Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (40 milliseconds)
English
Persian
discharge
مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه
discharges
مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه
Other Matches
indicts
متهم کردن کسی بر مبنای تشخیص هیات منصفه دادگاه جنایی
indict
متهم کردن کسی بر مبنای تشخیص هیات منصفه دادگاه جنایی
indicting
متهم کردن کسی بر مبنای تشخیص هیات منصفه دادگاه جنایی
indicted
متهم کردن کسی بر مبنای تشخیص هیات منصفه دادگاه جنایی
perverse verdict
رای هیات منصفه که بدون توجه به راهنمایی قاضی دادگاه
special verdict
رای هیات منصفه در حالتی که حقایق موضوع مطروحه را ان چنان که برایشان ثابت شده است اعلام و اخذ تصمیم را به دادگاه بسپارند
presentment
اطلاع هیات منصفه دادگاه جنایی از وقوع جرم درصورتی که مبنی بر مشاهده یا اگاهی خود ایشان بوده بر مبنای کیفرخواست تنظیمی نباشد
writs
دستور دادگاه حکم دادگاه
writ
دستور دادگاه حکم دادگاه
continuance
تمدید یا تجدید وقت دادگاه دادگاه را به عنوان تنفس موقتا" تعطیل کردن
embraceor
متهم به اعمال نفوذ درهیئت منصفه یا دادگاه
embracery
جرم اعمال نفوذ در هیئت منصفه یا دادگاه
summing up
خلاصهای که قاضی محکمه پس از ختم دادرسی و پیش از شروع شور هیات منصفه از جریان دادرسی و ادله ابرازی برای هیات منصفه بیان میکند
summings up
خلاصهای که قاضی محکمه پس از ختم دادرسی و پیش از شروع شور هیات منصفه از جریان دادرسی و ادله ابرازی برای هیات منصفه بیان میکند
arrests
جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrest
جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrested
جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
judge advocate
دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
prize courts
دادگاه مامور رسیدگی به مسائل مربوط به prize بدون رای این دادگاه به مال
transfer of cause
احاله امر از یک دادگاه به دادگاه دیگر به علل قانونی
purging a contempt of court
جریمه اهانت به دادگاه غرامت توهین به دادگاه
parquet
محل نشستن اعضا دادگاه در دادسرامحوطه دادگاه
manadamus
حکم دادگاه بالاتربه دادگاه پایین تر
remanet
احاله موضوع از یک دادگاه به دادگاه دیگر
supersedeas
دستور موقت دادگاه در موردخودداری از انجام یا ادامه کاری
tenors
فحوا و مفاد و مدلول سند رونوشت حکم یا دستور دادگاه
tenor
فحوا و مفاد و مدلول سند رونوشت حکم یا دستور دادگاه
summary court
دادگاه اولیه دادگاه پادگانی
mesne process
مراحل مختلفه و احکام وقرارهای مختلف دادگاه تاپیش از دستور اجرا
injunction
دستور کتبی دادگاه خطاب به خوانده که متضمن اجبار وی به رعایت حقوق خواهان است
injunctions
دستور کتبی دادگاه خطاب به خوانده که متضمن اجبار وی به رعایت حقوق خواهان است
habeas corpus
دستور احضار زندانی دستوری که دادگاه به زندان محل توقیف زندانی یی که توقیفش را غیر قانونی می داند
jury
هیات منصفه
juries
هیات منصفه
grand juries
هیات منصفه عالی
forewoman
سخنگوی هیات منصفه
grand jury
هیات منصفه عالی
jury man
عضو هیات منصفه
jurors
عضو هیات منصفه
verdicts
رای هیات منصفه
member of the jury
عضو هیات منصفه
verdicts
تصمیم هیات منصفه
verdict
تصمیم هیات منصفه
foreman
سخنگوی هیات منصفه
foremen
سخنگوی هیات منصفه
verdict
رای هیات منصفه
juror
عضو هیات منصفه
challenging a juror
جرح عضو هیات منصفه
striking a jury
تعیین هیات منصفه با روش حذفی
sued
به دادگاه شکایت کردن
jurisdiction
تسلیم دادگاه کردن
suing
به دادگاه شکایت کردن
sues
به دادگاه شکایت کردن
sue
به دادگاه شکایت کردن
struck
هیات منصفه تعیین شده باروش حذفی
principal challenger
رد عضو هیات منصفه با دلیل قابل قبول
to have recourse to a court
به دادگاه رجوع کردن
[حقوق]
to seek redress in court
به دادگاه رجوع کردن
[حقوق]
court martial
در دادگاه نظامی محاکمه کردن
remitting
به دادگاه پایین تر یا بالاترارجاع کردن
to apply to a court
به دادگاه رجوع کردن
[حقوق]
remit
به دادگاه پایین تر یا بالاترارجاع کردن
remits
به دادگاه پایین تر یا بالاترارجاع کردن
remitted
به دادگاه پایین تر یا بالاترارجاع کردن
to have recourse to arbitration
به دادگاه حکمیت رجوع کردن
[حقوق]
rogatory commission
موضوعی را ازمحکمهای به دادگاه دیگراحاله کردن
to apply to the court of arbitration
به دادگاه حکمیت رجوع کردن
[حقوق]
inquisitions
نظری که هیات منصفه در ذیل برگ بازجویی میدهد رسیدگی
panels
صورت اساسی افراد واجدشرایط برای عضویت هیات منصفه
panel
صورت اساسی افراد واجدشرایط برای عضویت هیات منصفه
inquisition
نظری که هیات منصفه در ذیل برگ بازجویی میدهد رسیدگی
