Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 221 (3 milliseconds)
English
Persian
telephone exchange
مرکز تلفن
telephone exchanges
مرکز تلفن
switchboard
مرکز تلفن
switchboards
مرکز تلفن
central office
مرکز تلفن
telephore e.
مرکز تلفن
toll exchange
مرکز تلفن
Search result with all words
central
متصدی مرکز تلفن مرکزی مرکزی
telephone exchange
مرکز تلفن خودکار
telephone exchanges
مرکز تلفن خودکار
automatic toll exchange
مرکز تلفن خودکار سیستم سلکتوری
battery control central
مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
central exchange
مرکز تلفن خودکار
exchange office
مرکز تلفن خودکار
telephone central office
مرکز تلفن خودکار
international exchange
مرکز تلفن بین المللی
junction selector
مرکز تلفن خودکار سلکتوری
magneto exchange
مرکز تلفن خودکار با تلفن اندوکتوری
switching central
مرکز تلفن خودکار
tandom exchange
مرکز تلفن خودکار تاندوم
trunk exchange
مرکز تلفن با سیستم الکترونیکی
Other Matches
ani
سیستم تلفن که شماره تلفن شخصی که تماس گرفته را درج میکند
howler
صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
howlers
صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
acoustic coupler
وسیله ای که به یک دستگاه تلفن وصل است و دادههای دوتایی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند تا در خط تلفن جریان پیدا کند
medical assemblage
مرکز جمع اوری پزشکی مرکز تجمع بیماران
weather central
مرکز کنترل اوضاع جوی مرکز هواشناسی
centrifugal
با سیستم گریز از مرکز با نیروی گریزاز مرکز
telephony
مجموعه استانداردها که نحوه کار کامپیوترها باسیستم تلفن را بیان میکند که باعث ایجاد پست الکترونیکی صوتی , پاسخ به تلفن و سرویس فکس میشود
private automatic branch exchange
یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
provision center
مرکز تدارکات مرکز توزیع اماد
telephone booths
کیوسک تلفن کابین تلفن
telephone booth
کیوسک تلفن کابین تلفن
coupler
وسیلهای که به دستگاه تلفن وصل است و داده دودویی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند که روی یک خط تلفن قابل ارسال است
center mark
علامت مرکز نشانه مرکز
collision parameter
در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
modem
وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
whole blood center
مرکز کنترل و اهداء خون مرکز جمع اوری خون
phoning
تلفن تلفن زدن
phone
تلفن تلفن زدن
phones
تلفن تلفن زدن
phoned
تلفن تلفن زدن
army operations center
مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
calling dial
صفحه شماره گیر تلفن صفحه نمره گیر تلفن
telephone operation
طرز کار تلفن کار تلفن
telephone code
کد تلفن
service man
تلفن چی
telephone jack
جک تلفن
phone
تلفن
telephone line
خط تلفن
telephone operator
تلفن چی
telephone circuit
خط تلفن
telephone
تلفن
operator
تلفن چی
telephones
تلفن
telephoning
تلفن
phoned
تلفن
telephoned
تلفن
phoning
تلفن
operators
تلفن چی
phones
تلفن
telephone equipment
دستگاه تلفن
telephone equipment
تجهیزات تلفن
logs
شماره تلفن
autos
شماره تلفن
auto
شماره تلفن
telephone fuse
فیوز تلفن
extension
تلفن فرعی
log
شماره تلفن
telephone earphone
گوشی تلفن
automatic telephone
تلفن خودکار
telephone density
تراکم تلفن
telephone condenser
خازن تلفن
telephone cord
بند تلفن
telephone conduit
کانال تلفن
extensions
تلفن فرعی
telephone current
جریان تلفن
telephone jack
مادگی تلفن
telephone station
جایگاه تلفن
telephone service
سرویس تلفن
telephone ringer
زنگ تلفن
telephone relay
رله تلفن
telephone set
دستگاه تلفن
telephone booths
اتاقک تلفن
telephone receiver
گوشی تلفن
telephone plug
دوشاخه تلفن
telephone switching technique
فن سوئیچینگ تلفن
boat telephone
تلفن ساحلی
telephone operation
عملکرد تلفن
automatic telephone system
تلفن خودکار
telephone network
شبکه تلفن
telephone loope
حلقه تلفن
telephone station
تلفن خانه
personal
شماره تلفن ها
radio telephone
تلفن بی سیم
headsets
گوشی سر تلفن
headset
گوشی سر تلفن
party lines
خط خصوصی تلفن
party line
خط خصوصی تلفن
handsets
تلفن در یک قطعه
handset
تلفن در یک قطعه
hand set
گوشی تلفن
telephone numbers
شماره تلفن
telephone number
شماره تلفن
earphones
گوشی تلفن
earphone
گوشی تلفن
radio-telephones
تلفن بی سیم
hot
خط تلفن مستقیم
telephoning
تلفن کردن
telephoning
تلفن زدن
telephones
تلفن کردن
telephones
تلفن زدن
radio-telephone
تلفن بی سیم
telephoned
تلفن کردن
telephoned
تلفن زدن
telephone
تلفن کردن
telephone
تلفن زدن
hottest
خط تلفن مستقیم
hotter
خط تلفن مستقیم
telephone booths
کیوسک تلفن
extension telephone
تلفن فرعی
sound powered telephone
تلفن صوتی
speaking circuit
مدار تلفن
table telephone
تلفن رومیزی
photophone
تلفن نوری
telephnone book
دفتر تلفن
telephone d.
