English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
latency مرحله پنهانی
Other Matches
phased array ترتیب مرحله به مرحله جریان مرحله به مرحله بندی شده
creep مرحله به مرحله جلو رفتن
creeps مرحله به مرحله جلو رفتن
sequenced ejection سیستم پرتاب مرحله به مرحله
sophistication نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
boost phase مرحله دوم پرتاب موشک مرحله روشن شدن موتورمرحله دوم
leapfrogs پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogging پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogged پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrog پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
assembler اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
taking refuge پنهانی
occultness پنهانی
cryptographic پنهانی
latently به پنهانی
hugger mugger پنهانی
furtiveness پنهانی
covert پنهانی
hidings پنهانی
hiding پنهانی
hideousness پنهانی
concealed پنهانی
deliescence پنهانی
cryptogram پیام پنهانی
latency پنهانی ناپیدایی
potential نهانی پنهانی
encryption پنهانی کردن
privacy پوشیدگی پنهانی
under hand درنهان به پنهانی
covert operations عملیات پنهانی
sneak حرکت پنهانی
sneaked حرکت پنهانی
abditory انبار پنهانی
sneaks حرکت پنهانی
clandestine سازمان پنهانی
cache memory حافظه پنهانی
encryption algorithm الگوریتم پنهانی کردن
to be in cahoots with somebody [ to connive with somebody] [to make common cause with somebody] <idiom> همدستی پنهانی با کسی
secrecy پنهانی بودن سریت
autotelic دارای عزم پنهانی
inflight phase مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
undercurrent عمل پنهانی زیر موج
undercurrents عمل پنهانی زیر موج
phasing مرحله بندی مرحله بندی عملیات
combat phase مرحله درگیری در رزم مرحله رزم
to skive off early [British English] با عجله و پنهانی [جایی را] ترک کردن
tamper مذاکرات پنهانی وزیر جلی داشتن
to decamp با عجله و پنهانی [جایی را] ترک کردن
escape line مسیر نجات پرسنل درگیر در عملیات پنهانی وچریکی
bugged اطاق یا شیئی که حاوی یک وسیله استراق سمع پنهانی باشد
phased attack تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
phases مرحله
phased attack تک مرحله به مرحله
processes مرحله
rung مرحله
scene مرحله
scenes مرحله
instar مرحله
creeping attack تک مرحله به مرحله
process مرحله
stage مرحله
phase مرحله
stroke مرحله
stroked مرحله
stroking مرحله
grades مرحله
step مرحله
grade مرحله
phased مرحله
strokes مرحله
stages مرحله
stepping مرحله
ratline عملیات عبور دادن مواد وپرسنل بطور پنهانی از مرزیا داخل داخل منطقه دشمن
initiation sequence مرحله اغازی
inextremis در اخرین مرحله
job step مرحله برنامه
primordium مرحله نخست
intake stroke مرحله مکش
intake stroke مرحله تنفس
larval stage مرحله کرمی
execute phase مرحله اجرا
induction stroke مرحله تنفس
in the first instance در مرحله اول
differential stage مرحله تفاضلی
exhaust stroke مرحله اگزوز
stepping مرحله پایه
exhaust stroke مرحله تخلیه
fetch phase مرحله واکشی
fission process مرحله انشقاق
genital phase مرحله تناسلی
step مرحله رتبه
step مرحله پایه
developmental stage مرحله پیشرفت
imprimis در مرحله نخست
in the egg در مرحله نخستین
induction stroke مرحله مکش
macro stage مرحله کلان
training cycle مرحله اموزش
home stretch مرحله نهایی
nth در مرحله چند
periods نوبت مرحله
an anxious time مرحله پر اضطراب
period نوبت مرحله
speed level مرحله سرعت
termination stage مرحله پایانی
termination phase مرحله پایانی
staping مرحله بندی
modulator مرحله تحمیل گر
oedipal stage مرحله ادیپی
one step operation عمل تک مرحله
oral stage مرحله دهانی
output stage مرحله خروجی
phallic stage مرحله التی
milestones مرحله برجسته
power stroke مرحله قدرت
propagation sequence مرحله انتشار
recovery phase مرحله شکوفائی
recovery phase مرحله رونق
milestone مرحله برجسته
solidifying process مرحله انجماد
speed stage مرحله سرعت
developmental stage مرحله تکوینی
stepping مرحله رتبه
process مرحله جریان
grade مرحله گراد
stages درجه مرحله
phased مرحله عملیات
processes مرحله جریان
stage درجه مرحله
grades مرحله گراد
buffer stage مرحله میانگیر
point مرحله قله
assault phase مرحله هجوم
phase مرحله عملیات
phases مرحله عملیات
point جهت مرحله
drivers مرحله تحریک
driver مرحله تحریک
anal stage مرحله مقعدی
stadium میدان ورزش مرحله
processes جریان عمل مرحله
stadia میدان ورزش مرحله
pettifog از مرحله پرت کردن
novitiate مرحله تازه کاری
noviciate مرحله تازه کاری
process جریان عمل مرحله
milestones مرحله مهمی اززندگی
qualifying رسیدن به مرحله بعد
tick سخت ترین مرحله
ticked سخت ترین مرحله
ticks سخت ترین مرحله
milestone مرحله مهمی اززندگی
incipient اولیه مرحله ابتدایی
karyokinesis مرحله تقسیم سلولی
preverbal phase مرحله پیش کلامی
stages پرده گاه مرحله
stadiums میدان ورزش مرحله
in leading در مرحله شاگردی یا نوچگی
ossification مرحله تشکیل استخوان
cladding process مرحله روکش کاری
diastolic phase مرحله انبساطی قلب
anal retentive stage مرحله مقعدی ضبطی
creeping barrage سد اتش مرحله به مرحله سد اتش خیز به خیز
anal expulsive stage مرحله مقعدی دفعی
stage پرده گاه مرحله
first audio stage مرحله صوتی نخست
fire for effect مرحله تیر موثر
entelechy مرحله تشکیل وتحقق
to have a nibble پنهانی تکه تکه [کوچک] خوردن
stages مرحله دار شدن اشکوب
single stepping در یک مرحله انجام دادن یا شدن
declined مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
subcritical زیر مرحله خطرناک وبحرانی
phasing مرحله بندی کردن عملیات
walk through بررسی هر مرحله از یک نرم افزار
Not to know what one is talking about. از موضوع ( مرحله )پرت بودن
turning point مرحله قاطع نقطه تحول
rate determining step مرحله تعیین کننده سرعت
declines مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
declining مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
turning points مرحله قاطع نقطه تحول
decline مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
metestrus مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
gastrula مرحله رویانی اولیه پس از بلاستولا
monestrous دارای یک مرحله فحلیت درسال
metoestrus مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
embryo گیاهک تخم مرحله بدوی
phased conversion تبدیل مرحله بندی شده
stage مرحله دار شدن اشکوب
modulated amplifier مرحله فزون ساز تحمیلی
power amplifier stage مرحله فزون ساز توان
embryos گیاهک تخم مرحله بدوی
stretch runner تلاش زیاد اسب در اخرین مرحله
tabula rasa مرحله فرضی فکری خالی ازافکاروتخیلات
systole مرحله انقباضی یک دوره کار قلب
job lot مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
prophase مرحله اولیه تقسیم سلولی پیشگاه
terminal phase مرحله اخر مسیر حرکت موشک
showdowns مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
job lots مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com