Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (10 milliseconds)
English	Persian
They have had their differences for a long time .	مدنتهااست با هم اختلاف دارند
Other Matches
concentration cell corrosion	نوعی برخورد که در ان اختلاف پتانسیل الکترودها دراثر اختلاف غلظت یونهاالکترولیت میباشد
azimuth deviation	اختلاف گرای نجومی اختلاف سمت هواپیما
cross examination	به طور کلی در CL کلیه شهود وکارشناسان و مامورین کشف جرم در موقع محاکمه بایدعلنا" و حضورا" اطلاعات خودرا بیان دارند و دادستان ووکیل متهم حق سوال کردن از ایشان را دارند
free air anomaly	اختلاف نیروی جاذبه زمین اختلاف جاذبه ازاد
difference in northing	اختلاف عرض جغرافیایی اختلاف عرض
within living memory	به یاد دارند
they are individ different	تک تک با هم فرق دارند
it is g. believed that...	عموماعقیده دارند که ....
Walls are ears. <proverb>	دیوارها گوش دارند .
conifer	که میوه مخروطی دارند
they differ in kind	جنساباهم فرق دارند
diclinous	درختانی که نر وماده دارند
they itch for a fight	کرم جنگیدن دارند
conifers	که میوه مخروطی دارند
they differ materially	تفاوت کلی با هم دارند
they are at war with japan	باژاپن جنگ دارند
minimus	از چندتن که یک نام دارند
to be of the mind that ...	این عقیده [نظر] را دارند که ...
basilica	کلیساهایی که سالن دراز دارند
The courts have unlimited jurisdiction.	دادگاهها اخنیارات نامحدود دارند
My hair is falling out.	موهای سرم دارند میریزند.
active material	موادی که خاصیت تجزیه دارند
Iranians have a gift of tongues.	ایرانیها استعداد زبان دارند
The days are getting shorter now .	روزها دارند کوتاه می شوند
the run of the hills is east	تپه ها سوی خاورامتداد دارند
They all acknowledge him master .	همه او را به استادی قبول دارند
to yet had it	طرف مثبت اکثریت را دارند
The apples are bruised .	سیبها لک زده ( لکه دارند )
they are t of their doctrines	اصول خودرامحکم نگاه می دارند
ledger bait	که دریک جا روی نگاه دارند
basilicas	کلیساهایی که سالن دراز دارند
disputes	اختلاف
disparities	اختلاف
disparity	اختلاف
variance	اختلاف
disagreement	اختلاف
discord	اختلاف
divarication	اختلاف
versatility	اختلاف
settlement of disputes	حل اختلاف
disputed	اختلاف
dispute	اختلاف
disputing	اختلاف
mean square deviation	اختلاف
misalignment	اختلاف
schism	اختلاف
schisms	اختلاف
diversions	اختلاف
diversion	اختلاف
disagreements	اختلاف
defferential	اختلاف
quarrelled	اختلاف
compromis	حل اختلاف
stour	اختلاف
quarreling	اختلاف
differences	اختلاف
quarreled	اختلاف
difference	اختلاف
quarrel	اختلاف
divided <adj.>	در اختلاف
variation	اختلاف
discrepancy	اختلاف
quarrelling	اختلاف
schismatism	اختلاف
variations	اختلاف
quarrels	اختلاف
these two view are polesapart	این نظریه یک دنیاباهم فرق دارند
They are famed for their courage.	بخاطر شجاعت وجسارتشان شهرت دارند
red legs	نام چندجورپرنده که پاهای قرمز دارند
open court	دادگاهی که همه مردم حق مراجعه به ان را دارند
enfilade	[یک رشته اتاق که رو به روی هم قرار دارند.]
diurnal	مربوط به روز جانورانی که درروزفعالیت دارند
You name it , they have it in thes department store.	هر چه تو بگویی دراین فروشگاه می فروشند ( دارند )
boxed	موضوعاتی که همه در یک جعبه قرار دارند
judicial settlement	حل اختلاف قضایی
wage differentials	اختلاف در دستمزد
diversity of opinions	اختلاف ارا
cross	اختلاف مرافعه
vertical interval	اختلاف ارتفاع
inventory discrepancy	اختلاف دفتردارایی
crosses	اختلاف مرافعه
crossest	اختلاف مرافعه
crosser	اختلاف مرافعه
shading	اختلاف جزئی
variegation	اختلاف رنگ
inventory discrepancy	اختلاف موجودی
divergence of opinions	اختلاف نظر
difference of opinions	اختلاف نظر
reconcilement	رفع اختلاف
product differentiation	اختلاف محصول
difference in easting	اختلاف طول
parallax	اختلاف منظر
deflection correction	اختلاف انحراف
potential difference	اختلاف پتانسیل
phase displacement	اختلاف فاز
class distinctions	اختلاف طبقاتی
phase shift	اختلاف فاز
parallaxe	اختلاف منظر
parallax distortion	اختلاف منظر
scissor	پراکندگی اختلاف
angular displacement	اختلاف زاویهای
difference of potential	اختلاف پتانسیل
heteromorphism	اختلاف شکل
hetermorphism	اختلاف شکل
magnetic variation	اختلاف مغناطیسی
frequency drift	اختلاف فرکانس
phase difference	اختلاف فاز
efficiency variance	اختلاف بازدهی
diversity of citizenship	اختلاف تابعیت
divarication	اختلاف عقیده
settlement of a dispute	رفع اختلاف
disagreement	اختلاف ناسازگاری
disagreements	اختلاف ناسازگاری
division	اختلاف تفرقه
divisions	اختلاف تفرقه
dissidence	اختلاف رای
parallactic	اختلاف منظری
difference	اختلاف دو چیز
deviations	اختلاف سمت
friction	مالش اختلاف
deviation	اختلاف سمت
dissension	اختلاف شقاق
frictions	مالش اختلاف
dissension	اختلاف عقیده
disputing	اختلاف نظر
disputes	اختلاف نظر
disputed	اختلاف نظر
dispute	اختلاف نظر
differences	اختلاف دو چیز
suite	مجموعهای از برنامه ها که ارتباط بسیار نزدیک با هم دارند
They are poles apart.	یک دنیا باهم فرق دارند ( بسیار متفاوتند )
utopian socialism	شارل فوریه و لوئی بلان قرار دارند
flat	فضایی در حافظه که هر محل آن آدرس یکتا دارند.
