Dictiornary-Farsi | مران شتابان دلار دفاع اسلاو | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
accelerated meran	مران شتابان دلار دفاع اسلاو


Other Matches

anti meran gambit	گامبی ضد مران در دفاع اسلاو شطرنج
semi meran	شبه مران در دفاع مران
russian defence	دفاع پتروف نام قدیمی دفاع اسلاو
meran defence	دفاع مران
blamenfeld variation	واریاسیون بلومنفلد در دفاع مران شطرنج
reynolds' variation	واریاسیون رینولدز در دفاع مران شطرنج
czech defence	نام منسوخ دفاع اسلاو
slav defence	دفاع اسلاو در گامبی وزیرشطرنج
schlechter variation	واریاسیون شلشتر در دفاع اسلاو شطرنج
hastily	شتابان
agitolalia	شتابان گویی
tachyphemia	شتابان گویی
tachylalia	شتابان گویی
romih variation	واریاسیون رومی دردفاع شبه مران
expedite	پیش بردن شتابان
expedites	پیش بردن شتابان
expedited	پیش بردن شتابان
accelerated fianchetto	فیانکتوی شتابان در مسیرسیسیلی
Slavs	اسلاو
Slav	اسلاو
sclav ect	اسلاو
Slav	از نژاد اسلاو
slavophil	طرفدارفرهنگ اسلاو
Slavs	از نژاد اسلاو
samisch variation	واریاسیون زمیش در دفاع هندی شاه در دفاع نیمزوهندی شطرنج
dollar	دلار
buck	دلار
dollars	دلار
bucks	دلار
slavic	وابسته بنژاد اسلاو
slav accepted	اسلاو پذیرفته شده
slavophil	دوستدار اقوام اسلاو
slav declined	اسلاو پذیرفته نشده
grand	هزار دلار
grander	هزار دلار
grandest	هزار دلار
eurodollars	دلار اروپایی
thou	یک هزار دلار
petrodollars	دلار نفتی
schleman defence	دفاع شلیمان در روی لوپز دفاع یانیش
semi slav	شبه اسلاو در وامبی وزیرشطرنج
dollar area	منطقه پولی دلار
long green	دلار کاغذی پشت سبز
petrodollars	دلار حاصل ازفروش نفت
centi-	سنت که معادل یک صدم دلار امریکایی است
cent-	سنت که معادل یک صدم دلار امریکایی است
krona	مسکوک ایسلند و سوئد معادل 6202/0 دلار
cent	سنت که معادل یک صدم دلار امریکایی است
cents	سنت که معادل یک صدم دلار امریکایی است
balto slavic	شاخهء زبان هند و اروپایی رایج در سواحل بالتیک و بین اقوام اسلاو
defense	دفاع وزارت دفاع
one on one	دفاع یارگری دفاع تک به تک
self defense	دفاع از نفس دفاع از خود یا اموال خود
defenses	دفاع
defence	دفاع
defends	دفاع
tae	دفاع با پا
advocation	دفاع
apologia	دفاع
parrying	دفاع
parry	دفاع
parries	دفاع
uncovered	بی دفاع
apologias	دفاع
fencing	دفاع
parried	دفاع
one man block	تک دفاع
advocacy	دفاع
defense	دفاع
defend	دفاع
blocks	دفاع
vindication	دفاع
blocked	دفاع
block	دفاع
pleading	دفاع
czech defence	دفاع چک
defended	دفاع
answered	دفاع
answering	دفاع
answers	دفاع
munition	دفاع
answer	دفاع
defending	دفاع
in self defence	برای دفاع
russian defence	دفاع روسی
active defense	دفاع عامل
ego defence	دفاع خود
hasty defense	دفاع تعجیلی
age ake	دفاع بالارونده
dutch attack	دفاع برد
defendants	دفاع کننده
say a good word for	دفاع کردن
legitimate defence	دفاع مشروع
double guard	دفاع با دو دست
alekhine's defence	دفاع الخین
