English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (34 milliseconds)
English Persian
to shift off responsibility مسئولیت را ازخودسلب کردن وبدوش دیگری گذاردن
Other Matches
to shuffle off responsibility مسئولیت را ازخودسلب کردن بدوش ودیگری گذاردن
cannibalises پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalised پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalizes پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalized پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalize پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalizing پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalising پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
pass the buck <idiom> مسئولیت خودرا به دیگری دادن
to pass the buck <idiom> مسئولیت ناخوشایند [تقصیر یا زحمت] را به دیگری دادن
shuffle off بدوش دیگری گذاردن
collective guarantee مسئولیت دسته جمعی مسئولیت تضامنی
subrogate بجای دیگری تعهداتی بعهده گرفتن جانشین دیگری کردن
recode کد کردن برنامهای که برای سیستم دیگری کد شده باشد , به طوری که دیگری هم کار کند
to pass one's word for another از طرف دیگری قول دادن ضمانت دیگری را کردن
piracy چاپ کردن تالیف دیگری بدون اجازه تقلید غیر قانونی اثر دیگری privateer
sponsors مسئولیت راقبول کردن
To assume responsibility . قبول مسئولیت کردن
sponsoring مسئولیت راقبول کردن
sponsor مسئولیت راقبول کردن
pick up واگذار کردن مسئولیت مهاریک بازیگر ازاد به کسی
custody مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
letters نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
letter نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
invested منصوب کردن اعطاء کردن سرمایه گذاردن
invest منصوب کردن اعطاء کردن سرمایه گذاردن
invests منصوب کردن اعطاء کردن سرمایه گذاردن
investing منصوب کردن اعطاء کردن سرمایه گذاردن
put on : تحمیل کردن گذاردن
posing : مطرح کردن گذاردن
poses : مطرح کردن گذاردن
posed : مطرح کردن گذاردن
pose : مطرح کردن گذاردن
thwart عقیم گذاردن مخالفت کردن با
put by قطع کردن کنار گذاردن
mediates وساطت کردن پابمیان گذاردن
mediated وساطت کردن پابمیان گذاردن
subscribing تصدیق کردن صحه گذاردن
mediate وساطت کردن پابمیان گذاردن
mediating وساطت کردن پابمیان گذاردن
thwarted عقیم گذاردن مخالفت کردن با
intervene مداخله کردن پا میان گذاردن
lay-by کنار گذاردن متروک کردن
lay-bys کنار گذاردن متروک کردن
godfathers نام گذاردن بر سرپرستی کردن از
godfather نام گذاردن بر سرپرستی کردن از
denotes تفکیک کردن علامت گذاردن
foil عقیم گذاردن خنثی کردن
denote تفکیک کردن علامت گذاردن
foiled عقیم گذاردن خنثی کردن
foiling عقیم گذاردن خنثی کردن
intervenes مداخله کردن پا میان گذاردن
intervened مداخله کردن پا میان گذاردن
lay by کنار گذاردن متروک کردن
foils عقیم گذاردن خنثی کردن
interferes پا بمیان گذاردن مداخله کردن
interfered پا بمیان گذاردن مداخله کردن
subscribes تصدیق کردن صحه گذاردن
denoted تفکیک کردن علامت گذاردن
interfere پا بمیان گذاردن مداخله کردن
subscribed تصدیق کردن صحه گذاردن
subscribe تصدیق کردن صحه گذاردن
to impress a mark on something نشان روی چیزی گذاردن چیزیرا نشان گذاردن
straiten باریک کردن درتنگی ومضیقه گذاردن
encased درقفس یا جعبه گذاردن روکش کردن
ovulates تخمک گذاردن تولید اوول کردن
ovulate تخمک گذاردن تولید اوول کردن
ovulating تخمک گذاردن تولید اوول کردن
ovulated تخمک گذاردن تولید اوول کردن
encases درقفس یا جعبه گذاردن روکش کردن
encase درقفس یا جعبه گذاردن روکش کردن
personate خودرا بجای دیگری قلمداد کردن دارای شخصیت کردن
score نمره امتحان باچوب خط حساب کردن علامت گذاردن
to check off رسیدگی کردن ودرصورت درستی باخط نشان گذاردن
scores نمره امتحان باچوب خط حساب کردن علامت گذاردن
scored نمره امتحان باچوب خط حساب کردن علامت گذاردن
personify رل دیگری بازی کردن
personified رل دیگری بازی کردن
personifies رل دیگری بازی کردن
personifying رل دیگری بازی کردن
subtraction کم کردن یک عدد از دیگری
interrupts حرف دیگری را قطع کردن
interrupt حرف دیگری را قطع کردن
rephrasing به طرز دیگری بیان کردن
reword باواژههای دیگری بیان کردن
interrupting حرف دیگری را قطع کردن
to t. بحقوق دیگری تجاوز کردن
transubstantiate بجسم دیگری تبدیل کردن
to transubstantiate به جسم دیگری تبدیل کردن
passing off به اسم دیگری معامله کردن
rephrases به طرز دیگری بیان کردن
rephrase به طرز دیگری بیان کردن
impersonation نقش دیگری رابازی کردن
rephrased به طرز دیگری بیان کردن
hold at disposal در اختیار دیگری نگهداری کردن
to play off از سر خود وا کردن و بجان دیگری انداختن
convert معکوس کردن بکیش دیگری اوردن
converts معکوس کردن بکیش دیگری اوردن
converting معکوس کردن بکیش دیگری اوردن
converted معکوس کردن بکیش دیگری اوردن
to turn round برگشتن عقاید دیگری پیدا کردن
