English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
line backer مدافع پشتیبان خط تجمع
Other Matches
flares پاس کوتاه به مدافع پشت تجمع
flare پاس کوتاه به مدافع پشت تجمع
quick count کوتاه کردن علامتهای قراردادی بوسیله مهاجم میانی در خط تجمع بمنظورغافلگیر کردن تیم مدافع
backup copy کپی پشتیبان روگرفت پشتیبان
globally 1-پشتیبان همه دادههای ذخیره شده گره ها یا ایستگاههای کاری متصل به شلکه 2-پشتیبان همه فایلهای دیسک سخت یا فایل سرور
global 1-پشتیبان همه دادههای ذخیره شده گره ها یا ایستگاههای کاری متصل به شلکه 2-پشتیبان همه فایلهای دیسک سخت یا فایل سرور
clandestine assembly area منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
pass rusher مدافع خط
accumulation تجمع
defenders مدافع
congestion تجمع
defender مدافع
close defence سه مدافع
championless بی مدافع
assembly تجمع
accumulations تجمع
associations تجمع
back مدافع
backs مدافع
public meeting تجمع
forming up تجمع
association تجمع
pleader مدافع
defenseless بی مدافع
blue liner مدافع
backer up مدافع
apologist مدافع
apologists مدافع
crease defenceman مدافع
defendant مدافع
defendants مدافع
aggregation تجمع
position موضعگیری مدافع موضعگیری مدافع
line official داور خط تجمع
backs مدافع خط میدان
back مدافع خط میدان
assembly area منطقه تجمع
accumulation point نقطه تجمع
judge advocate وکیل مدافع
furunculosis تجمع چندکورک
full back مدافع پوششی
ball hawk مدافع پرقدرت
blitzer مدافع نفوذی
hive مرکز تجمع
backman بازیگر مدافع
backfour چهار مدافع
collecting point منطقه تجمع
defending attorney وکیل مدافع
advocating وکیل مدافع
advocates وکیل مدافع
advocated وکیل مدافع
advocate وکیل مدافع
defensor وکیل مدافع
positioned موضعگیری مدافع موضعگیری مدافع
capital agglomeration تجمع سرمایه
barrister وکیل مدافع
barristers وکیل مدافع
traffics تجمع مدافعان
swarmer تجمع کننده
the champion of liberty مدافع ازادی
turout تجمع پرسنل
self defensive مدافع خود
rendezvous area منطقه تجمع
trafficking تجمع مدافعان
proctor وکیل مدافع
assembling area منطقه تجمع
traffic تجمع مدافعان
trafficked تجمع مدافعان
backers پشتیبان
protectors پشتیبان
supporter پشتیبان
supporters پشتیبان
supportive پشتیبان
support پشتیبان
left back پشتیبان چپ
support r پشتیبان
backer پشتیبان
supportless بی پشتیبان
protector پشتیبان
backlogs پشتیبان
defenceless بی پشتیبان
fail back پشتیبان
behind پشتیبان
backup پشتیبان
backs پشتیبان
thruster پشتیبان
behinds پشتیبان
back پشتیبان
backlog پشتیبان
paper support پشتیبان
contestant مسابقه دهنده مدافع
defending shampion مدافع عنوان قهرمانی
double up مراقبت از مهاجم با دو مدافع
contestants مسابقه دهنده مدافع
pigmentation تجمع رنگدانه ها در بافتها
signal caller مدافع 3/4 در فوتبال امریکایی
slotback مدافع پشت شکاف
linemen مدافع یامهاجم روی خط
lineman مدافع یامهاجم روی خط
attorneys نمایندگی وکیل مدافع
boat rendezvous area منطقه تجمع قایقها
chicken fight سد کردن پی در پی راه مدافع
counselor رایزن وکیل مدافع
attorney نمایندگی وکیل مدافع
unlawful assembly تجمع غیر قانونی
dust laden تجمع گرد وغبار
counselors رایزن وکیل مدافع
concentration camp منطقه تجمع اسرا
scambler مدافع مامور مانوربالا
rendezvous area منطقه تجمع موقت
concentration camps منطقه تجمع اسرا
counsellors رایزن وکیل مدافع
