Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
English
Persian
gurantee period
مدت زمانیکه قبل از تحویل نهائی پیمانکار ساختمانی موفف است خسارات ساختمان رارفع نماید
Other Matches
civil engineering contractor
مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
This company guarantees prompt delivery of goods.
این شرکت تحویل فوری کالاراتضمین می نماید
building contractor
پیمانکار ساختمان
[اقتصاد]
builder and contractor
پیمانکار ساختمان
[اقتصاد]
free carrier
یکی از قرارداد-های اینکوترمزکه در ان فروشنده کالا را به اولین حمل کننده تحویل می نماید
building unit
جزء ساختمانی بخشی از یک ساختمان
monocoque
ساختمان سه بعدی مثل بدنه هواپیما که فاقد سازه داخلی بوده و همه تنش بر پوسته و اجزاء ساختمانی که بلافاصله زیر ان قرار دارندوارد میگردد
marginal user cost
هزینه استفاده نهائی یاهزینه بکارگیری نهائی
To remove a difficulty.
اشکالی رارفع کردن
top a gap
نقیصهای رارفع کردن
as long as
از زمانیکه
to redress any one's grievance
شکایت ونگرانی کسی رارفع کردن
to come to an explanation
سوء تفاهم یا اختلافی رارفع کردن
marginal productivity law
قانون بازدهی نهائی قانون بهره وری نهائی ب_راساس این ق__انون با اف_زایش یک عامل تولید با ف_رض ثابت بودن سایر ع__وامل تولیدنهائی نهایتا کاهش خواهدیافت
cumulative delivery diagram
منحنی تحویل تراکمی نموداری که نحوه تحویل کالاها را نشان میدهد
handover
تحویل و تحول کردن سیستم کنترل هواپیماها تحویل دادن
bound
موفف
obligated
موفف
as long as
تا زمانیکه بمقدار زیاد
civil damage assessment
ارزیابی خسارات غیرنظامی ارزیابی کل خسارات وارده به موسسات غیرنظامی
building system
اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
marginal disutility of labor
عدم رضایت نهائی کار نارضامندی نهائی کار
salaried director
مدیر موفف
binds
موفف کردن
bound to go
موفف به رفتن
task work
کار موفف
bound
موفف کران
bind
موفف کردن
iam bound to do that
من موفف به انجام ان کارهستم
marginal utility of capital
مطلوبیت نهائی سرمایه فایده نهائی سرمایه
down
مدت زمانیکه سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بی استفاده است
outline assembly drawing
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
marginal cost pricing
قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
impact shipment
کالای ضربتی از نظر تحویل کالایی که از نظر تحویل زمان مخصوص دارد
residence time
مدت زمانیکه قطرات کوچک سوخت در محفظه احتراق توربین گاز میمانند
cash on delivery
فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
refresher
حق الوکاله اضافی که هنگام جریان دعوی زمانیکه مدت دادرسی از حد معمول تجاوزکند به وکیل داده میشود
latest event time
دیرترین زمانیکه تا ان زمان یک واقعه میتواند اتفاق بیافتد بدون انکه مدت اجرای پروژه طولانی تر گردد
piece workers
پیمانکار ها
pieceworkers
پیمانکار ها
contractors
پیمانکار
piece-workers
پیمانکار ها
operator on incentive
پیمانکار
jobber
[piece worker]
پیمانکار
incentive operator
پیمانکار
piece worker
پیمانکار
pieceworker
پیمانکار
operators on incentive
پیمانکار ها
contractor
پیمانکار
piece-worker
پیمانکار
incentive operators
پیمانکار ها
angle-post
[تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
loss
خسارات
damages
خسارات
building material dealer
فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
principal contractor
پیمانکار اصلی
sub contractor
پیمانکار فرعی
inflicting
واردکردن خسارات
unliquidated damages
خسارات معنوی
inflicts
واردکردن خسارات
damage control
کنترل خسارات
inflicted
واردکردن خسارات
inflict
واردکردن خسارات
particular average
خسارات جزئی
swingeing damages
خسارات زیاد
damage criteria
میزان خسارات
damage assessment
تعیین خسارات
liable for damages
مسئول خسارات
dependency
[قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
gigantic building
ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
subcontractor
پیمانکار دست دوم
contractor
پیمانکار حمل و نقل
subcontractors
پیمانکار دست دوم
contractors
پیمانکار حمل و نقل
hauling contractor
پیمانکار حمل و نقل
free of general average
معاف از خسارات عمومی
damage control bills
دستورالعمل کنترل خسارات
with particular average
مشمول خسارات خاص
free of particular average
معاف از خسارات جزئی
damage control book
راهنمای کنترل خسارات
damage control
کنترل کردن خسارات
building enterprise
مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
coach-house
ساختمان خدمه
[در کنار ساختمان اصلی]
novus actus intervenieus
قطع سلسله علیت در خسارات
area damage control party
گروه کنترل خسارات منطقه
unliquidated damages
خسارات غیرقابل براورد به پول
covers
تامین زیان و خسارات بیمه
with average
شامل خسارات خصوصی وجزئی
cover
تامین زیان و خسارات بیمه
coverings
تامین زیان و خسارات بیمه
net amount payable to contractor
مبلغ خالص قابل پرداخت به پیمانکار
grandiosely
بطورغلنبه چنانکه بزرگ نماید
incongruously
بی ی نکه با هم جور باشدیاتطبیق نماید
there is nothing like leather
هر کسیرا عقل خودبکمال نماید
pseudoscope
شیشهای که کاو را کوژکوژراکاو نماید
causatively
چنانکه دلالت برسبب نماید
prepossessingly
چنانکه جلب توجه نماید
clearing house
شرکتی که چکها را نقد می نماید
clearing houses
شرکتی که چکها را نقد می نماید
board of inspection and survey
هیئت بازرسی کننده خسارات وضایعات
The losses run into hundreds of thousands.
