English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
demand management مدیریت تقاضا
Other Matches
arc elasticity of demand عبارت از کشش تقاضا بین دو نقطه روی منحنی تقاضا که بوسیله فرمول زیر محاسبه میشود :
computer managed instruction اموزش با مدیریت کامپیوتردستورالعمل با مدیریت کامپیوتر
smarting buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smart buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarted buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarter buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smartest buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarts buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
CMOT استفاده از پروتکلهای مدیریت شبکه CMIS , CMIP برای مدیریت دروازه ها در یک شبکه TCP / IP
giffen good نوعی کالای پست که اثر درامدی ان بزرگتر ازاثر جانشینی بوده و تقاضا بابالا رفتن قیمت افزایش مییابدمنحنی تقاضا در مورد کالای گیفن صعودی است
law of demand براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
demands تقاضا کردن تقاضا
demanded تقاضا کردن تقاضا
demand تقاضا کردن تقاضا
command management system سیستم مدیریت فرماندهی سیستم مدیریت یکان
shift of a demand curve انتقال منحنی تقاضا جابجائی منحنی تقاضا
army class manager activity سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
directorship مدیریت
directorships مدیریت
administration مدیریت
administrations مدیریت
directorate مدیریت
directorates مدیریت
menage مدیریت
administratorship مدیریت
conductorship مدیریت
matronage مدیریت
management مدیریت
generalship مدیریت
managership مدیریت
superintendence مدیریت
stage direction مدیریت
leadership مدیریت
managements مدیریت
requested تقاضا
requests تقاضا
request تقاضا
postulated تقاضا
postulates تقاضا
postulating تقاضا
rogation تقاضا
solicitation تقاضا
requesting تقاضا
requisitions تقاضا
requisitioning تقاضا
requisition تقاضا
importance تقاضا
requisitioned تقاضا
postulate تقاضا
demands تقاضا
suits تقاضا
prayer تقاضا
demanded تقاضا
prayers تقاضا
suited تقاضا
suit تقاضا
demand تقاضا
exigence تقاضا
task management مدیریت وفیفه
management science علم مدیریت
inventory management مدیریت موجودی
facilities management مدیریت امکانات
management expenses مخارج مدیریت
superintendency ریاست مدیریت
scientific management مدیریت علمی
maladministration سوء مدیریت
supply management مدیریت عرضه
job management مدیریت برنامه
management report گزارش مدیریت
management graphics مدیریت گرافیک
setup <idiom> مدیریت داشتن
system mangement مدیریت سیستم
configuration management مدیریت پیکربندی
superintendence ریاست مدیریت
materiel cognizance مدیریت کالاها
run the show مدیریت کردن
concurrency management مدیریت همزمانی
financial management مدیریت مالی
file management مدیریت فایل
file management مدیریت پرونده ها
monopoly management مدیریت انحصاری
personnel management مدیریت پرسنلی
personnel management مدیریت استخدام
data management مدیریت داده ها
materials management مدیریت مواد
operational management مدیریت عملیاتی
educational administration مدیریت اموزشی
foremanship مدیریت سرکارگری
managerial economics اقتصاد مدیریت
memory management مدیریت حافظه
interlocking directorate مدیریت واحد
materiel management مدیریت اقلام
management system سیستم مدیریت
materiel management مدیریت اماد
industrial management مدیریت صنعتی
resource management مدیریت منبع
record management مدیریت رکوردها
record management مدیریت مدارک
pyramiding مدیریت واحد
file management مدیریت پرونده
career management مدیریت مشاغل
production management مدیریت تولید
postal directory مدیریت پست
ownership and management مالکیت و مدیریت
trust مدیریت امانی
trusted مدیریت امانی
task management مدیریت کار
directorates مقام مدیریت
directorate مقام مدیریت
trusts مدیریت امانی
demand elasticity کشش تقاضا
demand function تابع تقاضا
peak demand حداکثر تقاضا
peak demand بیشترین تقاضا
demand curve منحنی تقاضا
demand factors عوامل تقاضا
demand factor ضریب تقاضا
within three days of demand در طی سه روز پس از تقاضا
requirement تقاضا احتیاج
quantity of demand مقدار تقاضا
adjure تقاضا کردن
applier تقاضا کننده
change in demand تغییر تقاضا
information on demand اطلاعات با تقاضا
demand pattern الگوی تقاضا
demand schedule جدول تقاضا
excess demand فزونی تقاضا
asked <adj.> <past-p.> تقاضا شده
offer and demand عرضه و تقاضا
claimed <adj.> <past-p.> تقاضا شده
demanded <adj.> <past-p.> تقاضا شده
applications فرم تقاضا
application فرم تقاضا
measurement of demand تخمین تقاضا
income elasticity of demand درامدی تقاضا
demands تقاضا کردن
law of demand قانون تقاضا
demanded تقاضا کردن
demand تقاضا کردن
demand shift جابجائی تقاضا
demand shift انتقال تقاضا
demand shift تغییر تقاضا
demand side ستون تقاضا
demand side طرف تقاضا
demand surface سطح تقاضا
demand surface میزان تقاضا
demandable قابل تقاضا
demandant تقاضا کننده
elasticity of demand کشش تقاضا
on demand بنا به تقاضا
requisitioning تقاضا کردن
sues تقاضا کردن
request تقاضا خواسته
supply and demand عرضه و تقاضا
requisitioning چیزمورد تقاضا
sue تقاضا کردن
plea تقاضا استدعا
requests تقاضا خواسته
sued تقاضا کردن
requisitioned چیزمورد تقاضا
requested تقاضا خواسته
requisitioned تقاضا کردن
suing تقاضا کردن
requisitions تقاضا کردن
requisition چیزمورد تقاضا
pleas تقاضا استدعا
requesting تقاضا خواسته
requisition تقاضا کردن
requisitions چیزمورد تقاضا
project management program برنامه مدیریت پروژه
information resource management مدیریت منبع اطلاعات
information management system سیستم مدیریت اطلاعات
project management system سیستم مدیریت پروژه
input/output مدیریت و کنترل میکند
memory management program برنامه مدیریت حافظه
data management programs برنامههای مدیریت داده ها
flowed مدیریت جریان داده
flow مدیریت جریان داده
data base management مدیریت پایگاه داده
data base management مدیریت پایگاه داده ها
data processing management مدیریت پردازش داده
database management مدیریت پایگاه داده ها
file management program برنامه مدیریت فایل
middle level management مدیریت سطح متوسط
flows مدیریت جریان داده
data management system سیستم مدیریت داده ها
letters of administration سند مدیریت ترکه
lower level management مدیریت سطح پایین
framework مدیریت پایگاه داده
directs مدیریت یا سازمان دهی
conveyancing مدیریت از روی مهارت
management information system سیستم مدیریت اطلاعات
direct مدیریت یا سازمان دهی
item manager مدیریت اقلام تدارکاتی
wildlife management مدیریت حیات وحش
top level management مدیریت سطح بالا
institute of materials management موسسه مدیریت مواد
intendancy مدیریت حوزه مباشرت
frameworks مدیریت پایگاه داده
directed مدیریت یا سازمان دهی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com