دفتر تلفن
telephone cable
کابل تلفن
telephone channel
کانال تلفن
telephone charge
هزینه تلفن
residance telephone
تلفن منزل
repeating coil
مبدل تلفن
dataphone
تلفن داده
telephone booth
کیوسک تلفن
telephone booth
اتاقک تلفن
telephone cabin
کیوسک تلفن
telephone boxes
کیوسک تلفن
telephone box
کیوسک تلفن
telephone directory
کتاب تلفن
telephone directories
کتاب تلفن
radio telephony
تلفن بیسیم
radiophone
تلفن بیسیم
radiotelephone
تلفن بی سیم
telephone circuit
مدار تلفن
call up
<idiom>
تلفن کردن
call box
تلفن صحرایی
call box
کیوسک تلفن
phoning
تلفن کردن
call box
کابین تلفن
call box
اتاقک تلفن
phones
تلفن کردن
telephone book
دفتر تلفن
phoned
تلفن کردن
call boxes
اتاقک تلفن
call boxes
کابین تلفن
ring up
<idiom>
تلفن زدن
address book
دفترچه تلفن
telephone books
راهنمای تلفن
telephone books
دفتر تلفن
telephone book
راهنمای تلفن
central
تلفن چی مرکزی
hot line
تلفن قرمز
dataphone
تلفن دادهای
call boxes
تلفن صحرایی
call boxes
کیوسک تلفن
receiver
گوشی تلفن
telephone transformer
مبدل تلفن
telephoner
تلفن کننده
telephony
علم تلفن
to ring up
تلفن کردن به
receivers
گوشی تلفن
hot lines
تلفن قرمز
telephone system
سیستم تلفن
ring
تلفن زدن
ring
تلفن حلقه
phone
تلفن کردن
idle
ماشین یا خط تلفن یا وسیلهای
busied
خط تلفن اشغال است
busier
خط تلفن اشغال است
busies
خط تلفن اشغال است
ring up
به کسی تلفن کردن
ring off
قطع کردن تلفن
trunk
تلگراف یا تلفن بدنه
trunks
تلگراف یا تلفن بدنه
The phone is ringing .
تلفن زنگ می زند
radio telephone transmitter
فرستنده تلفن بیسیم
telephone directories
کتابچه راهنمای تلفن
telephone directory
کتابچه راهنمای تلفن
busying
خط تلفن اشغال است
busy
خط تلفن اشغال است
semi automatic telephone system
تلفن نیم خودکار
busiest
خط تلفن اشغال است
idled
ماشین یا خط تلفن یا وسیلهای
idles
ماشین یا خط تلفن یا وسیلهای
idlest
ماشین یا خط تلفن یا وسیلهای
phones
پاسخ به تماس در تلفن
harmonic selective ringing
تلفن اختصاصی همساز
high frequency telephony
فن تلفن فرکانس بالا
phoned
پاسخ به تماس در تلفن
automatic telephone system
سیستم تلفن خودکار
jack box
جعبه تقسیم تلفن
magneto telephone set
دستگاه تلفن اندوکتوری
manual telephone system
تلفن غیر خودکار
cordless telephone
تلفن بی سیم
[مخابرات]
extension telephone
تلفن شنت شده
cross talk
تداخل صداها در تلفن
cordless
[cordless telephone]
تلفن بی سیم
[مخابرات]
phoning
پاسخ به تماس در تلفن
assault wire
سیم تلفن هجومی
cordless phone
تلفن بی سیم
[مخابرات]
down time
زمان تلفن شده
phone
پاسخ به تماس در تلفن
there was no ring
کسی تلفن نکرد
dial
شماره گیری با تلفن
dialled
شماره گیری با تلفن
wireway
سیم تلگراف و تلفن
dialed
شماره گیری با تلفن
surface line
خط تلفن و تلگراف تعجیلی
phone book
کتاب راهنمای تلفن
switching kit
جعبه کلید تلفن
phone books
کتاب راهنمای تلفن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com