English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (2 milliseconds)
English Persian
back مدافع خط میدان
backs مدافع خط میدان
Search result with all words
shortstop موقعیت بازیکن مدافع در داخل میدان
Other Matches
compound wound generator ژنراتوری که هم دارای میدان موازی و هم میدان سری میباشد
grenade court میدان تیر یا میدان اموزش پرتاب نارنجک
high intensity magnetic field میدان مغناطیسی شدت میدان بزرگ
lenz' law جریان القاء شده در یک مدار که نسبت به یک میدان مغناطیسی دارای حرکت نسبی است میدانی در جهت مخالف میدان اصلی بوجودمی اورد
battlefield recovery اخراجات میدان رزم اخراجات میدان نبرد جمع اوری وسایل از کار افتاده رزمی
closure minefield میدان مین سد کننده حرکت میدان مین ممانعتی دریایی
course میدان تیر میدان
courses میدان تیر میدان
coursed میدان تیر میدان
defendants مدافع
defendant مدافع
defender مدافع
apologist مدافع
apologists مدافع
pass rusher مدافع خط
championless بی مدافع
defenders مدافع
close defence سه مدافع
blue liner مدافع
crease defenceman مدافع
backer up مدافع
backs مدافع
pleader مدافع
back مدافع
defenseless بی مدافع
barristers وکیل مدافع
advocated وکیل مدافع
advocates وکیل مدافع
positioned موضعگیری مدافع موضعگیری مدافع
advocate وکیل مدافع
position موضعگیری مدافع موضعگیری مدافع
proctor وکیل مدافع
self defensive مدافع خود
advocating وکیل مدافع
barrister وکیل مدافع
the champion of liberty مدافع ازادی
defensor وکیل مدافع
judge advocate وکیل مدافع
full back مدافع پوششی
backfour چهار مدافع
backman بازیگر مدافع
defending attorney وکیل مدافع
blitzer مدافع نفوذی
ball hawk مدافع پرقدرت
counselor رایزن وکیل مدافع
attorneys نمایندگی وکیل مدافع
chicken fight سد کردن پی در پی راه مدافع
slotback مدافع پشت شکاف
free safety مدافع در منطقه ضعف
counsellor رایزن وکیل مدافع
scambler مدافع مامور مانوربالا
signal caller مدافع 3/4 در فوتبال امریکایی
counsellors رایزن وکیل مدافع
counselors رایزن وکیل مدافع
double up مراقبت از مهاجم با دو مدافع
lineman مدافع یامهاجم روی خط
defending shampion مدافع عنوان قهرمانی
contestant مسابقه دهنده مدافع
linemen مدافع یامهاجم روی خط
line backer مدافع پشتیبان خط تجمع
contestants مسابقه دهنده مدافع
attorney نمایندگی وکیل مدافع
squeezed سد کردن مدافع حریف با دونفر
squeezing سد کردن مدافع حریف با دونفر
blocker مدافع روی تور والیبال
squeeze سد کردن مدافع حریف با دونفر
squeezes سد کردن مدافع حریف با دونفر
bait the hole گول زدن مدافع حریف
power i طرح شماره یک بازی با سه مدافع
wicketkeeper توپگیر مدافع میلههای کریکت
wing threequarter هریک از دو مدافع کنار زمین
flare پاس کوتاه به مدافع پشت تجمع
ball hawk مدافع خوب بازیگر در محوطه دوردست
set back مهاجمی که پشت سر مدافع میانی است
flares پاس کوتاه به مدافع پشت تجمع
cutoff block سد کردن راه مدافع به وسیله مهاجم
pass cut روش گریختن مهاجم بی گوی از چند مدافع
strong safety مدافع ایمنی در سمت قوی خط تهاجم حریف
dropouts ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
drop-outs ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
cross kick ضربه با پا به سمت دیگرزمین که مدافع کمتری دارد
drop-out ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
go backdoor جاگیری در پشت مدافع برای دریافت پاس
fore check جلوگیری از مدافع در منطقه دفاعش جلوی تور
submarine مانور مدافع بصورت گریز اززیر سد مهاجم
submarines مانور مدافع بصورت گریز اززیر سد مهاجم
defenceman مدافع منطقه دفاعی غیر ازدروازه بان
delayed offside تاخیر در اعلام افساید که بستگی به واکنش مدافع دارد
foot sweep پرتاب مهاجم از طرف مدافع با گرفتن یقه و استفاده از پا
blitzing حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
blitz حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
blitzed حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
