای مختلف در آنجا تنظیم می شوند
ttl
استفاده از طراحی TTL و قط عات برای پیاده سازی مدارهای منط قی و دروازه ها
hybrid circuit
ترکیب مدارهای آنالوگ و دیجیتال در سیستم کامپیوتری برای رسیدن به هدف مخصوص
analogues
مدارهای PCB موجود در کامپیوتر برای تبدیل داده خروجی دیجیتال به حالت آنالوگ
wafer scale integration
یک قطعه بزرگ که از مدارهای مجتمع کوچکتر تشکیل شده است که بهم وصل هستند
platonic cycle or year
مدت گردش اجرام آسمانی درهمه مدارهای خود و برگشت آنها بوضوح نخستین
analogue
مدارهای PCB موجود در کامپیوتر برای تبدیل داده خروجی دیجیتال به حالت آنالوگ
silicon
قطعه نازک کریستال سیلیکون خالص با قط ر چند اینچ که روی آن مدارهای مجتمع قرار دارند.
oxide
روش تولید و طراحی خانواده مدارهای مجتمع با استفاده از هادیهای آهن و اکسید روی نیمه هادی
oxides
روش تولید و طراحی خانواده مدارهای مجتمع با استفاده از هادیهای آهن و اکسید روی نیمه هادی
teleprinter
وسیلهای که قادر به ارسال و دریافت داده از نقط ه دور توسط مدارهای تلگراف و چاپ پیام روی چاپگر است
mesfet
دستگاه فعال اصلی که مدارهای مجتمع ارسنیک گالیم به منظورتقویت جریان و معکوس نمودن ان بکار می رودEffect SemiconductorField etal
expansion unit
وسیلهای که به یک کامپیوترمتصل بوده و دارای سوکتهای اضافی است تا درون انها تخته مدارهای چاپی بتوانند قرار گیرند
teleprinters
وسیلهای که قادر به ارسال و دریافت داده از نقط ه دور توسط مدارهای تلگراف و چاپ پیام روی چاپگر است
logistic
منطقی
logical
منطقی
logic
منطقی
reasonable
منطقی
rational
منطقی
dialectical
منطقی
not
نه منطقی
dialectic
منطقی
dialectician
منطقی
logical trace
رد منطقی
argumentive
منطقی
intralogical
منطقی
argumentative
منطقی
generations
مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد
generation
مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد
fourth generation computers
فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای CSI که قبلا توسعه یافته اند و هنوز هم استفاده می شوند
chip
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
chips
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
logic theory
نظریه منطقی
logic unit
واحد منطقی
logic variable
متغیر منطقی
logical state
حالت یک منطقی
logical add
جمع منطقی
logical cognition
شناخت منطقی
logical comparison
مقایسه منطقی
logical connective
رابط منطقی
logical connector
رابط منطقی
logical decision
تصمیم منطقی
logical design
طرح منطقی
logic symbol
علامت منطقی
logic symbol
نماد منطقی
logic error
خطای منطقی
logical error
خطای منطقی
logic function
تابع منطقی
logical function
تابع منطقی
logic gate
دروازه منطقی
logic gates
گیتهای منطقی
logic instruction
دستورالعمل منطقی
logic multiply
ضرب منطقی
logic network
شبکه منطقی
logic operation
عمل منطقی
logic operator
اپراتور منطقی
logic probe
کاوشگر منطقی
logic product
حاصلضرب منطقی
logic sum
مجموع منطقی
logic switch
گزینه منطقی
logical design
طراحی منطقی
stand to reason
<idiom>
منطقی بودن
logical difference
تفاضل منطقی
logical operation
عملکرد منطقی
logical operations
عملیات منطقی
logical operator
عملگر منطقی
logical product
رکورد منطقی
logical reasoning
استدلال منطقی
logical record
مدرک منطقی
logical record
رکورد منطقی
logical representation