open verdict
رای هیات منصفه حاکی ازوقوع جرم بدون تصریح مجرم
summary conviction
حکم محکومیت صادره ازدادگاه بخش بدون دخالت هیات منصفه
riders
ماده اصلاحی یا الحاقی درشور سوم لایحه الحاقیه رای هیات منصفه
rider
ماده اصلاحی یا الحاقی درشور سوم لایحه الحاقیه رای هیات منصفه
serve a sentence
به حکم دادگاه زندانی شدن دوره حبس خود را طی کردن
to appeal
[to]
درخواستن
[رجوع کردن به]
[التماس کردن]
[استیناف کردن در دادگاه]
pleaded
در دادگاه اقامه یا ادعا کردن درخواست کردن
plead
در دادگاه اقامه یا ادعا کردن درخواست کردن
pleads
در دادگاه اقامه یا ادعا کردن درخواست کردن
peremptory challenge
رد عضو هیات منصفه به وسیله یکی از اصحاب دعوی بدون ذکر دلیل خاص
summing up evidence
نطق اختتامیه وکیل در انتهای دادرسی که ضمن ان ادله ومدافعات خود را برای هیات منصفه شرح میدهد
challenges
مورد اعتراض یا تردید قراردادن اعتراض و ایراد به عضویا اعضا هیات منصفه انتخاب شده
challenge
مورد اعتراض یا تردید قراردادن اعتراض و ایراد به عضویا اعضا هیات منصفه انتخاب شده
challenged
مورد اعتراض یا تردید قراردادن اعتراض و ایراد به عضویا اعضا هیات منصفه انتخاب شده
courthouses
دادگاه
forums
دادگاه
judgement hall
دادگاه
forum
دادگاه
courthouse
دادگاه
court division
دادگاه
judgement seat
دادگاه
court
دادگاه
court of law
دادگاه
courts
دادگاه
courtrooms
دادگاه
courtroom
دادگاه
court of justice
دادگاه
tribunals
دادگاه
tribunal
دادگاه
divan
دادگاه اسلامی
court session
جلسه دادگاه
decreed
قرار دادگاه
court division
بخش دادگاه
diwan
دادگاه اسلامی
questor
افسررئیس دادگاه
courts of appeal
دادگاه استیناف
decreeing
قرار دادگاه
courts of appeal
دادگاه پژوهش
decree
قرار دادگاه
courts of appeal
دادگاه استان
special tribunal
دادگاه اختصاصی
forum
دادگاه محکمه
bars
وکالت دادگاه
juvenile court
دادگاه نوجوانان
bar
وکالت دادگاه
criminal court
دادگاه جنایی
decrees
قرار دادگاه
court of inquiry
دادگاه تفتیش
law court
دادگاه قضایی
juvenile courts
دادگاه اطفال
police power
دادگاه پلیس
police court
دادگاه خلاف
juvenile courts
دادگاه نوجوانان
quaestor
افسررئیس دادگاه
juvenile court
دادگاه اطفال
courtrooms
اطاق دادگاه
courts of inquiry
دادگاه تفتیش
president of the court
رئیس دادگاه
canonry
دادگاه شرع
kangaroo courts
دادگاه مندرآوردی
kangaroo courts
دادگاه غیرقانونی
court of appeal
دادگاه استیناف
kangaroo court
دادگاه مندرآوردی
kangaroo court
دادگاه غیرقانونی
kangaroo court
دادگاه پوشالی
rehearing
تجدیدجلسه دادگاه
court of appeal
دادگاه پژوهش
queens bench division
دادگاه ملکه
courtroom
اطاق دادگاه
ushers
دربان دادگاه
judicial confession
اقرار در دادگاه
peace court
دادگاه بخش
jurisdiction of the court
صلاحیت دادگاه
auto da fe
رای دادگاه
kangoroo court
دادگاه محلی
police force
دادگاه پلیس
police forces
دادگاه پلیس
rota
دادگاه کاتولیکی
rotas
دادگاه کاتولیکی
quarter sessions
دادگاه استینافی
per curium
به وسیله دادگاه
kangaroo courts
دادگاه پوشالی
ushering
دربان دادگاه
petty session
دادگاه سیار
ushered
دربان دادگاه
law courts
دادگاه قضایی
prsbytery
دادگاه شرعی
disciplinary tribunal
دادگاه انتظامی
recourse action
رجوع به دادگاه
provost court
دادگاه پادگانی
receivership
امانت دادگاه
court of appeal
دادگاه استان
evokes
به دادگاه بالاتربردن
usher
دربان دادگاه
court of province
دادگاه استان
district court
دادگاه بخش
forums
دادگاه محکمه
court martial
دادگاه نظامی
Chief Justices
رئیس دادگاه
superior court
دادگاه تمیز
superior court
دادگاه عالی
evoking
به دادگاه بالاتربردن
evoke
به دادگاه بالاتربردن
landesgericht
دادگاه ایالتی
summary court
دادگاه بدوی
court martiall
دادگاه نظامی
military court
دادگاه نظامی
administrative tribunal
دادگاه اداری
writs
حکم دادگاه
writs
قرار دادگاه
writ
قرار دادگاه
assize court
دادگاه جنایی
writ
حکم دادگاه
tribunal
دادگاه محکمه
country court
دادگاه بخش
tribunals
دادگاه محکمه
Chief Justice
رئیس دادگاه
contempt og court
اهانت به دادگاه
court material
دادگاه نظامی
court of appeals
دادگاه استیناف
cites
به دادگاه خواندن
citing
به دادگاه خواندن
beadle
منادی دادگاه
magistrates court
دادگاه جنحه
court of first instance
دادگاه شهرستان
court of first instance
دادگاه بدوی
warning
اخطاریه دادگاه
municipal court
دادگاه شهرداری
court of iquiry
دادگاه رسیدگی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com