counsellor رایزن وکیل مدافع
loose forward مهاجم تک رو پشت خط تجمع
associations تداعی معانی تجمع
association تداعی معانی تجمع
pipe the side تجمع گارد احترام
rallying points محل تجمع مجدد
rallying point محل تجمع مجدد
line backing دفاع پشت خط تجمع
number forward مهاجمان تک رو پشت خط تجمع
coagulation تجمع مواد در یک ناحیه
free safety مدافع در منطقه ضعف
backup copy نسخه پشتیبان
seconding پشتیبان کمک
backing پشتیبان پوشش
backing store انباره پشتیبان
trailers پشتیبان مهاجم
trailer پشتیبان مهاجم
seconds پشتیبان کمک
backup file پرونده پشتیبان
backup system سیستم پشتیبان
battery backup باطری پشتیبان
seconded پشتیبان کمک
patrons نگهدار پشتیبان
second پشتیبان کمک
file backup پشتیبان فایل
follow up تدارکات پشتیبان
imcremental backup پشتیبان نموی
support library کتابخانه پشتیبان
backing storage انباره پشتیبان
backing up پشتیبان گیری
abutment دیوار پشتیبان
patron نگهدار پشتیبان
backstop technology تکنولوژی پشتیبان
banch wall دیواره پشتیبان
recalls دستور تجمع قوا دادن
recalled دستور تجمع قوا دادن
hike گرفتن توپ درشروع تجمع
dummies گول زدن حریف در تجمع
recall دستور تجمع قوا دادن
sacking حمله به مهاجم پشت خط تجمع
hiking گرفتن توپ درشروع تجمع
hikes گرفتن توپ درشروع تجمع
hiked گرفتن توپ درشروع تجمع
dummy گول زدن حریف در تجمع
blocker مدافع روی تور والیبال
broken field محوطه دفاعی فراسوی خط تجمع
squeezed سد کردن مدافع حریف با دونفر
casual water تجمع موقتی اب روی زمین
wing threequarter هریک از دو مدافع کنار زمین
coil up تجمع ستون در راحت باش
wicketkeeper توپگیر مدافع میلههای کریکت
squeezes سد کردن مدافع حریف با دونفر
squeezing سد کردن مدافع حریف با دونفر
power i طرح شماره یک بازی با سه مدافع
hydrothorax تجمع مایع در حفره جنب
bomb cemetery محل تجمع بمبهای فاسد
squeeze سد کردن مدافع حریف با دونفر
bait the hole گول زدن مدافع حریف
sick call تجمع برای رفتن به بهداری
pipe the side فرمان تجمع گارد احترام
maintenance programmer برنامه نویس پشتیبان
buttressing شمع پشتیبان دیوار
back که یک باتری پشتیبان دارد
backs که یک باتری پشتیبان دارد
buttresses شمع پشتیبان دیوار
buttressed شمع پشتیبان دیوار
buttress شمع پشتیبان دیوار
counter-fort [شمع پشتیبان دیوار]
backup utility برنامه کمکی پشتیبان
battery backup system سیستم پشتیبان باطری
battery که یک باتری پشتیبان دارد
believer [in something] پشتیبان [نگهدار] [ازچیزی]
batteries که یک باتری پشتیبان دارد
ball hawk مدافع خوب بازیگر در محوطه دوردست
cutoff block سد کردن راه مدافع به وسیله مهاجم
set back مهاجمی که پشت سر مدافع میانی است
convoy assembly port بندر محل تجمع ستون موتوری
convoy assembly port بندر محل تجمع کاروان دریایی
hookup تجمع بعضی چیزها برای منظورخاصی
shortstop موقعیت بازیکن مدافع در داخل میدان
prisoner of war cage محل تجمع اولیه اسرای جنگی
rioted تجمع سه نفر یا بیشتر جهت ایجاداغتشاش
huddled گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
huddles گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
to recall the troops from Mali دستور تجمع قوا را از کشورمالی دادن
huddling گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
huddle گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
snap روش بازگرداندن توپ به بازی از تجمع
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com