Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
electronic modulation
مدولاسیون اطلاعات الکترونیکی
Other Matches
modem
دستگاه مدولاسیون وبازخوانی اطلاعات کامپیوتری یا مخابره انها به جاهای دیگر
electronic transfer of data
انتقال الکترونیکی اطلاعات
videos
فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
video
فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
videoed
فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
videoing
فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
Videotex
تحویل اطلاعات خانگی الکترونیکی متن تصویری
technology
فناوری درخواست , ذخیره سازی , پردازش و توزیع اطلاعات به صورت الکترونیکی .
technologies
فناوری درخواست , ذخیره سازی , پردازش و توزیع اطلاعات به صورت الکترونیکی .
choke modulation
مدولاسیون توسط پیچک مدولاسیون پیچکی تضمین پیچکی
finger
برنامه نرم افزاری که اطلاعات مربوطه به کاربر را به پایه آدرس پست الکترونیکی بازیابی میکند
fingers
برنامه نرم افزاری که اطلاعات مربوطه به کاربر را به پایه آدرس پست الکترونیکی بازیابی میکند
image
[سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر]
images
سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر
picturing
آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
picture
آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
pictured
آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
pictures
آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
images
تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود
image
[تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود.]
solid-state
وسیله الکترونیکی که با اثرات سیگنالهای الکترونیکی یا مغناطیسی در ماده نیمه هادی کار میکند
electronic office
محل تجهیزات الکترونیکی دفتر الکترونیکی
ebam
Addressed ElectricBeam دستگاه ذخیره الکترونیکی که از مدارهای الکترونیکی برای کنترل اشعهای از یک سطح نیمه هادی اکسید فلز خوانده یا در ان می نویسد استفاده میکندemory
cybernetics
مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
window
تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
electronic element
بخش الکترونیکی قسمت الکترونیکی
inflections
مدولاسیون
inflection
مدولاسیون
modulation
مدولاسیون
inflexions
مدولاسیون
associative storage
یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
am
مدولاسیون دامنه
modulation frequency
فرکانس مدولاسیون
modulation system
سیستم مدولاسیون
pulse modulation
مدولاسیون پالس
amplitude modulation
مدولاسیون دامنه
modulator stage
طبقه مدولاسیون
modulation circuit
مدار مدولاسیون
light modulation
مدولاسیون نور
grid modulation
مدولاسیون شبکه
grid bias modulation
مدولاسیون شبکه
frequency modulation
مدولاسیون فرکانس
frequency medulation
مدولاسیون فرکانس
internal modulation
مدولاسیون داخلی
grid current modulation
مدولاسیون جریان شبکه
high level modulation
مدولاسیون سطح بالا
high power modulation
مدولاسیون سطح بالا
grid circuit modulation
مدولاسیون مدار شبکه
maximum modulating frequency
فرکانس حداکثر مدولاسیون
modulation handwidth
پهنای باند مدولاسیون
modulation frequency response
پاسخ فرکانس مدولاسیون
paperless
شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
grid d.c. modulation
مدولاسیون جریان دائم شبکه
echo check
بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
dow jones information service
سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است
attribute
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attributing
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
derived information
اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
attributes
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
aperture card
روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد
radar correlation
درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
electronic
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
trapdoors
فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoor
فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
automatic data processing
پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
whitest
پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
whiter
پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
white
پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
distance vector protocols
اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
e mail
علامت اختصاری پست الکترونیکی پست الکترونیکی
electrosensitive printer
چاپگر حساس الکترونیکی چاپگر با حساسیت الکترونیکی
regrade
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
read time
زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
connection
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connexions
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
data transceiver
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
civilian internee information bureau
دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
defense system aquisition
سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
electro optics
وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
help
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helps
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helped
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
negative acknowledgement
کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
pdm
Duration Pulse مدولاسیون زمانی پالس که در ان تداوم یک پالس تغییر میکندodulation
cross modulation
مدولاسیون ناخواسته که ازیک کاریر به کاریر دیگر درهمان گیرنده تاثیر میگذارد
windowing
1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
bandwidth
در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
IrDA
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
