Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
English
Persian
cross reference
مراجعه ازفهرستی به فهرست دیگر ارجاع متقابل
cross-reference
مراجعه ازفهرستی به فهرست دیگر ارجاع متقابل
cross-references
مراجعه ازفهرستی به فهرست دیگر ارجاع متقابل
Other Matches
cross refer
از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
cross-references
ارجاع متقابل
cross-reference
ارجاع متقابل
cross reference
ارجاع متقابل
cross reference table
جدول ارجاع متقابل
cross reference
مراجعه متقابل
cross-reference
مراجعه متقابل
cross-references
مراجعه متقابل
counteroffensive
تعرض وحمله متقابل حمله تعرضی متقابل
vehicle summary
فهرست پیاده شدن خودروها فهرست ترتیب و مشخصات خودروهای ستون
blacklists
فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklist
فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklisted
فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklisting
فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
concordance
فهرست الفبایی کلمات وعبارات در نوشته فهرست راهنما
concordances
فهرست الفبایی کلمات وعبارات در نوشته فهرست راهنما
recriminate
اتهام متقابل وارد کردن دعوای متقابل طرح کردن دوباره متهم ساختن
counter memorial
یادداشت متقابل اخطار متقابل
mutual inductance
اندوکتیویته متقابل اندوکتانس متقابل
rotas
صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
active list
فهرست افراد اماده به خدمت فهرست سربازان
rota
صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
waiting list
فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
picking list
فهرست کالاهای انتخابی فهرست انتخاب
waiting lists
فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
part list
فهرست قطعات فهرست لوازم یدکی
glossary
فهرست معانی فهرست لغات
glossaries
فهرست معانی فهرست لغات
warsaw treaty
پیمانی که عنوان اصلی ان "پیمان کمک متقابل اروپای شرقی " است و به سال 5591 در ورشوپایتخت لهستان منعقد شد وهدف ان کمک متقابل کشورهای اروپای شرقی به یکدیگر است و بیشتر جنبه نظامی دارد
indexed
فهرست فهرست اعلام
indexes
فهرست فهرست اعلام
index
فهرست فهرست اعلام
referrals
ارجاع
referral
ارجاع
reference
ارجاع
references
ارجاع
cell reference
ارجاع سل
external reference
ارجاع خارجی
mixed cell refernce
ارجاع سل ترکیبی
relegate
ارجاع کردن
relegates
ارجاع کردن
relegated
ارجاع کردن
circular reference
ارجاع چرخشی
relegating
ارجاع کردن
duty assignment
ارجاع شغل
forward reference
ارجاع به جلو
global reference
ارجاع سراسری
call by reference
فراخوانی با ارجاع
self reference
خود ارجاع
external reperence
ارجاع خارجی
backward reference
ارجاع به عقب
dereference
پس ارجاع کردن
relative cell reference
ارجاع سل رابطهای
arbitrated
به داوری ارجاع کردن
arbitrates
به داوری ارجاع کردن
arbitrate
به داوری ارجاع کردن
recommitment
ارجاع بکمیسیون پارلمانی
arbitrating
به داوری ارجاع کردن
reference
ارجاع امر به داوری
recommittal
ارجاع بکمیسیون پارلمانی
references
ارجاع امر به داوری
recommit
دوباره به کیمسیون ارجاع کردن
chip
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
chips
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
otherwise
<adv.>
به ترتیب دیگری
[طور دیگر]
[جور دیگر]
submission
موضوعی رابه داوری ارجاع کردن
open system interconnection reference
مدل ارجاع ارتباط سیستم باز
typecasting
ارجاع کردن نقشهای مشابه به هنرپیشهی بخصوص
typecasts
ارجاع کردن نقشهای مشابه به هنرپیشهی بخصوص
typecast
ارجاع کردن نقشهای مشابه به هنرپیشهی بخصوص
linkages
ترکیب برنامههای جداگانه با هم و استاندارد کردن فراخوانی ها و ارجاع ها در آنها
reference
فایل داده که طوری نگهداری میشود که قابل ارجاع باشد
references
فایل داده که طوری نگهداری میشود که قابل ارجاع باشد
linkage
ترکیب برنامههای جداگانه با هم و استاندارد کردن فراخوانی ها و ارجاع ها در آنها
procedendo
حکم ارجاع مجدد دعوی از محکم عالی به دادگاه تالی
recourse
مراجعه
look up
مراجعه
referral
مراجعه
referrals
مراجعه
briefless
بی مراجعه
conversions
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversion
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
sick call
مراجعه به بهداری
reference
مراجعه رجوع
appellable
قابل مراجعه
referable
مراجعه کردنی
table look up
مراجعه به جدول
references
مراجعه رجوع
