English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (20 milliseconds)
English Persian
adjust مرتب کردن مهره شطرنج ژادوب
adjusting مرتب کردن مهره شطرنج ژادوب
adjusts مرتب کردن مهره شطرنج ژادوب
Other Matches
pieces مهره شطرنج
piece مهره شطرنج
chess man مهره شطرنج
man مهره شطرنج
chessmen مهره شطرنج
mans مهره شطرنج
chessman مهره شطرنج
touch move لمس مهره شطرنج
over worked man مهره شطرنج پر مسئولیت
desperado مهره از بین رفتنی شطرنج
sorts روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
sort روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
sorted روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
j'adoube ژادوب
locknut قراردادن مهره دوم برای جلوگیری ازشل شدن مهره اول
axis مهره دوم گردن مهره محوری
phillips nut مهره یا سوراخ صلیبی مهره فیلیپس
filing 1-مرتب کردن متن ها. 2-متن هایی که باید مرتب شوند
formats روش خاص مرتب کردن متن یا داده . روش مرتب کردن داده روی دیسک
format روش خاص مرتب کردن متن یا داده . روش مرتب کردن داده روی دیسک
battery قرارداشتن یک مهره خودی بین مهره مهاجم خودی و شاه حریف
batteries قرارداشتن یک مهره خودی بین مهره مهاجم خودی و شاه حریف
bubble sort روش مرتب کردن که در آن مرتب جفت جفت داده ها عوض می شوند تامرتب شوند
sicilian attack حمله سیسیلی شطرنج گشایش انگلیسی شطرنج
sorted روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
sorts روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
sort روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
exchanging روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
merge sorting algorithm الگوریتمی که در ان محتویات دو ارایه مرتب برای ایجادارایه مرتب سوم ترکیب می شوند
exchange روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchanges روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchanged روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
to play marbles مهره بازی کردن
to play at chess شطرنج بازی کردن
sorts برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
sorted برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
sort برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
To checkmate . مات کردن ( د ربازی شطرنج )
baring the king تنها کردن شاه شطرنج
gather و مرتب کردن و وارد کردن آن به روش درست در پایگاه داده
justification مرتب کردن خط وط با یک پهنای مشخص و قط ع کردن کلمات بزرگ در انتهای خط
justifications مرتب کردن خط وط با یک پهنای مشخص و قط ع کردن کلمات بزرگ در انتهای خط
gathered و مرتب کردن و وارد کردن آن به روش درست در پایگاه داده
semi processed data داده خام که پردازش شده است مثل مرتب کردن , ضبط کردن , تشخیص خطا..
to put to rights مرتب کردن
graduates مرتب کردن
arranges مرتب کردن
set in order مرتب کردن
cleanest مرتب کردن
regularizes مرتب کردن
to cleanvp مرتب کردن
fix up مرتب کردن
marshaling مرتب کردن
to map out مرتب کردن
draw up مرتب کردن
graduate مرتب کردن
marshaled مرتب کردن
marshals مرتب کردن
cleans مرتب کردن
marshal مرتب کردن
regularizing مرتب کردن
marshalled مرتب کردن
collate مرتب کردن
tidying مرتب کردن
collocate مرتب کردن
collated مرتب کردن
clear up مرتب کردن
tidy مرتب کردن
tidiest مرتب کردن
order مرتب کردن
tidied مرتب کردن
put straight مرتب کردن
tidier مرتب کردن
tidies مرتب کردن
clean مرتب کردن
collocates مرتب کردن
collocating مرتب کردن
regularised مرتب کردن
concert مرتب کردن
lineup مرتب کردن
arranged مرتب کردن
arrange مرتب کردن
regularize مرتب کردن
concerts مرتب کردن
graduating مرتب کردن
regularized مرتب کردن
collating مرتب کردن
arranging مرتب کردن
straighten up <idiom> مرتب کردن
collocated مرتب کردن
collates مرتب کردن
regularising مرتب کردن
cleaned مرتب کردن
regularises مرتب کردن
service برنامه مفید برای فعایتخای روزمره مثل جستجو فایل , کپی کردن , مرتب کردن , رفع خطا و..
serviced برنامه مفید برای فعایتخای روزمره مثل جستجو فایل , کپی کردن , مرتب کردن , رفع خطا و..