dory defence	دفاع دوری
fullback	دفاع پوششی
extended defense	دفاع گسترده
indefensible	غیرقابل دفاع
defensive	منطقه دفاع
sham plea	دفاع ناموجه
scandinavian defence	دفاع اسکاندیناویایی
indefensibility	دفاع ناپذیری
janisch defence	دفاع شلیمان
janisch defence	دفاع یانیش
internal defense	دفاع داخلی
juji uke	دفاع ضربدری
to defend [from]	دفاع کردن [از]
achi komi	دفاع فشاری
fencible	قابل دفاع
kake uke	دفاع قلابی
kwon	دفاع با دست
deraign	دفاع کردن
offensive block	دفاع تهاجمی
d. armour	اسلحه دفاع
perceptual defense	دفاع ادراکی
buckler	دفاع کردن
philidor's defence	دفاع فیلیدور
damiano's defence	دفاع دامیانو
pierce the block	شکافتن دفاع
pillsbury defence	دفاع پیلزبری
morote uke	دفاع دوتایی
morote uke	دفاع با دست
nagashi uke	دفاع پرسی
catenaccio	دفاع بتونی
classical variation	دفاع ارتدوکس
national defense	دفاع ملی
closed variation	دفاع تاراش
composite defense	دفاع مرکب
national defence	دفاع ملی
parry of debate	دفاع درمنافره
pirc defence	دفاع پیرک
plea of accused	دفاع متهم
implead	دفاع کردن
defense in depth	دفاع در عمق
defense in place	دفاع در محل
defensive board	دفاع سبد
makki	دفاع کردن
right of self preservation	حق دفاع از خود
deliberate defense	دفاع بافرصت
anti menchanized defense	دفاع ضدمکانیزه
robatsch defence	دفاع روباتش
right of self defence	حق دفاع مشروع
mikazuki uke ushiro geri	دفاع هلالی
polish defence	دفاع لهستانی
position defense	دفاع موضعی
benoni defence	دفاع بنونی
position defense	دفاع یا پدافندثابت
propugn	دفاع کردن از
ball hawking	دفاع خوب
backfield	دفاع نفوذی
replication	رونوشت دفاع
department of defense	وزارت دفاع
defending	دفاع کردن از
defended	دفاع کردن
defended	دفاع کردن از
defend	دفاع کردن
defend	دفاع کردن از
uchi uke	دفاع از داخل
daylight	نفوذ در دفاع
openings	شکافتن دفاع
defending	دفاع کردن
defends	دفاع کردن از
stand	دفاع مداوم
coverage	دفاع پوششی
to make a d.	دفاع کردن
to stick up for	دفاع کردن از
untenable	غیرقابل دفاع
opening	شکافتن دفاع
two knights' defence	دفاع دو اسب
two man block	دفاع دونفره
defends	دفاع کردن
penetrates	نفوذ در دفاع
penetrated	نفوذ در دفاع
penetrate	نفوذ در دفاع
defensible	قابل دفاع
defensible	دفاع پذیر
defensible	دفاع کردنی
the right of self-defence	حق دفاع از خود
self-defence	دفاع از خود
vindicative	دفاع کننده
ward off	دفاع کردن
war department	وزارت دفاع
zone	دفاع منطقهای
yogoslav defence	دفاع یوگوسلاو
yogoslav defence	دفاع پیرک
zones	دفاع منطقهای
zone defence	دفاع منطقهای
fend	دفاع کردن
defendant	دفاع کننده
self protection	دفاع از نفس
semi circular parry	دفاع نیمدایره
sham plea	دفاع پوچ
answer	دفاع کردن
simple parry	دفاع ساده
answered	دفاع کردن
asserts	دفاع کردن از
asserting	دفاع کردن از
self defence	دفاع مشروع
plead	دفاع کردن