English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
authority مرجع قدرت
Other Matches
empower صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowers صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowering صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowered صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
creativeness قدرت خلاقه قدرت ابداع
dictatorship of proletariat اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
countervailing power قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
authoritarainism نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
anchorages مرجع
references مرجع
reference مرجع
anchorage مرجع
anchor مرجع
authority مرجع
anchoring مرجع
anchors مرجع
references بازگشت مرجع
external reference مرجع خارجی
reference group گروه مرجع
reference electrode الکترود مرجع
reference axes محورهای مرجع
reference بازگشت مرجع
reference cell پیل مرجع
reference address نشانی مرجع
reference edge لبه مرجع
reference pilot نمونه مرجع
reference signal سیگنال مرجع
antecedents مرجع ضمیر
antecedent مرجع ضمیر
check lists لیست مرجع
reference time زمان مرجع
reference language زبان مرجع
anchoring point نقطه مرجع
refernce parameter پارامتر مرجع
equinoctial colure دایره ساعتی مرجع
superset مجموعه مرجع [ریاضی]
biases سطح مرجع الکتریکی
apostles عالیترین مرجع روحانی
local authority مرجع صلاحیتدار محلی
batch number شماره مرجع و یک دسته
bias سطح مرجع الکتریکی
apostle عالیترین مرجع روحانی
refernce manual کتاب راهنمای مرجع
preferred system of coordinates دستگاه مختصات مرجع
Atticurgic [مرجع هر چیزی در سبک آتنی]
Attic storey [مرجع هر چیزی در سبک آتنی]
Atticurages [مرجع هر چیزی در سبک آتنی]
issuing authority [body] مرجع [اداره] صادر کننده
gradient circuit مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
radar discrimination قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار
bias انحراف نتایج آماری از سطح مرجع
biases انحراف نتایج آماری از سطح مرجع
relative اطلاعات مکانی دررابط ه با یک نقط ه مرجع
floating محل مخصوص در رابط ه با آدرس مرجع
inclination زاویه بین صفحه مدار وصفحه مرجع
OLE container object شی ای که حاوی مرجع به شی متصل است یا یک کپی از شی توکار
baseline document سندی که یک مرجع برای تغییرات یک سیستم کامپیوتری میباشد
masters داده مرجع که در فایل اصلی ذخیره شده است
master داده مرجع که در فایل اصلی ذخیره شده است
mastered داده مرجع که در فایل اصلی ذخیره شده است
pitch altitude زاویه بین محور طولی رسانگر و صفحه مرجع
relative محل مشخص در رابط ه با یک مرجع یا آدرس مربوطه پایه
bias مقداری که بوسیله ان متوسط مجموعهای از مقادیر ازمقدار مرجع فاصله می گیردپیشقدر
biases مقداری که بوسیله ان متوسط مجموعهای از مقادیر ازمقدار مرجع فاصله می گیردپیشقدر
deflection of vertical اختلاف زاویهای در هر نقطه بین راستای شاقولی وراستای عمود بر کره مرجع
masters مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
mastered مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
atomic ساعت خیلی دقیقی که از تغییر انرژی اتم ها به عنوان مرجع استفاده میکند
footnote یادداشتی در پایین صفحه مربوط به متن بالای آن که معمولا یک عدد مرجع است
footnotes یادداشتی در پایین صفحه مربوط به متن بالای آن که معمولا یک عدد مرجع است
cell ثباتی که حاوی محل مرجع یک خانه مخصوص برای انجام عمل است
master مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
cells ثباتی که حاوی محل مرجع یک خانه مخصوص برای انجام عمل است
texts سیستم بازیابی اطلاعات که به کاربر امکان بررسی متنهای کامل و نه فقط یک مرجع میدهد
text سیستم بازیابی اطلاعات که به کاربر امکان بررسی متنهای کامل و نه فقط یک مرجع میدهد
