English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 87 (5 milliseconds)
English Persian
males of military age مردان در سن سربازی
Other Matches
lacrosse بازی بین دو تیم 01نفره مردان 21 نفره مردان با چوب دراز توردار کیسه مانند برای گرفتن و پرتاب گوی
he rose from the ranks از پایه سربازی باینجارسید از رتبه سربازی ترقی کرد
menfolk مردان
men of the d. مردان وقت
the males پسران یا مردان
urning در همجنس خواهی مردان
men of that stamp این قبیل مردان
men affifty and above مردان پنجاه ساله به بالا
a comparison of men's salaries with those of women مقایسه حقوق مردان با زنان
the male sex جنس ذکور مردان وپسران
he lined up his men مردان خود را در صف اورد صف ارایی کرد
Saadi was a giant among men . سعدی از مردان بزرگ روزگار بود
height of the volleyball net 34/2متر برای مردان و 42/2 متربرای زنان
gold digger زنی که با افسونهای زنانه مردان را تیغ میزند
aftershave [مایع خوشبویی که مردان بعد از اصلاح به صورت می زنند.]
jabot دستمال سینه چین دار مردان قرن هجدهم
herr اقا) لقبی که پیش ازنام مردان المان ی بکارمیرودوبرابربااست
military سربازی
soliership سربازی
soldier ship سربازی
trade of war سربازی
soldierliness سربازی
soldieing سربازی
soldiership سربازی
soldiery سربازی
soldiering سربازی
succuba جنی یا دیو مادهای که هنگام شب بغل خواب مردان میشود
ammunition stocking جوراب سربازی
to go to the wars سربازی کردن
to bear arms سربازی کردن
soldiering زندگی سربازی
the soldier's occupation شغل سربازی
to join the army به سربازی رفتن
ration جیره سربازی
rationed جیره سربازی
veteran service خدمت سربازی
ammunition shoes کفش سربازی
rations جیره سربازی
walker cup مسابقه گلف بین مردان اماتور امریکا و انگلستان سالی یک بار
draft order [American English] دستور به خدمت [سربازی]
soldiers سپاهی سربازی کردن
soldier سپاهی سربازی کردن
ranker افسر سربازی کرده
enlisting برای سربازی گرفتن
enlists برای سربازی گرفتن
to serve in the ranks خدمت سربازی کردن
call-up order دستور به خدمت [سربازی]
enlist برای سربازی گرفتن
conscientious objection خودداری از خدمت سربازی
ruffe یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
ruff یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
ruffs یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
to be reduced to the ranks بپایه سربازی تنزل یافتن
levy نام نویسی ازداوطلبان سربازی
to p a soldier to duty سربازی را به پاسگاهی مامور کردن
levying نام نویسی ازداوطلبان سربازی
levies نام نویسی ازداوطلبان سربازی
levied نام نویسی ازداوطلبان سربازی
certificate of service برگ پایان خدمت سربازی
fusileer سربازی که تفنگ چخماقی داشت
fusilier سربازی که تفنگ چخماقی داشت
he was meant for a soldier او برای سربازی در نظرگرفته بودند
general discharge ترخیص عمومی از خدمت سربازی
militarists صاحب روح سربازی یانظامی گری
militarist صاحب روح سربازی یانظامی گری
to sign on برای سربازی اسم نویسی کردن
ranker افسر سربازی کرده نظامی حرفهای
sprint medley دو سرعت امدادی شامل 002004 و 008 متر برای مردان و 001 002 و 004 متربرای زنان
enlisted داوطلب خدمت سربازی سرباز وفیفه افراد
enlisted داوطلب خدمت سربازی نام نویسی کرده
ensign سربازی که حامل پرچم است رنگ ابی کمرنگ
ensigns سربازی که حامل پرچم است رنگ ابی کمرنگ
preatorian وابسته به متعلق گارد ویژه سربازی که جزگاردویژه است
shots ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم
shot ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم
fita round مسابقه تیراندازی با 63 تیراز فاصله 03 تا 09 متربرای مردان و 03 تا 07 متربرای زنان با تیر و کمان
men's western round مسابقه مردان با 84 تیر از08 متری و 84 تیر از 06متری با تیر و کمان
wand shoot مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری برای زنان و 001 متری برای مردان با تیر و کمان
men's national round مسابقه مردان در سطح ملی با 84 تیر از 08 متری و 42تیر از 06 متری با تیر وکمان
st george round مسابقه مردان هر کدام با 63تیر در مسافت 001 متر و63 تیر در 08 متر و 63 تیردر 06 متر با تیر و کمان
sacks کیسه خواب کیسه سربازی
sacked کیسه خواب کیسه سربازی
sack کیسه خواب کیسه سربازی
praetorial متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
badminton بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
militarism روح سربازی یا نظامی گری نظامی گری توسل به قدرت نظامی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com