خسارات بالغ به صدها هزار می شوند.
inflicting
وارد اوردن زدن تلفات و خسارات
inflict
وارد اوردن زدن تلفات و خسارات
inflicted
وارد اوردن زدن تلفات و خسارات
inflicts
وارد اوردن زدن تلفات و خسارات
enterprise network
شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
an inceptive verb
فعلی که دلالت بر اغاز کاری نماید
adequately
باندازه کافی چنانکه تکافو نماید
persuasively
چنانکه متقاعد سازدیا واداربکاری نماید
an inceptive
فعلی که دلالت بر اغاز کاری نماید
quamdiu bene se gesserit
تا زمانیکه تخلفی نکند منظور برقرار کردن حق انتفاع است برای کسی به این شرط که تا از شروط عقدتخلف نکند تصرفش ادامه داشته باشد
subletting
بمناقصه گذاردن کار بوسیله پیمانکار دست اول
dut of court
ممنوع از اینکه دادگاه بافهارارتش رسیدگی می نماید
to the echo
چنان بلند که تولید انعکاس صدا می نماید
to eat humble pie
پوزش خواستن چنانکه انسانرا پست نماید
barratry
خسارات ناشی از جرم عمدی ناخدا یا ملوان کشتی
diminishing marginal productivity
بهره دهی نهائی نزولی نزولی بودن بهره دهی نهائی
rotunda
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
constructional feature
ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
rotundas
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
rotonda
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
block structure
ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
double shell constraction
ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
foundation soil
شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
overbuild
زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
line of sight
خطی که قرنیه چشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
keyth rope system
شبکه زیرزمینی که زهکشهاخط بزرگترین شیب را قطع نماید
weapon selector
مقیاس یا جدول تعیین خسارات اتمی یا میزان دوزدریافتی هدفها
base shear
نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
consulage
هزینهای که کنسول گری جهت تایید صورتحساب دریافت می نماید
nomothetes
کسیکه گماشته میشد تا درقانون تجدیدنظر نماید قانون گذار
bits
تیغه یا ابزار سوراخ کاری که در داخل گیره یا ماشین گردش می نماید
leadsman
کسی که گلوله سربی بدریا می اندازد تا عمق انرا تعیین نماید
bit
تیغه یا ابزار سوراخ کاری که در داخل گیره یا ماشین گردش می نماید
ejectment
باز پس گرفتن زمین غصبی ازغاصب بعلاوه کلیه خسارات وارده به مالک اصلی
finals
نهائی
terminals
نهائی
final
نهائی
terminal
نهائی
ultimate
نهائی
marginal
نهائی
appropriation
در CLتقاضانامه ایست که بستانکاربرای بدهکار می فرستد ودرخواست پرداخت قسمتی ازطلب خود را می نماید
marginal utility
مطلوبیت نهائی
marginal productivity
بازدهی نهائی
marginal product
محصول نهائی
marginal disutility
بیفایدگی نهائی
terminal price
قیمت نهائی
marginal utility
فایده نهائی
ultimate strength
مقاومت نهائی
marginal output
تولید نهائی
marginal outlays
مخارج نهائی
marginal unemployment
بیکاری نهائی
terminally
بطور نهائی
marginal desirability
مطلوبیت نهائی
sudden failure
گسیختگی نهائی
marginal benefit
فایده نهائی
marginal analysis
تحلیل نهائی
incremental cost
هزینه نهائی
final price
قیمت نهائی
marginal revenue
درامد نهائی
marginal income
درامد نهائی
incremental revenue
درامد نهائی
bolster layer
بالش نهائی
final test
ازمایش نهائی
finished product
محصول نهائی
marginal seller
فروشنده نهائی
marginal buyer
خریدار نهائی
final goods
کالای نهائی
final payment
پراخت نهائی
marginal case
وضعیت نهائی
marginal conditions
شرایط نهائی
marginal cost
هزینه نهائی
final demand
تقاضای نهائی
marginal desirability
رضامندی نهائی
Big Brother
دولت یا هر سازمانی که در امور خصوصی و داخلی مردم دخالت و جاسوسی کند و آنها را سختمهار نماید
marginal propensity to save
میل نهائی به پس انداز
marginal rate of substitution
نرخ نهائی جانشینی
marginal propensity to import
میل نهائی به واردات
marginal revenue function
تابع درامد نهائی
marginal return of capital
بازده نهائی سرمایه
marginal revenue curve
منحنی درامد نهائی
marginal rate of transformation
نرخ نهائی تبدیل
marginal propensity to spend
میل نهائی به مخارج
marginal propensity to spend
میل نهائی به خرج
marginal propensity to expend
تمایل نهائی به مخارج
marginal propensity to expend
میل نهائی به مخارج
marginal borrower
وام گیرنده نهائی
marginal costing
هزینه یابی نهائی
marginal disutility
عدم مطلوبیت نهائی
face fromwork
قالب بندی نهائی
marginal efficiency of capital
کارائی نهائی سرمایه
marginal factor cost
هزینه نهائی عامل
marginal lender
وام دهنده نهائی
marginal demand price
قیمت تقاضای نهائی
marginal physical product
محصول فیزیکی نهائی
marginal producer
تولید کننده نهائی
marginal product curve
منحنی محصول نهائی
marginal product function
تابع محصول نهائی
marginal productivity
بهره وری نهائی
marginal propensity to absorb
تمایل نهائی به جذب
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com