reference نشانه چاپ شده برای نشان دادن وجه و یک یادداشت یا عدم وجود مرجع در متن
references نشانه چاپ شده برای نشان دادن وجه و یک یادداشت یا عدم وجود مرجع در متن
absolute address مرجع صفحه گسترده که همیشه به یک خانه اشاره میکند حتی اگر به محل دیگر کپی شود
quote تکرار کلمات توسط مشخص دیگری , تکرار عدد مرجع
radio bearing زاویه بین جهت فاهری ایستگاه ثابت و جهت مرجع
quoted تکرار کلمات توسط مشخص دیگری , تکرار عدد مرجع
quotes تکرار کلمات توسط مشخص دیگری , تکرار عدد مرجع
B line counter ثبات آدرس که به آدرس مرجع اضافه شده تا محل مورد نظر را مشخص کند
registers ثبات آدرس کامپیوترکه به آدرس مرجع افزوده میشود تا محل دستیابی تامین شود
register ثبات آدرس کامپیوترکه به آدرس مرجع افزوده میشود تا محل دستیابی تامین شود
registering ثبات آدرس کامپیوترکه به آدرس مرجع افزوده میشود تا محل دستیابی تامین شود
inauthoritative بی قدرت
vigour قدرت
energy قدرت
energies قدرت
forcing قدرت
might قدرت
zing قدرت
posses قدرت
strength قدرت
potency قدرت
godown قدرت
nerve قدرت
capability قدرت
strengths قدرت
commanding با قدرت
nerves قدرت
strong arm قدرت
strong-arm قدرت
posse قدرت
forces قدرت
powering قدرت
powers قدرت
power قدرت
powered قدرت
vim قدرت
vis قدرت
vigor قدرت
sovereignty قدرت
power takeoff قدرت
tension قدرت
tensions قدرت
abilities قدرت
will power <idiom> قدرت
ability قدرت
authority قدرت
strenght قدرت
force قدرت
stop order دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
bond strength قدرت پیوند
great power کشور با قدرت
detectability قدرت اشکارسازی
destructivity قدرت تخریب
deglutition قدرت بلع
gripping power قدرت مهارکنندگی
detection range قدرت اکتشافی
heam yoei vooly تئوری قدرت
dielectric strength قدرت دی الکتریک
hiding power قدرت پوشش
dielectric power قدرت دی الکتریکی
power switch کلید قدرت
heavy current circuit breaker کلید قدرت
diagonal power قدرت قطری
basicity قدرت بازی
bearing capacity قدرت تحمل
benumb بی قدرت کردن
authority symbol نماد قدرت
circuit breaking capacity قدرت قطع
countervailing power قدرت همسنگ
engine power قدرت موتور
driving power قدرت محرکه
conveying capacity قدرت انتقال
combat power قدرت رزمی
engine performance قدرت موتور
emissive power قدرت صدور
effective power قدرت موثر
high power engine موتورپر قدرت
explosive energy قدرت انفجار
explosive force قدرت انفجار
fasces قدرت مجازات
damping power قدرت میرایی
cutting power قدرت برش
cogency قدرت عقیده
cutting capacity قدرت برش
generator output قدرت مولد
fluxing power قدرت سیلان
economic power قدرت اقتصادی
fire power قدرت تیراندازی
fire power قدرت اتش
economic potential قدرت اقتصادی
voltage source منبع قدرت
useful power قدرت مفید
the finger of god قدرت خدا
super power ابر قدرت
strenght قدرت شدت
source of power منبع قدرت
social power قدرت اجتماعی
seapower قدرت دریایی
sea power قدرت بحری
scattering power قدرت پراکندگی
saber rattling قدرت نمایی
retentivity قدرت نگهداری
resolving power قدرت تفکیک
refractive power قدرت شکست
reflecting power قدرت انعکاس
will to power قدرت خواهی
world power قدرت دنیوی
like a ton of bricks <idiom> به شدت یا با قدرت
will-power قدرت اراده
world power قدرت جهانی
scepter قدرت یا اقتدارسلطنتی
receptivity قدرت پذیرش
rating plate پلاک قدرت
power consumption مصرف قدرت
power cable کابل قدرت
pi accepting قدرت پی پذیری
palgwe فوق قدرت
monopoly power قدرت انحصاری
low power transistor ترانزیستور با قدرت کم ترانزیستور کم قدرت
low power stage طبقه کم قدرت
ionic strength قدرت یونی
input power قدرت ورودی
increase of power افزایش قدرت
imperium قدرت مطلقه
horse power قدرت اسب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com