refer
مراجعه کردن
lookup table
جدول مراجعه
lookup function
عمل مراجعه
respects
مراجعه احترام
respect
مراجعه احترام
confers
مراجعه کردن
conferring
مراجعه کردن
conferred
مراجعه کردن
confer
مراجعه کردن
refers
مراجعه کردن
without recourse
بدون حق مراجعه
referred
مراجعه کردن
recourse
مراجعه کردن به
explicit address
آدرسی در دوبخش است . یکی نقط ه ارجاع دیگری جابجایی یا مقدار اندیس
references
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
reference
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
some other time
دفعه دیگر
[وقت دیگر]
tunnelling
روش بستن یک بسته داده از یک نوع شبکه دربسته دیگر به طوری که روی شبکه دیگر و ناسازگار قابل ارسال باشد
referent
مورد مراجعه ارجاعی
polls
مراجعه به اراء عمومی
polled
مراجعه به اراء عمومی
references
مراجعه و رجوع کردن
plebiscite
مراجعه باراء عمومی
plebiscites
مراجعه باراء عمومی
referential
مورد مراجعه ارجاعی
poll
مراجعه به اراء عمومی
referendum
مراجعه بارا عمومی
reference
مراجعه و رجوع کردن
supra
بفوق مراجعه شود
referenda
مراجعه بارا عمومی
res
مراجعه شود به Resolation
rub out
مراجعه شود به GRASG
turn to
عطف توجه مراجعه
chain
مراجعه کنید به CATENA
referendums
مراجعه بارا عمومی
chains
مراجعه کنید به CATENA
vide supra
مراجعه شود به بالا
vide infra
مراجعه شود به زیر
haunts
خطور مراجعه مکرر
haunt
خطور مراجعه مکرر
he was otherwise ordered
جور دیگر مقدر شده بود سرنوشت چیز دیگر بود
door step selling
فروش از طریق مراجعه به خانوارها
to resort to referendum
بافکار عمومی مراجعه کردن
referred
مراجعه کردن بازدید مجدد
rubber banding
مراجعه شود به GLASTIC BANDING
refers
مراجعه کردن بازدید مجدد
disc
مراجعه مستقیم به دیسک فشرده
refer
مراجعه کردن بازدید مجدد
discs
مراجعه مستقیم به دیسک فشرده
open court
دادگاهی که همه مردم حق مراجعه به ان را دارند
dynamic
مراجعه به دادهای که میتواند تغییر کند
pollsters
متصدی اخذرای یا مراجعه به اراء عمومی
electronically
مراجعه به دستورات بااستفاده از روشهای الکترونیکی
dynamically
مراجعه به دادهای که میتواند تغییر کند
pollster
متصدی اخذرای یا مراجعه به اراء عمومی
shift
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifted
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifts
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
opposing
متقابل
mutual
متقابل
polar
متقابل
opposed
متقابل
reciprocative
متقابل
interactive
متقابل
correspounding
متقابل
countering
متقابل
countered
متقابل
interactional
متقابل
counter
متقابل
reciprocal
متقابل
referee in case of need
داوری که در صورت لزوم می توان به او مراجعه کرد
reference librery
کتابخانهای که مردم بدانجارفته بکتابهایی مراجعه میکنند
returning
آدرس مراجعه شده پس از اتمام تابع فراخوانی
return
آدرس مراجعه شده پس از اتمام تابع فراخوانی
returned
آدرس مراجعه شده پس از اتمام تابع فراخوانی
returns
آدرس مراجعه شده پس از اتمام تابع فراخوانی
filing system
روش مرتب کردن متن ها برای مراجعه
unshielded twisted pair cable
مشابه 10294. مراجعه شود به CATEGORY CABLE
history
یا سایتهایی در اینترنت که مراجعه شده را نگه می دارند
histories
یا سایتهایی در اینترنت که مراجعه شده را نگه می دارند
rogation
تصویب قانون بوسیله مراجعه باراء عمومی
take medical a
به پزشک مراجعه کنید باطبیب مشورت نمایید
metafile
1-فایلی که حاوی فایلهای دیگر باشد. 2-فایلی که داده مربوط به فایلهای دیگر را معرفی کند یا شامل شود
retaliation
عمل متقابل
cross-checks
بررسی متقابل
interdependence
اتکاء متقابل
reciprocal trading
مبادله متقابل
transinformation
اگاهی متقابل
reciprocation
عمل متقابل
interdependence
وابستگی متقابل
proportional
متقابل یا هماهنگ
reciprocity
عمل متقابل
cross-checking
بررسی متقابل
countering
ضربت متقابل
cross-checked
بررسی متقابل
cross action
دعوی متقابل
interaction
اثر متقابل
mutual
متقابل یا متقابله
interaction
کنش متقابل
back pressure
فشار متقابل
antitype
نوع متقابل
interaction
عمل متقابل
set off
دعوی متقابل
transfer characteristic
مشخصه متقابل
cross-check
بررسی متقابل
cross check
بررسی متقابل
counter
ضربت متقابل
counter-measures
اقدام متقابل
interrelationships
رابطه متقابل
countered
ضربت متقابل
interrelationship
رابطه متقابل
counter-measure
اقدام متقابل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com