Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
metestrus
مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
metoestrus
مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
Other Matches
monestrous
دارای یک مرحله فحلیت درسال
phased array
ترتیب مرحله به مرحله جریان مرحله به مرحله بندی شده
heats
فحلیت
heat
فحلیت
proestrus
دوره قبل از فحلیت جنس ماده
creeps
مرحله به مرحله جلو رفتن
creep
مرحله به مرحله جلو رفتن
sequenced ejection
سیستم پرتاب مرحله به مرحله
sophistication
نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
boost phase
مرحله دوم پرتاب موشک مرحله روشن شدن موتورمرحله دوم
leapfrogging
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogs
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogged
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrog
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
assembler
اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
inflight phase
مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
combat phase
مرحله درگیری در رزم مرحله رزم
phasing
مرحله بندی مرحله بندی عملیات
phased attack
تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
phase
مرحله
phased
مرحله
grades
مرحله
stages
مرحله
stage
مرحله
instar
مرحله
creeping attack
تک مرحله به مرحله
processes
مرحله
process
مرحله
scenes
مرحله
scene
مرحله
rung
مرحله
phases
مرحله
phased attack
تک مرحله به مرحله
strokes
مرحله
stroked
مرحله
step
مرحله
stroking
مرحله
stepping
مرحله
stroke
مرحله
grade
مرحله
training cycle
مرحله اموزش
solidifying process
مرحله انجماد
execute phase
مرحله اجرا
exhaust stroke
مرحله اگزوز
process
مرحله جریان
exhaust stroke
مرحله تخلیه
fetch phase
مرحله واکشی
fission process
مرحله انشقاق
processes
مرحله جریان
staping
مرحله بندی
assault phase
مرحله هجوم
anal stage
مرحله مقعدی
termination phase
مرحله پایانی
nth
در مرحله چند
buffer stage
مرحله میانگیر
termination stage
مرحله پایانی
developmental stage
مرحله تکوینی
developmental stage
مرحله پیشرفت
differential stage
مرحله تفاضلی
genital phase
مرحله تناسلی
recovery phase
مرحله رونق
recovery phase
مرحله شکوفائی
macro stage
مرحله کلان
primordium
مرحله نخست
modulator
مرحله تحمیل گر
oedipal stage
مرحله ادیپی
one step operation
عمل تک مرحله
oral stage
مرحله دهانی
output stage
مرحله خروجی
phallic stage
مرحله التی
periods
نوبت مرحله
speed stage
مرحله سرعت
latency
مرحله پنهانی
larval stage
مرحله کرمی
job step
مرحله برنامه
imprimis
در مرحله نخست
in the egg
در مرحله نخستین
in the first instance
در مرحله اول
induction stroke
مرحله مکش
intake stroke
مرحله تنفس
intake stroke
مرحله مکش
inextremis
در اخرین مرحله
speed level
مرحله سرعت
initiation sequence
مرحله اغازی
propagation sequence
مرحله انتشار
power stroke
مرحله قدرت
grade
مرحله گراد
induction stroke
مرحله تنفس
driver
مرحله تحریک
drivers
مرحله تحریک
phase
مرحله عملیات
step
مرحله رتبه
step
مرحله پایه
phased
مرحله عملیات
an anxious time
مرحله پر اضطراب
milestones
مرحله برجسته
phases
مرحله عملیات
milestone
مرحله برجسته
period
نوبت مرحله
stepping
مرحله پایه
stages
درجه مرحله
stepping
مرحله رتبه
grades
مرحله گراد
point
جهت مرحله
home stretch
مرحله نهایی
stage
درجه مرحله
point
مرحله قله
qualifying
رسیدن به مرحله بعد
milestones
مرحله مهمی اززندگی
first audio stage
مرحله صوتی نخست
fire for effect
مرحله تیر موثر
ossification
مرحله تشکیل استخوان
in leading
در مرحله شاگردی یا نوچگی
pettifog
از مرحله پرت کردن
stages
پرده گاه مرحله
preverbal phase
مرحله پیش کلامی
karyokinesis
مرحله تقسیم سلولی
noviciate
مرحله تازه کاری
novitiate
مرحله تازه کاری
milestone
مرحله مهمی اززندگی
stadium
میدان ورزش مرحله
stadia
میدان ورزش مرحله
stage
پرده گاه مرحله
creeping barrage
سد اتش مرحله به مرحله سد اتش خیز به خیز
stadiums
میدان ورزش مرحله
ticks
سخت ترین مرحله
anal expulsive stage
مرحله مقعدی دفعی
cladding process
مرحله روکش کاری
anal retentive stage
مرحله مقعدی ضبطی
tick
سخت ترین مرحله
entelechy
مرحله تشکیل وتحقق
ticked
سخت ترین مرحله
diastolic phase
مرحله انبساطی قلب
processes
جریان عمل مرحله
incipient
اولیه مرحله ابتدایی
process
جریان عمل مرحله
power amplifier stage
مرحله فزون ساز توان
phased conversion
تبدیل مرحله بندی شده
walk through
بررسی هر مرحله از یک نرم افزار
modulated amplifier
مرحله فزون ساز تحمیلی
stages
مرحله دار شدن اشکوب
Not to know what one is talking about.