to exchange something [for something] معاوضه کردن [چیزی را با چیز دیگری]
to exchange something [for something] مبادله کردن [چیزی را با چیز دیگری]
lifemanship متشخص وبرجسته شدن یاتظاهر به تشخص کردن بوسیله تحت تاثیر گذاردن دیگران
shunts ترن را بخط دیگری انداختن منحرف کردن
shunt ترن را بخط دیگری انداختن منحرف کردن
pirate از تالیف دیگری استفاده غیر قانونی کردن
pirates از تالیف دیگری استفاده غیر قانونی کردن
pirated از تالیف دیگری استفاده غیر قانونی کردن
shunted ترن را بخط دیگری انداختن منحرف کردن
pirating از تالیف دیگری استفاده غیر قانونی کردن
personation خود را به جای دیگری معرفی کردن یا جا زدن
to interpret [for somebody] [from/into a language] ترجمه شفاهی کردن [برای کسی] [از یک زبان به دیگری]
to provide interpretation [for somebody] [from/into a language] ترجمه شفاهی کردن [برای کسی] [از یک زبان به دیگری]
to act as interpreter [for somebody] [from/into a language] ترجمه شفاهی کردن [برای کسی] [از یک زبان به دیگری]
responsibilities مسئولیت
irresponsible بی مسئولیت
responsibly با مسئولیت
liabilities مسئولیت
liability to disease مسئولیت
responsibility مسئولیت
trust مسئولیت
trusted مسئولیت
trusts مسئولیت
liability مسئولیت
menage مسئولیت
amenableness مسئولیت
burthen مسئولیت
onus مسئولیت
unresponsive بی مسئولیت
reproduce کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری
reproduced کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری
post وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
reproduces کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری
transcribed کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
transcribing کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
transcribes کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
reproducing کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری
emulates کپی کردن یا رفتار مشابه با چیز دیگری انجام دادن
emulating کپی کردن یا رفتار مشابه با چیز دیگری انجام دادن
posted وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
media کپی کردن داده از یک بایت رسانه ذخیره سازی به دیگری
transcribe کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
to second somebody ماموریت کسی را به جای دیگری منتقل کردن [اصطلاح رسمی]
stiffening اهار یا چیز دیگری که برای سفت کردن چیزها بکارمیبرند
emulated کپی کردن یا رفتار مشابه با چیز دیگری انجام دادن
posts وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post- وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
emulate کپی کردن یا رفتار مشابه با چیز دیگری انجام دادن
posted مقام مسئولیت
office مسئولیت احرازمقام
sector of responsibility منطقه مسئولیت
area of responsibility منطقه مسئولیت
cark بار مسئولیت
load فشار مسئولیت
post مقام مسئولیت
constructive trust مسئولیت قهری
offices مسئولیت احرازمقام
charges بار مسئولیت
loads فشار مسئولیت
on one's shoulders <idiom> مسئولیت شخصی
post- مقام مسئولیت
in common <idiom> مسئولیت داشتن
irresponsible عاری از حس مسئولیت
charge بار مسئولیت
primary interest مسئولیت اصلی
product liability مسئولیت محصول
posts مقام مسئولیت
implied trust مسئولیت فرضی
imputability مسئولیت اخلاقی
onmy own responsibility به مسئولیت خودم
irresponsibly بدون حس مسئولیت
liability الزام مسئولیت
amenability احساس مسئولیت
liabilities الزام مسئولیت
responsible مسئولیت دار
law of tort مسئولیت مدنی
deflector صفحه تیغه یا وسیله دیگری برای منحرف کردن یک جریان یا حرکت
to p off an awkward situation حواس خود را از کیفیت بدی منحرف و به چیز دیگری متوجه کردن
unlimited company شرکت با مسئولیت نامحدود
perils بیم زیان مسئولیت
without engagement بدون تقبل مسئولیت
limited liability company شرکت با مسئولیت محدود
privity of contract مسئولیت طرفین قرارداد
peril بیم زیان مسئولیت
The responsibility lies with you. مسئولیت با شما است.
liability for damages مسئولیت در برابر خسارت
law of torts قانون مسئولیت مدنی
law of tort قانون مسئولیت مدنی
over worked man مهره شطرنج پر مسئولیت
irresponsibly بدون داشتن مسئولیت
to jump-start someone's car کمک برای روشن کردن [خودروی کسی را با باتری مستقلی یا ماشین دیگری]
chain روش وصل کردن یک وسیله با یک کابل که داده را از یک ماشین به دیگری منتقل میکند.
chains روش وصل کردن یک وسیله با یک کابل که داده را از یک ماشین به دیگری منتقل میکند.
single space در میان سطور فقط یک فاصله گذاردن تک فاصله کردن
checker بشکل شطرنجی ساختن یاعلامت گذاردن شطرنجی کردن
countersignature امضای پس ازامضای دیگری تصدیق امضای دیگری
What do I care? چطور این مسئولیت من است؟
solidarity بهم پیوستگی مسئولیت مشترک
amoral بدون احساس مسئولیت اخلاقی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com