blitzes حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
stunting حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
barrister وکیل مدافع وکیلی که حق حضور دردادگاه و دفاع شفاهی را دارد
barristers وکیل مدافع وکیلی که حق حضور دردادگاه و دفاع شفاهی را دارد
stunts حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
stunt حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
icing ضربه خطای مدافع از نیمه زمین خودی به خط دروازه حریف
power block سد کرپدن راه مدافع بوسیله مهاجم با راندن او به عقب بابکنار
hasty breaching نفوذ تعجیلی در میدان مین عبور تعجیلی از میدان مین رخنه تعجیلی
look off فریب دادن مدافع با نگاه به سمت مخالف پیش از پرتاب توپ
sweeper اخرین مدافع در سیستم دفاع بتونی پرتابی در بولینگ که با پیچ تمام یا بیشتر میله ها را می اندازد
sweepers اخرین مدافع در سیستم دفاع بتونی پرتابی در بولینگ که با پیچ تمام یا بیشتر میله ها را می اندازد
safety valve پاس کوتاه به مدافع وقتی دریافت کنندگان دیگر بوسیله حریف مهار شده اند
quick opener بازی تهاجمی که مدافع تیم توپ را از مهاجم میگیرد وبه سمت شکاف خط رقیب می دود
shiver فشار شدید رو به بالا با عقب دست یا ساق دست از مدافع به حریف
shivered فشار شدید رو به بالا با عقب دست یا ساق دست از مدافع به حریف
shivering فشار شدید رو به بالا با عقب دست یا ساق دست از مدافع به حریف
safety اعطای دو امتیاز به تیم مدافع به خاطر عقب نشینی عمدی تیم مهاجم
quick count کوتاه کردن علامتهای قراردادی بوسیله مهاجم میانی در خط تجمع بمنظورغافلگیر کردن تیم مدافع
beats گریختن ازچنگ مدافع رسیدن به پایگاه پیش از رسیدن توپ بیس بال صدای منظم پای اسب
beat گریختن ازچنگ مدافع رسیدن به پایگاه پیش از رسیدن توپ بیس بال صدای منظم پای اسب
spaces میدان
domains میدان
fields میدان
line of force خط میدان
line bay میدان خط
space میدان
open space میدان
field line خط میدان
arena میدان
reaching میدان
reaches میدان
reached میدان
reach میدان
fielded میدان
arenas میدان
forum میدان
forums میدان
ring میدان
zero field بی میدان
agora میدان
places میدان
plainest میدان
plaza میدان
plains میدان
trone میدان
field میدان
domain میدان
aim میدان
aimed میدان
aims میدان
scope میدان
plainer میدان
sq میدان
plain میدان
ROUNDABOUT میدان
place میدان
placing میدان
frontage میدان
frontages میدان
piazza میدان
field of view میدان دید
field of regard میدان دید
field frequency بسامد میدان
field magnet اهنربای میدان
field of action میدان اثر
field magnet میدان مغناطیسی
field mark نشان میدان
visual field میدان دید
field judge داور میدان
field of consciousness میدان هشیاری
field of fire میدان تیر
field of battle میدان جنگ
field of fire میدان اتش
field of attention میدان توجه
field of force میدان نیرو
field length درازای میدان
field of application میدان کاربرد
field of battle میدان رزم
field of gravity میدان ثقل
field intensity شدت میدان
field repetition rate بسامد میدان
field control کنترل میدان
f.of battle میدان جنگ
electrostatic field میدان الکتروستاتیکی
electromagnetic spectrum میدان الکترومغناطیسی
electromagnetic field میدان الکترومغناطیسی
electric field میدان الکتریکی
effective field میدان موثر
drill ground میدان مشق
downfield میدان پایین
distortion of field اغتشاش میدان
field [algebraic structure] میدان [ریاضی]
field current جریان میدان
field form نمودار میدان
field flux شاره میدان
field excitation تحریک میدان
field constant ثابت میدان
field exciation تحریک میدان
field equation معادلات میدان
field equation معادله ی میدان
field energy انرژی میدان
field effect اثر میدان
field distribution پخش میدان
field distortion اعوجاج میدان
field distortion انحراف میدان
field displacement جابجایی میدان
field direction جهت میدان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com