English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
secretary bird مرغ پا بلند قوی منقار ودراز دم
Other Matches
saury ماهی باریک اندام ودراز منقار اقیانوس اطلس
flagelliform باریک ودراز
lantern jaw چانه باریک ودراز
tiger moth پروانه درشت اندام ودراز بال
beak منقار
gouge منقار
gouged منقار
gouges منقار
gouging منقار
keilo منقار
beaks منقار
nid منقار
neb منقار
bills منقار
bill منقار
curvirostrate کج منقار
rostra منقار پوزه
aquiline دارای منقار کج
pecker منقار خورنده
rostrums منقار پوزه
latirostral پهن منقار
rostrum منقار پوزه
razorbill پنگوئن منقار تیغی
tooth billed دارای منقار مضرس
rostellum منقار مکنده شپش
sicklebill مرغان منقار خمیده
hard bill پرندگان سخت منقار
cusp نوک تیز منقار
hook bill منقار نوک برگشته
clackvalve دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
hawks bill لاک پشت منقار دار
tout بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touts بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touting بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touted بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
soft bill پرنده منقار نازک حشره خوار
haw finch سهره منقار بزرگ وگردن کوتاه
dirndl نوعی دامن بلند با کمر بلند
jacamar پرندگان منقار درازبرزیلی و مکزیکی که ازحشرات تغذیه می کنند
monofilament الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
shaggy ugs فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
willowy بلند
eminent بلند
loudspeaker بلند گو
talll بلند
tallest قد بلند
tallest بلند
taller قد بلند
towering بلند
grandiose بلند
taller بلند
mouth filling بلند
tall قد بلند
loftily بلند
tall بلند
skyscrapers بلند
skyscraper بلند
rumbustious بلند
fortes بلند
uplands بلند
upland بلند
lengthwise بلند
megaphone بلند گو
amplifier بلند گو
amplifiers بلند گو
pointer خط کش بلند
pointers خط کش بلند
high (1 9 to 36) بلند
high grown بلند قد
highfalutin بلند
forte بلند
soaring بلند
loud speaker بلند گو
loudly بلند
megaphones بلند گو
vociferous بلند
talll قد بلند
legged پا بلند
aloud بلند
highs بلند
eton collan بلند
high بلند
long بلند
long- بلند
longed بلند
longer بلند
longest بلند
highest بلند
longs بلند
lifter بلند کننده
long burst رگبار بلند
coamings لبه بلند
arise بلند شدن
long haul خط سیر بلند
long robe ردای بلند
riser بلند شونده
long run بلند مدت
screeching صدای بلند
screeches صدای بلند
screeched صدای بلند
gauntlet دستکش بلند
ascended بلند شدن
arises بلند شدن
downland چراگاه بلند
arising بلند شدن
ascends بلند شدن
ascend بلند شدن
exalts بلند کردن
exalting بلند کردن
elevated ground زمین بلند
exalt بلند کردن
heaved بلند کردن
rough پست و بلند
roughest پست و بلند
large hearted نظر بلند
gauntlets دستکش بلند
screech صدای بلند
alto relievo برجسته بلند
anchor at short stay لنگر بلند
boisterous laughter خنده بلند
soar بلند پروازکردن
aquacade فوارهء بلند
loudish کمی بلند
loudish اندکی بلند
loudmouthed بلند اواز
magnaimous بلند نطر
moppy کلفت بلند
banquette زمین بلند
bigmouthed صدا بلند
blast furnace coke کک کوره بلند
outdoor antenna انتن بلند
louden بلند شدن
soared بلند پروازکردن
capote شنل بلند
long splice پیوند بلند
long term بلند مدت
erects بلند کردن
liberal نظر بلند
erecting بلند کردن
erected بلند کردن
erect بلند کردن
liberals نظر بلند
clarion شیپور بلند
chivalric بلند همت
long thrust سخمه بلند
alp کوه بلند
lop sided کوتاه و بلند
soars بلند پروازکردن
oxlip پامچال بلند
heighten بلند کردن
tossed ضربه بلند
forte موسیقی بلند
hoists بلند کردن
grandiloquence بلند پروازی
gigas رویش بلند تر
high hat کلاه بلند
elevated بلند مرتبه
high hurle مانع بلند
high pass پاس بلند
high rise block ساختمان بلند
tore علف بلند
heist بلند کردن
heists بلند کردن
hoisted بلند کردن
fortes موسیقی بلند
high grown بلند بالا
tosses ضربه بلند
tossing ضربه بلند
ambition بلند همتی
ambition بلند پروازی
ambitions بلند همتی
ambitions بلند پروازی
promontories دماغه بلند
promontory دماغه بلند
high crowned نوک بلند
hoist بلند کردن
high flying بلند پرواز
high flying بلند خیال
hessian boot چکمه بلند
uplands زمین بلند
lofty بلند بزرگ
gaberdine ردای بلند
heave بلند کردن
levitating بلند شدن
levitates بلند شدن
levitated بلند شدن
levitate بلند شدن
elevating بلند کردن
elevates بلند کردن
elevate بلند کردن
heightens بلند کردن
heightening بلند کردن
toss ضربه بلند
gantelope دستکش بلند
magnanimity بلند همتی
upland زمین بلند
hip boot چکمه بلند ضد اب
lofty بلند پایه
hornblends هرن بلند
icarian بلند پرواز
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com