Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
mineralogical
مربوط به معدن شناسی
Other Matches
bioclimatic
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
mineralogy
معدن شناسی
bacteriologic
مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
mineralogy
مبحث معدن شناسی
serologic
مربوط به سرم شناسی
oceanographic
مربوط به اقیانوس شناسی
entomological
مربوط به حشره شناسی
microbiological
مربوط به میکروب شناسی
climatological
مربوط به اب وهوا شناسی
philatelic
مربوط به تمبر شناسی
technologically
فنونی مربوط به فن شناسی تکنولوژیکی
technological
فنونی مربوط به فن شناسی تکنولوژیکی
geoscience
علوم مربوط به زمین شناسی
gemmological
مربوط به علم گوهر شناسی
geogonostic
مربوط بعلم زمین شناسی
geogonostical
مربوط بعلم زمین شناسی
botanic
مربوط به علم گیاه شناسی
physiognomical
مربوط به قیافه شناسی تشخیص دهنده
anthropological
وابسته بانسان شناسی مربوط بطبیعت انسانی
archeologic
وابسته به باستان شناسی مربوط بعلم اثار قدیم
radiobiology
مبحث زیست شناسی مربوط به تشعشعات رادیو اکتیو
areodetic
مربوط به مریخ شناسی مریخ شناسی
biotechnology
ان قسمت از مباحث فنی که مربوط به اعمال قواعد زیست شناسی درانسان وماشین الات است
shaft inset
[shaft station]
راهروی معدن
[ایستگاه معدن]
dermatological
مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
program loans
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
elevation guidance
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
victual
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
genital
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
entomology
حشره شناسی
[حشره شناسی]
[جانور شناسی]
[رشته دانشگاهی]
supervisory
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
psychbiology
علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
bionomics
زیوه شناسی شاخهای از علم زیست شناسی که از رابطه موجودات زنده بامحیطبحث میکند
philological
وابسته به واژه شناسی یازبان شناسی تاریخی وتطبیقی
philology
زبان شناسی تاریخی وتطبیقی واژه شناسی
lateral meniscus
منیسک خارجی
[کالبد شناسی]
[زیست شناسی]
relative
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic
مربوط به صدا مربوط به سامعه
immunogenetics
رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
distance angle
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
xenial
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
range component
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
zoo ecology
قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
karyology
هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
wheal
معدن
chalcopyrite
معدن مس
copper mine
معدن مس
mines
معدن
mined
معدن
mineral
معدن
mine
معدن
neurologic
وابسته به عصب شناسی یا پی شناسی
typology
گونه شناسی نوع شناسی
kinematics
حرکت شناسی جنبش شناسی
miner's lamp
چراغ معدن
lode
رگه معدن
quarries
معدن سنگ
quarry
معدن سنگ
adit
راه رو معدن
quarries
معدن شن و ماسه
stannary
معدن قلع
mine timber
الوار معدن
mine coal
ذغال معدن
minette ore
سنگ معدن
quarrying
معدن شن و ماسه
quarrying
معدن سنگ
stone quarry
معدن سنگ
mining
استخراج معدن
mineralogist
معدن شناس
tunnel of mine
تونل معدن
mine tunnel
تونل معدن
mining
معدن کاری
trammer
جرثقیل معدن
quarry
معدن شن و ماسه
minecar
واگن معدن
mercury mine
معدن جیوه
stone pit
معدن سنگ
mine locomotive
لکوموتیو معدن
shoots
رگه معدن
ores
سنگ معدن
tinstone
معدن قلع
goldmines
معدن طلا
gasman
بازرس معدن
shoot
رگه معدن
zoisite
سنگ معدن
gasmen
بازرس معدن
winnings
استخراج معدن
winning
استخراج معدن
goldmine
معدن طلا
ore
سنگ معدن
coalminer
کارگر معدن
prospector
معدن یاب
prospectors
معدن یاب
garnierite
معدن نیکل
prospectors
معدن کاو
copper ore
سنگ معدن مس
prospector
معدن کاو
civil appropriation
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
stull
تیرستون یاشمع معدن
flashes
معدن موازی سریع A/D.
flashed
معدن موازی سریع A/D.