infra red link
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
ppm
Position Pulse مدولاسیون یا تلفیق زمانی پالس که دران مقدار نمونه لحظهای موج موقعیت زمانی یک پالس را مدوله میکندodulation
fm
فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
intelligence process
جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
electronic
الکترونیکی
electronic pen
قلم الکترونیکی
electronic music
موسیقی الکترونیکی
electronic mail
پست الکترونیکی
strobe
ا ز یک مدار الکترونیکی
computer
ماشین الکترونیکی
electronic interfrence
تداخل الکترونیکی
electronic control
فرمان الکترونیکی
electronic filling
پر کردن الکترونیکی
electronic element
عنصر الکترونیکی
elctron tube
لامپ الکترونیکی
electronic counter counter measures
اقدامات ضد ضد الکترونیکی
electrical interception
رهگیری الکترونیکی
electronic deception
فریب الکترونیکی
electronic counter measure
جنگهای الکترونیکی
electronic countermea sures
اقدامات ضد الکترونیکی
pos
قط ه فروش الکترونیکی
electronic navigation
ناوبری الکترونیکی
electronic components
اجزاء الکترونیکی
electronic control
کنترل الکترونیکی
graphics
وسیله الکترونیکی
email
[short for electronic mail]
پست الکترونیکی
electronic computer
کامپیوتر الکترونیکی
electronic magazine
مجله الکترونیکی
electronic printer
چاپگر الکترونیکی
electronic publishing
انتشارات الکترونیکی
electronic security
تامین الکترونیکی
e-mail
[short for electronic mail]
پست الکترونیکی
adapter
وسیله الکترونیکی
electronic control
تنظیم الکترونیکی
electronic beam
اشعه ی الکترونیکی
snail mail
و نه پست الکترونیکی
electronic brain
مغز الکترونیکی
electronic calculator
حسابگر الکترونیکی
computers
ماشین الکترونیکی
electrical communications
ارتباطات الکترونیکی
electronic camputer
ماشین حساب الکترونیکی
eft
انتقال الکترونیکی سرمایه
electronic voltmeter
ولت سنج الکترونیکی
electronic
الکترونیکی مربوط به الکترونیک
electronic warfare
میدان جنگ الکترونیکی
electronic spreadsheet
صفحه گسترده الکترونیکی
electrosensitive paper
کاغذ حساس الکترونیکی
electronic power supply
منبع تغذیه الکترونیکی
electronic fund transfer
ارسال الکترونیکی دارائی
amusement arcade
سالن بازیهای الکترونیکی
bin
بلوک سه بعدی الکترونیکی
edp manager
مدیرداده پردازی الکترونیکی
bins
بلوک سه بعدی الکترونیکی
integrate electronic component
قطعه الکترونیکی مجتمع
electronic data processing
پردازش الکترونیکی داده
electronic countermea sures
پیش گیریهای ضد الکترونیکی
eft
انتقال الکترونیکی دارائی
electronic security
رعایت حفافت ارتباط الکترونیکی
industrial electronic computer
ماشین حساب الکترونیکی صنعتی
OR function
پیاده سازی الکترونیکی تابع OR
electronically programmable
برنامه پذیر به صورت الکترونیکی
EXOR
پیاده سازی الکترونیکی تابع EX OR
electronic data processing system
سیستم پردازش الکترونیکی داده
microsoft
برنامهای در ویندوز که پست الکترونیکی
trunk exchange
مرکز تلفن با سیستم الکترونیکی
gate
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXOR
gate
مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد
an system
سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
replied
پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
gate
مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد
senses
آزمایش وضعیت یک وسیاه یا قطعه الکترونیکی
sensed
آزمایش وضعیت یک وسیاه یا قطعه الکترونیکی
sense
آزمایش وضعیت یک وسیاه یا قطعه الکترونیکی
electronic navigation
هدایت هواپیما یا کشتی بادستگاههای الکترونیکی
gate
پیاده سازی الکترونیکی تابع NAND
gate
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXNOR
gates
مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد
responsor
دستگاه گیرنده و جواب دهنده الکترونیکی
gates
مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد
gates
پیاده سازی الکترونیکی تابع NAND
gates
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXOR
gates
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXNOR
replies
پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
exclusive
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXOR
reply
پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
balloon reflector
بالن منعکس کننده امواج الکترونیکی منعکس کننده امواج الکترونیکی بالن
motorola
سازنده تجهیزات الکترونیکی شامل ریزپردازنده ها
facsimile transceiver
واحدی برای انتقال و دریافت الکترونیکی
EXNOR
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXNOR
replying
پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
electronically
مراجعه به دستورات بااستفاده از روشهای الکترونیکی
NEQ
پیاده سازی الکترونیکی تابع NER
non equivalence function
پیاده سازی الکترونیکی تابع NEQ
electronic
پردازش داده با استفاده از وسایل الکترونیکی و کامپیوتر
calculators
ماشین الکترونیکی که پاسخ مشکلات عددی را میدهد
shoran
نوعی وسیله ناوبری الکترونیکی برد کوتاه
amplifiers
مدار الکترونیکی که قدرت یک سیگنال را افزایش میدهد
amplifier
مدار الکترونیکی که قدرت یک سیگنال را افزایش میدهد
calculator
ماشین الکترونیکی که پاسخ مشکلات عددی را میدهد
peripheral
و تنها محدود به سرعت مدار الکترونیکی است
new-
وسیله الکترونیکی که اخیرا اختراع شده باشد
newer
وسیله الکترونیکی که اخیرا اختراع شده باشد
newest
وسیله الکترونیکی که اخیرا اختراع شده باشد
electronic
داده ارسال شده به صورت باسهای الکترونیکی
charges
وسیله الکترونیکی که با بار الکتریکی کار میکند
proms
وسیله الکترونیکی برای برنامه نویسی PROM
shouts
نوشتن پیام یا بیت الکترونیکی با حروف بزرگ
charge
وسیله الکترونیکی که با بار الکتریکی کار میکند
equipment bay
محفظه یا جعبهای که تجهیزات الکترونیکی در ان نصب میشود
proms
حاقظه الکترونیکی که داده روی آن ذخیره میشود
prom
حاقظه الکترونیکی که داده روی آن ذخیره میشود
prom
وسیله الکترونیکی برای برنامه نویسی PROM
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com