chains	چاپگری که حروف آن به ترتیب پشت سر هم قرار دارند
chain	چاپگری که حروف آن به ترتیب پشت سر هم قرار دارند
roundups	سواران و اسبهایی که در این گردآوری شرکت دارند
roundup	سواران و اسبهایی که در این گردآوری شرکت دارند
humidor	صندوق سیگار که هوای انرامرطوب نگاه دارند
histories	یا سایتهایی در اینترنت که مراجعه شده را نگه می دارند
history	یا سایتهایی در اینترنت که مراجعه شده را نگه می دارند
planar	اشیا یا تصاویر گرافیکی که در یک نقشه قرار دارند
civil nuclear powers	کشورهایی که توانایی استفاده از سلاح اتمی را دارند
flattest	فضایی در حافظه که هر محل آن آدرس یکتا دارند.
suites	مجموعهای از برنامه ها که ارتباط بسیار نزدیک با هم دارند
contested area	منطقه موضوع اختلاف
angle of parallax	زاویه اختلاف دید
sea slike	اختلاف رنگ سطح اب
constant potential	اختلاف پتانسیل ثابت
contact potential difference	اختلاف پتانسیل مجاورتی
schism	اختلاف وتفرقه درکلیسا
phase difference	اختلاف مراحل عملیات
shade of meaning	اختلاف جزئی در معنی
split the difference <idiom>	واریز اختلاف پول
color difference signal	پیام اختلاف رنگ
schismatism	اختلاف وتفرقه درکلیسا
thermal resolution	حداقل اختلاف حرارت
schisms	اختلاف وتفرقه درکلیسا
dissents	اختلاف عقیده داشتن
differences of opinion	اختلاف عقیده [نظر]
disgreement	عدم موافقت اختلاف
parallax-free <adj.>	بدون اختلاف منظر
parallax-free <adj.>	بدون اختلاف در رویت
electric potential difference	اختلاف پتانسیل الکتریکی
A fundamental (slight) difference.	اختلاف اساسی ( جزئی )
magnetic potential difference	اختلاف پتانسیل مغناطیسی
diurnal	اختلاف سطح 42 ساعته اب
ionization potential	اختلاف پتانسیل یونش
dissent	اختلاف عقیده داشتن
trade gap	اختلاف داد و ستد
inequality	عدم تساوی اختلاف
inequalities	عدم تساوی اختلاف
dissented	اختلاف عقیده داشتن
to instigate disturbances	تحریک اختلاف کردن
threshold voltage	اختلاف سطح استانهای
difference in easting	اختلاف طول جغرافیایی
to disagree [or be in disagreement] [on something/about something]	بر سر چیزی اختلاف داشتن
parallax	اختلاف منظر انطباق
pin compatible	تراشه هایی که عملکردمشابهی دارند و می توانندبجای هم قرار گیرند
design load	حداکثر بار یا نیرویی که اجزاء سازهای توانایی ان را دارند
democratic network	شبکه همان که همه ایستگاهای آن حق تقدم یکسان دارند
cyberspace	دنیایی که در آن کامپیوتر ها و افراد از طیق اینترنت ارتباط دارند
casings	جعبه پوشش که کامپیوتر و سایر اجزا در آن قرار دارند
casing	جعبه پوشش که کامپیوتر و سایر اجزا در آن قرار دارند
balun	مبدلی که دو مداری را که امیدانس مختلف دارند معادل میکند
merges	ترکیب دو فایل داده که هنوز ترتیب خود را دارند
bulk petroleum	سوخت قوال مخازنی که بیش از 55 گالن فرفیت دارند
flock	[الیاف ریز و خرد شده که قابلیت ریسندگی دارند.]
Gun laws need to be revisited.	قوانین تفنگ نیاز به بازبینی [تجدید نظر] دارند.
merge	ترکیب دو فایل داده که هنوز ترتیب خود را دارند
All members are entitled to use the swimming pool.	همه اعضاء حق دارند از استخر شنا استفاده نمایند
1 and 2 are poles apart. <idiom>	۱ و ۲ یک دنیا باهم فرق دارند [بسیار متفاوت هستند] .
He was engrossed in conversation .	فوتبالیستها دارند قبل از بازی خودرا گرم می کنند
string board	تیر یا تختهای که پلههای سنگین بدان تکیه دارند
tree	سیستم داده که هرداده یا گره آن فقط دو انشعاب دارند
Do the trains connect?	[خط] قطارها به هم اتصال دارند؟ [برای عوض کردن قطار]
shade	اختلاف جزئی سایه رنگ
distinguish	بیان اختلاف بین دو موضوع
distinguishes	بیان اختلاف بین دو موضوع
gap	اختلاف زیاد شکافدار کردن
gaps	اختلاف زیاد شکافدار کردن

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com