depleting
تهی شدن معدن
quarry
استخراج کردن معدن
whin
چرخ یا جراثقال معدن
flash
معدن موازی سریع A/D.
quarries
استخراج کردن معدن
seams
رگه نازک معدن
potstone
سنگ سقف معدن
seam
رگه نازک معدن
air machine
ماشین تهویه معدن
mines
معدن کشی کردن
mines
معدن حفر کردن
mined
معدن کشی کردن
self fluxing ore
سنگ معدن خودگداز
mined
معدن حفر کردن
pitman
کارگر درون معدن
mine timber
تیر چوبی معدن
mine
معدن حفر کردن
peatery
معدن زغال سنگ
depletes
تهی شدن معدن
surface mining
استخراج معدن روباز
strip mining
[American E]
استخراج معدن روباز
opencast mining
[British E]
استخراج معدن روباز
flange
پخش رگه معدن
flanges
پخش رگه معدن
Open-pit mining
استخراج معدن روباز
workings
شفت
[معدن کاری ]
coal mine
معدن ذغال سنگ
mine
معدن کشی کردن
quarryman
کارگر معدن سنگ
quarrying
استخراج کردن معدن
prospects
معدن کاوی کردن
quarrier
کارگر معدن سنگ
prospected
معدن کاوی کردن
prospect
معدن کاوی کردن
depleted
تهی شدن معدن
deplete
تهی شدن معدن
lump ore
سنگ معدن کلوخه
lodestone
رگه سنگ معدن
prospecting
معدن کاوی کردن
calcined ore
سنگ معدن تکلیس شده
quarryman
کارگر معدن معدنچی سنگ کن
dressing plant
تاسیسات تهیه سنگ معدن
hewer
کارگر معدن زغال سنگ
quarry
اشکار کردن معدن سنگ
stannite
سنگ معدن بفرمول FESNS2CU
calcined ore
سنگ معدن تصفیه شده
quarrying
اشکار کردن معدن سنگ
quarries
اشکار کردن معدن سنگ
hacienda
بنگاه کشاورزی یا معدن ومانند ان
firedamp
گاز قابل احتراق معدن
mineralize
تبدیل بسنگ معدن کردن
saltern
کارخانه یا معدن استخراج نمک
pit
[British E]
معدن ذغال سنگ
[کان کنی]
coal mining
معدن ذغال سنگ
[کان کنی]
safety lamp
چراغ بی خطر معدن ذغال سنگ
mineralization
تبدیل به حالت معدنی یا سنگ معدن
ornithology
پرنده شناسی
[جانور شناسی]
[پرنده شناسی]
laryngological
وابسته به حنجره شناسی مبنی بر علم حنجره شناسی
pathologically
از لخاظ ناخوشی شناسی ازروی علم ناخوشی شناسی
tonnage rent
حق امتیازی که از مواداستخراجی معدن به نسبت هرتن وصول میشود
trommel
غربال سیمی استوانه شکلی مخصوص سنگ معدن
stope
حفره پله مانند برای استخراج سنگ معدن
copper smelting
استخراج مس از سنگهای معدن توسط حرارت ذوب وگداز مس
trepanation
مته حفاری معدن وجراحی بامته سوراخ کردن
oenology
می شناسی شراب شناسی
formulas
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
lion heart
مواد فلزی که درنتیجه قال کردن معدن بدست می ایدوتااندازهای ناپاک است
epistemologycal
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
psychologically
از لحاظ روان شناسی ازروی روان شناسی
hypobaric
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
veinstone
کلوخه فلزی کلوخه معدن دار سنگ فلز
pay dirt
خاک زرگری یا خاک معدن قابل استفاده
cassiterite
معدن قلع اکسید قلع طبیعی
for
مربوط به
curatorial
مربوط به
hydraulic
مربوط به اب
apposite
مربوط
vespertinal
مربوط به شب
irrelevant
نا مربوط
pertinenet
مربوط
eight bit system
مربوط به یک
proper
مربوط
as for
مربوط به
pertaining
مربوط به
correspondent
مربوط به
correspondents
مربوط به
pertinent
مربوط
coherent
مربوط
pertinent
مربوط به
coordinate
مربوط
affined
مربوط
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com