از موضوع ( مرحله )پرت بودن
turning point
مرحله قاطع نقطه تحول
turning points
مرحله قاطع نقطه تحول
stage
مرحله دار شدن اشکوب
gastrula
مرحله رویانی اولیه پس از بلاستولا
declines
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
embryo
گیاهک تخم مرحله بدوی
declining
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
embryos
گیاهک تخم مرحله بدوی
rate determining step
مرحله تعیین کننده سرعت
single stepping
در یک مرحله انجام دادن یا شدن
decline
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
phasing
مرحله بندی کردن عملیات
declined
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
subcritical
زیر مرحله خطرناک وبحرانی
finallist
کسی که درمسابقه به مرحله نهایی برسد
prisere
مرحله سیر تکاملی ایجادنباتات در زمین
prophase
مرحله اولیه تقسیم سلولی پیشگاه
tabula rasa
مرحله فرضی فکری خالی ازافکاروتخیلات
terminal phase
مرحله اخر مسیر حرکت موشک
stretch runner
تلاش زیاد اسب در اخرین مرحله
job lots
مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
the next process is weaving
عمل یا مرحله بعداز بافتن است
job lot
مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
systole
مرحله انقباضی یک دوره کار قلب
showdown
مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
reentry phase
مرحله دخول مجدد موشک درجو
showdowns
مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
to nip or crush in the bud
در نخستین مرحله رشد کشتن یا پایمال کردن
telophase
اخرین مرحله تقسیم غیر مستقیم سلولی
idiolect
طرزبیان و لحن سخن شخص در یک مرحله زندگی
driven
که هر مرحله اجرا مربوط به عمل خارجی است
cim
استفاده هماهنگ از کامپیوتر در هر مرحله از طراحی و ساخت
disc
حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
interrupting
توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
quick stage
ان مرحله ازابستنی که زن جنبش بچه رادرزهدان خودحس میکند
in love - engaged - married
عاشق . نامزد . متاهل
[مرحله هایی که تا ازدواج طی میشوند]
interrupts
توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
interrupt
توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
phylesis
مرحله سیرتکامل وپیدایش نژادهای مختلف جانور وگیاه
dual
صفحه LCD رنگی که تصویر را در دو مرحله بهنگام میکند
discs
حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
interlace
روش ساخت تصویر روی صفحه تلویزیونی در دو مرحله
generation
مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
generations
مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
drive to maturity
جهش بسوی کمال چهارمین مرحله رشد در نظریه روستو
brake mean effective pressure
مقدار محاسبه شده متوسط فشار در سیلندر در مرحله قدرت
teliospore
جدارصخیم اخرین مرحله ایجاد قارچ موجد زنگ گیاهی
germ layer
یکی از طبقات سلول ابتدایی جنین پس از تکمیل مرحله گاسترولا
debuts
نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
to turn the corner
<idiom>
بهبود یافتن پس از گذشت مرحله دشواری یا بحرانی
[اصطلاح روزمره]
debut
نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
puerperium
مرحله بین زایمان واعاده زهدان بحال اولیه خود
event driven
برنامه کامپیوتری یا فرآیند که هر مرحله اجرا مربوط به عملیات خارجی است
process
نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد
processes
نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد
decentralized data processing
پردازش داده و ذخیره سازی در چند مرحله ونه در یک محل مرکزی
random access
رسانه ذخیره سازی که امکان دستیابی به هر مرحله با هر ترتیبی را فراهم میکند
blisk
هر مرحله از روتورتوربینهای خطی که در ان دیسک و تیغه ها بصورت یکپارچه ساخته شده اند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com