distributive sort مرتب کردن توزیعی
internal sort مرتب کردن درونی
tree sort مرتب کردن درختی
collating sort مرتب کردن داده
data processing مرتب کردن داده ها
oscillating sort مرتب کردن نوسانی
insertion sorting algorithm الگوریتم مرتب کردن
selection sort مرتب کردن گزینشی
set نهادن مرتب کردن
sets نهادن مرتب کردن
squares مرتب کردن کلاه
square مرتب کردن کلاه
to fix up مرتب کردن جادادن
squaring مرتب کردن کلاه
ripple sort مرتب کردن موجی
shipshape مرتب کردن منظم
bubble sort مرتب کردن حبابی
squared مرتب کردن کلاه
quicksort مرتب کردن سریع
block sort مرتب کردن بلاکی
redd مرتب کردن رهاساختن
pick up <idiom> تمیز ،مرتب کردن
reorder دوباره مرتب کردن
setting up نهادن مرتب کردن
sorting network شبکه مرتب کردن داده ها
radix sorting algorithm الگوریتم مرتب کردن مبنایی
sequence به ترتیب مرتب کردن دنباله
clear the decks <idiom> همه جارا مرتب کردن
sequences به ترتیب مرتب کردن دنباله
exchange sorting algorithm مرتب کردن به روش حبابی
juxtaposition مرتب کردن موضوعات در کنار هم
multireel sorting مرتب کردن چند حلقهای
multipass sort مرتب کردن چند گذری
polyphase sort مرتب کردن چند فازی
multifile sorting مرتب کردن چند فایلی
collections و مرتب کردن در پایگاه داده
collection و مرتب کردن در پایگاه داده
To do up the room. اتاق را درست کردن ( مرتب کردن )
sort الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
organizes مرتب کردن ارایش دادن موضع
organize مرتب کردن ارایش دادن موضع
organises مرتب کردن ارایش دادن موضع
organising مرتب کردن ارایش دادن موضع
organizing مرتب کردن ارایش دادن موضع
selectively مرتب کردن بخشی از داده ها به ترتیب
alphameric مرتب کردن حروف و اعدادبترتیب تقدم
make room for someone or something <idiom> برای چیزی اوضاع را مرتب کردن
scheduling مرتب کردن ترتیب پردازش کارها
selective مرتب کردن بخشی از داده ها به ترتیب
quicksort روش مرتب کردن سریع فایل
filing system روش مرتب کردن متن ها برای مراجعه
drum sorting مرتب کردن با حافظه کمکی استوانهای مغناطیسی
jobs مرتب کردن کارهایی که باید پردازش شوند
job مرتب کردن کارهایی که باید پردازش شوند
alphasort مرتب کردن داده به ترتیب حروف الفبا
permutation تعداد روشهای مختلف برای مرتب کردن چیزی
justifying دستور جلوگیری از مرتب کردن متن در کلمه پرداز
justify دستور جلوگیری از مرتب کردن متن در کلمه پرداز
organization روش مرتب کردن چیزی تا به خوبی کار کند
justifies دستور جلوگیری از مرتب کردن متن در کلمه پرداز
organisations روش مرتب کردن چیزی تا به خوبی کار کند
permutations تعداد روشهای مختلف برای مرتب کردن چیزی
organizations روش مرتب کردن چیزی تا به خوبی کار کند
passed یک اجرا از لیست موضوعات برا ی مرتب کردن آنها
passes یک اجرا از لیست موضوعات برا ی مرتب کردن آنها
digital sorting روش مرتب کردن شبیه ماشینهای جدول بندی
format تعویض روشن مرتب کردن داده یا متن در یک محل
clocks باسهای مرتب برای زمان بیندی یا همگام کردن
pass یک اجرا از لیست موضوعات برا ی مرتب کردن آنها
formats تعویض روشن مرتب کردن داده یا متن در یک محل
clock باسهای مرتب برای زمان بیندی یا همگام کردن
chronologize بترتیب زمان قراردادن موافق تاریخ مرتب کردن
serialised مرتب کردن سریال کردن
serializes مرتب کردن سریال کردن
range مرتب کردن میزان کردن
dispose مرتب کردن مستعد کردن
serialises مرتب کردن سریال کردن
serialized مرتب کردن سریال کردن
straighten درست کردن مرتب کردن
ranged مرتب کردن میزان کردن
serialising مرتب کردن سریال کردن
straightens درست کردن مرتب کردن
ranges مرتب کردن میزان کردن
serializing مرتب کردن سریال کردن
straightened درست کردن مرتب کردن
serialize مرتب کردن سریال کردن
straightening درست کردن مرتب کردن
sorted مرتب کردن داده طبق سیستم روی دستورات کاربر
sorts مرتب کردن داده طبق سیستم روی دستورات کاربر
sort مرتب کردن داده طبق سیستم روی دستورات کاربر
internal sort مرتب کردن برنامه فقط با استفاده از حافظه اصلی سیستم
mercury delay line روش مرتب کردن داده ها به صورت پاس ها در طول جیوه
utility برنامه مفید که همراه با توابعی از قبیل جستجوی فایل , کپی کردن , دایرکتوری فایل , مرتب کردن و رفع اشکال و توابع ریاضی مختلف میباشد
weighting مرتب کردن کاربران , برنامه ها یا تاریخ با توجه به اهمیت یا اولویت آنها
WAVE file روش استاندارد مرتب کردن سیگنال آنالوگ به صورت دیجیتال در O ویندوز ماکروسافت .
pair exchange sorting algorithm نوعی الگوریتم مرتب کردن مستلزم مقایسه دادههای زوج بندی شده
formats مرتب کردن متن به طوری که به صورت چاپی روی کاغذ فاهر شود
format مرتب کردن متن به طوری که به صورت چاپی روی کاغذ فاهر شود
indexes لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
WAV file روش استاندارد مرتب کردن سیگنال آنالوگ به صورت دیجیتال در O ویندوز ماکروسافت .
index لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
indexed لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com