English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
simplexed circuit مدار تلفن ساده
Other Matches
telephone circuit مدار تلفن
speaking circuit مدار تلفن
basic circuit مدار ساده
basic circuit arrangement ترتیب مدار ساده
duplex مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
duplexes مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
simple design طرف کف ساده [هرگاه قسمتی و تمام فرش را بصورت ساده و بدون هیچگونه طرحی می بافند. نمونه آن فرش قائنات یا آستان قدس است که فضای بین لچک و ترنج کف ساده و قرمز می باشد.]
ani سیستم تلفن که شماره تلفن شخصی که تماس گرفته را درج میکند
howlers صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
howler صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
basics یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
basic یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
acoustic coupler وسیله ای که به یک دستگاه تلفن وصل است و دادههای دوتایی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند تا در خط تلفن جریان پیدا کند
magneto exchange مرکز تلفن خودکار با تلفن اندوکتوری
private automatic branch exchange یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
telephony مجموعه استانداردها که نحوه کار کامپیوترها باسیستم تلفن را بیان میکند که باعث ایجاد پست الکترونیکی صوتی , پاسخ به تلفن و سرویس فکس میشود
telephone booth کیوسک تلفن کابین تلفن
telephone booths کیوسک تلفن کابین تلفن
coupler وسیلهای که به دستگاه تلفن وصل است و داده دودویی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند که روی یک خط تلفن قابل ارسال است
pads ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pad ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
composite circuit مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است
switching مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند
inferior planet سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد
pinning یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinned یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pin یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
mirror carpet طرح آینه [در این طرح زمینه اصلی فرش بصورت کاملا ساده و بدون هیچ نقش و نگاری بافته شده و تنها از یک یا دو حاشیه ساده استفاده می شود.]
mask design اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
modem وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
structuring با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
structure با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
structures با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
powder train مدار خرج مدار باروت
firing circuit مدار چاشنی مدار انفجار
phoned تلفن تلفن زدن
phones تلفن تلفن زدن
phoning تلفن تلفن زدن
phone تلفن تلفن زدن
one hook مدار انفجاری که فقط به یک عامل انفجاری نیاز دارد مدار یک عامله
calling dial صفحه شماره گیر تلفن صفحه نمره گیر تلفن
interfaces 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interface 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
telephone operation طرز کار تلفن کار تلفن
gradient circuit مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
operator تلفن چی
phoning تلفن
phoned تلفن
operators تلفن چی
phones تلفن
telephone circuit خط تلفن
telephone code کد تلفن
phone تلفن
telephone operator تلفن چی
telephones تلفن
service man تلفن چی
telephone jack جک تلفن
telephone line خط تلفن
telephoned تلفن
telephone تلفن
telephoning تلفن
extensions تلفن فرعی
radio-telephones تلفن بی سیم
extension telephone تلفن فرعی
dataphone تلفن داده
central تلفن چی مرکزی
radiotelephone تلفن بی سیم
radiophone تلفن بیسیم
residance telephone تلفن منزل
telephoning تلفن زدن
log شماره تلفن
radio telephone تلفن بی سیم
radio-telephone تلفن بی سیم
dataphone تلفن دادهای
repeating coil مبدل تلفن
call boxes کیوسک تلفن
personal شماره تلفن ها
telephoning تلفن کردن
logs شماره تلفن
extension تلفن فرعی
telephone books راهنمای تلفن
telephone exchange مرکز تلفن
call box کیوسک تلفن
call box تلفن صحرایی
call boxes اتاقک تلفن
call boxes کابین تلفن
ring تلفن زدن
ring تلفن حلقه
call boxes تلفن صحرایی
address book دفترچه تلفن
hot line تلفن قرمز
hot lines تلفن قرمز
telephone book دفتر تلفن
telephone book راهنمای تلفن
telephone exchanges مرکز تلفن
autos شماره تلفن
auto شماره تلفن
hand set گوشی تلفن
sound powered telephone تلفن صوتی
ring up <idiom> تلفن زدن
call up <idiom> تلفن کردن
automatic telephone تلفن خودکار
automatic telephone system تلفن خودکار
receiver گوشی تلفن
boat telephone تلفن ساحلی
receivers گوشی تلفن
central office مرکز تلفن
call box اتاقک تلفن
call box کابین تلفن
telephone books دفتر تلفن
telephone number شماره تلفن
telephone directories کتاب تلفن
telephone directory کتاب تلفن
telephone box کیوسک تلفن
telephone boxes کیوسک تلفن
telephone cabin کیوسک تلفن
telephone booth اتاقک تلفن
telephone booth کیوسک تلفن
telephone booths اتاقک تلفن
telephone booths کیوسک تلفن
telephone jack مادگی تلفن
headset گوشی سر تلفن
headsets گوشی سر تلفن
phoned تلفن کردن
telephone receiver گوشی تلفن
telephone plug دوشاخه تلفن
phone تلفن کردن
telephone operation عملکرد تلفن
telephone network شبکه تلفن
telephone loope حلقه تلفن
earphone گوشی تلفن
earphones گوشی تلفن
telephone numbers شماره تلفن
telephone channel کانال تلفن
telephone cable کابل تلفن
telephone d. دفتر تلفن
telephnone book دفتر تلفن
handset تلفن در یک قطعه
photophone تلفن نوری
handsets تلفن در یک قطعه
party line خط خصوصی تلفن
switchboards مرکز تلفن
switchboard مرکز تلفن
telephone charge هزینه تلفن
telephone equipment تجهیزات تلفن
telephone equipment دستگاه تلفن
telephone earphone گوشی تلفن
telephone density تراکم تلفن
telephone current جریان تلفن
telephone cord بند تلفن
telephone conduit کانال تلفن
telephone condenser خازن تلفن
table telephone تلفن رومیزی
party lines خط خصوصی تلفن
telephone transformer مبدل تلفن
hotter خط تلفن مستقیم
radio telephony تلفن بیسیم
telephones تلفن زدن
telephone system سیستم تلفن
telephone station تلفن خانه
telephone fuse فیوز تلفن
hottest خط تلفن مستقیم
telephoned تلفن کردن
telephony علم تلفن
telephone تلفن کردن
telephone تلفن زدن
telephone switching technique فن سوئیچینگ تلفن
telephore e. مرکز تلفن
telephoned تلفن زدن
telephoner تلفن کننده
telephone station جایگاه تلفن
hot خط تلفن مستقیم
telephone relay رله تلفن
telephone ringer زنگ تلفن
telephone service سرویس تلفن
phoning تلفن کردن
to ring up تلفن کردن به
telephone set دستگاه تلفن
phones تلفن کردن
toll exchange مرکز تلفن
telephones تلفن کردن
plain ساده
daff ساده دل
explicit ساده
plainer ساده
plains ساده
plainest ساده
simpleminded ساده دل
simplex ساده
naive ساده
taffetized ساده
unsophisticated ساده
unaadorned ساده
sheepish ساده دل
unmeaning ساده
idiot ساده
idiots ساده
charmless ساده
baldly ساده
baldest ساده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com