نمایش منطقی
logical sum
جمع منطقی
logical symbol
علامت منطقی
postulation
قیاس منطقی
logical unit
واحد منطقی
logical value
ارزش منطقی
logical value
مقدار منطقی
paralogism
لغزش منطقی
non logical
غیر منطقی
nonsequitur
غیر منطقی
prelogical
پیش منطقی
logical drives
گردانندههای منطقی
unreasoning
غیر منطقی
logical expression
مبین منطقی
logical fallacy
سفسطه منطقی
logical file
پرونده منطقی
logical file
فایل منطقی
to stand to reason
منطقی است
syntaxic thought
اندیشه منطقی
syllogism
قضیه منطقی
syllogism
قیاس منطقی
logical instruction
دستورالعمل منطقی
logical not
نقص منطقی
sorites
تسلسل منطقی
rational numbers
اعداد منطقی
rational expectations
انتظارات منطقی
logical not
نفی منطقی
logical operation
عمل منطقی
logicality
منطقی بودن
postulates
قیاس منطقی
illogic
غیر منطقی
inconsequent
فاقدارتباط منطقی
postulating
قیاس منطقی
inconsecutive
فاقدارتباط منطقی
irrationally
بطورغیر منطقی
elench
تکذیب منطقی
consequence
نتیجه منطقی
consecution
نتیجه منطقی
alu
واحدحسابی- منطقی
consequences
نتیجه منطقی
rational
عقلانی منطقی
and
ضرب منطقی
or
یای منطقی
and
جمع منطقی
ligical multiply
ضرب منطقی
logical multiply
ضرب منطقی
logic add
جمع منطقی
logic circuit
مدار منطقی
logic board
برد منطقی
logic design
طرح منطقی
logic design
طراحی منطقی
logic card
کارت منطقی
logic board
تخته منطقی
logic device
دستگاه منطقی
logic array
ارایه منطقی
logic element
عنصر منطقی
logic analysis
تحلیل منطقی
logic diagram
نمودار منطقی
postulate
قیاس منطقی
postulated
قیاس منطقی
mos
روش تولید و طراحی برای مدارهای مجتمع خاص با استفاده از هادیهای آهنی و اکسی روی نیمه هادی . و نیز مراجعه شود به MOSFET
fifth generation computers
مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری که با استفاده از مدارهای سریع VLSI و زبانهای برنامه سازی قدرتمند برای ایجاد امکان محدوده افراد
metal oxide semiconductor
روش تولید و طراحی برای خانوادههای خاصی از مدارهای مجتمع با استفاده از الگویی از هادیهای آهنی و اکسیر که روی نیمه هادی قرار دارند
PSU
مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی
majorpremise
کبرای قضیه منطقی
minor term
صغرای قیاس منطقی
logical unit number
شماره منطقی دستگاه
matter of course
بدیهی نتیجه منطقی
premise
فرض منطقی کردن
nand
نفی ضرب منطقی
thick
<idiom>
احمق ،غیر منطقی
inconsequential
غیر منطقی نامربوط
syllogize
بشکل منطقی دراوردن
not
نفی منطقی نقیض
rational producer
تولید کننده منطقی
random logic design
طرح منطقی تصادفی
rational numbers
اعداد منطقی
[ریاضی]
premised
فرض منطقی کردن
premisses
فرض منطقی کردن
pars rationabilis
قسمت منطقی و عقلایی
noetic
ذهنی قیاس منطقی
logical conjunction
عطف منطقی
[ریاضی]
propositions
مقصود قیاس منطقی
logical data design
طرح داده منطقی
lemma
صغرای قیاس منطقی
inconsequence
فقدان ارتباط منطقی
logical 0 state
حالت صفر منطقی
logic theorist
نظریه پرداز منطقی
hysteron proteron
قلب غیر منطقی
logic shift
تغییر مکان منطقی
logic programming
برنامه نویسی منطقی
integrate logic circuit
مدار منطقی مجتمع
propositioning
مقصود قیاس منطقی
illogicality
غیر منطقی بودن
logical shift
تغییر مکان منطقی
nor
نفی جمع منطقی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com