Dictiornary-Farsi | مدیر پرش چتربازی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 145 (7 milliseconds)

English	Persian
jumpmaster	مدیر پرش چتربازی


Other Matches

skydiving	چتربازی
parachutism	چتربازی
paratroop	مربوط به چتربازی
pararaft	وسایل نجات چتربازی
conductors	مدیر
conductor	مدیر
administrators	مدیر
administrator	مدیر
directors general	مدیر کل
director generals	مدیر کل
director general	مدیر کل
headmasters	مدیر
superintendents	مدیر
headmaster	مدیر
stewards	مدیر
steward	مدیر
warden	مدیر
General manager . Director general .	مدیر کل
gerent	مدیر
moderators	مدیر
moderator	مدیر
administers	:مدیر
administering	:مدیر
administered	:مدیر
administer	:مدیر
superintendent	مدیر
manager	مدیر
executives	مدیر
executive	مدیر
managers	مدیر
director	مدیر
directors	مدیر
head master	مدیر مدرسه
commissioner	مدیر مسابقات
head master	مدیر اموزشگاه
item manager	مدیر اقلام
general manager	مدیر باشگاه
file manager	مدیر فایل
extrepreneur	مدیر باتهور
extrepreneur	مدیر متهور
drop master	مدیر پرش
chief engineer	مدیر ماشین
intendant	مدیر مامورمالی
adminstrator of state	مدیر ترکه
commissioners	مدیر مسابقات
library manager	مدیر کتابخانه
micro manager	مدیر ریزکامپیوترها
official liquidator	مدیر تصفیه
site engineering	مدیر ساختمان
stage director	مدیر نمایش
stores manager	مدیر انبارها
works superintendent	مدیر کارخانه
liquidators	مدیر تصفیه
sales manager	مدیر فروش
sale manager	مدیر فروش
salaried director	مدیر موفف
operation manager	مدیر عملیات
padrone	مدیر ارباب
project manager	مدیر طرحها
managers	مدیر تیم
personal representative	مدیر ترکه
personnel manager	مدیر استخدام
principal of a school	مدیر اموزشگاه
program manager	مدیر برنامه ها
project manager	مدیر پروژه ها
project manager	مدیر پروژه
record manager	مدیر رکورد
manager	مدیر تیم
official receiver	مدیر تصفیه
executive	مدیر عامل
administrator	مدیر تصفیه
administrators	مدیر تصفیه
master	مدیر مرشد
trustees	مدیر تصفیه
stage managers	مدیر نمایش
principal	رئیس مدیر
trustee	مدیر تصفیه
managing directors	مدیر عامل
receivers	مدیر تصفیه
executive	مدیر اجرائی
managing director	مدیر عامل
masters	مدیر مرشد
mastered	مدیر مرشد
stage manager	مدیر نمایش
impresarios	مدیر اپرا
helmsman	رل دار مدیر
receiver	مدیر تصفیه
helmsmen	رل دار مدیر
principals	رئیس مدیر
impresario	مدیر اپرا
executives	مدیر عامل
executives	مدیر اجرائی
liquidator	مدیر تصفیه
corporate treasurer	مدیر امور مالی
proctor	مدیر اجرایی دانشگاه
chief financial officer [CFO]	مدیر امور مالی
president of the board [ American E]	مدیر عامل [شرکت]
chairman of the board [of directors/managers]	مدیر عامل [شرکت]
provisional assignee	مدیر تصفیه موقت
managers	مدیر مسابقه بوکس
computer center director	مدیر مرکز کامپیوتر
chief executive officer [CEO] [American E]	مدیر عامل [شرکت]
computer center manager	مدیر مرکز کامپیوتر
data base manager	مدیر پایگاه داده
data processing manager	مدیر پردازش داده
dp manager	مدیر داده پردازی
huntsman	مدیر تازیهای شکاری
chief clerk of the court	مدیر دفتر دادگاه
huntsmen	مدیر تازیهای شکاری
master of the court	مدیر دفتر دادگاه
manager	مدیر مسابقه بوکس
managerial	مدیر اداره کننده
computer operations manager	مدیر عملیات کامپیوتر
maitred'hotel	سرپیشخدمت مدیر مهمانخانه
adobe type manager	مدیر انواع فونت ادوبی
presidents	مدیر یا رئیس مسابقه شمشیربازی
chairmen	مدیر رئیس هیئت مدیره
president	مدیر یا رئیس مسابقه شمشیربازی
impresarios	مدیر اماکن تفریحی ونمایشی
impresario	مدیر اماکن تفریحی ونمایشی
chairman	مدیر رئیس هیئت مدیره
registrars	کارمند اداره ثبت مدیر دروس
registrar	کارمند اداره ثبت مدیر دروس
director	مدیر یارئیس مسابقه شمشیر بازی
directors	مدیر یارئیس مسابقه شمشیر بازی
entrepreneur	مدیر یک موسسه اقتصادی بزرگ مقاطعه کار
entrepreneurs	مدیر یک موسسه اقتصادی بزرگ مقاطعه کار
decision	مجموعه برنامه هایی که به مدیر کمک میکند با استفاده از تصمیمات
decisions	مجموعه برنامه هایی که به مدیر کمک میکند با استفاده از تصمیمات
plene administravit	دفاع امین یا مدیر ترکه درمقابل دعاوی مطروحه علیه متوفی
driver	برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
device driver	برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
device handler	برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
drivers	برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
real representative	قائم مقامی حقیقی یا واقعی سمت وراث یا مدیر ترکه نسبت به اموال غیر منقول متوفی
peripheral	مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
executive information system	نرم افزار ساده برای استفاده حاوی اطلاعاتی برای مدیر یا خصوصیاتی از شرکت
masters	ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
mastered	ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
master	ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
headmistress	خانم مدیر خانم رئیس
headmistresses	خانم مدیر خانم رئیس
letters of administration	حکم انتصاب امین ترکه سندی است که به موجب ان سمت مدیر یامدیره ترکه بلاوارث احراز میشود و به وی اختیار قیام به امور راجع به اداره ترکه را میدهد
medical regulator	تنظیم کننده امور بهداشتی مدیر امور بهداشتی