Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
English
Persian
tour
مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
toured
مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
touring
مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
tours
مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
Other Matches
afcet
la Pour AssociationFrancaise etTechnique CybernetiqueEconomiqe سازمان حرفهای فرانسوی که هدف ان گرد هم اوردن دانشمندان فرانسوی در زمینههای مختلف کامپیوتری است
weeklies
هفتگی
weekly
هفتگی
weekly allowance
هفتگی
hebdomadal
هفتگی
weekly storage
مخزن هفتگی
school pence
پول هفتگی اموزشگاه
weekly progress report
گزارش هفتگی کار
sempiternal
رخ دهنده دومرتبه در هفته نیم هفتگی
semiweekly
رخ دهنده دومرتبه در هفته نیم هفتگی
target discrimination
قدرت رادار برای درگیری باهدفهای مختلف یا تشخیص هدفهای مختلف
charted
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
chart
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charting
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charts
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
fractional
اختصاص بخشهای مختلف پهنای باند به سیگنالها یا مشتریان مختلف
systems analysis
ترکیب محصولات مختلف از تولید کننده مختلف برای یک سیستم
blocage
[بنایی با مواد مختلف و در اندازه های مختلف که در ساخت دیوارهای رومی بکار می رفت.]
selectable
مدار یا وسیلهای که انتخابهای مختلف آن با قرار دادن اتصالات سیم مختلف انتخاب می شوند
symbiosis
همزیستی وتجانس دوموجود مختلف یا دوگروه مختلف باهم
fdm
انتساب عددی با سیگنال مختلف به فرکانسهای مختلف تا سیگنالهای زیادی روی کانال فرستاده شوند
vortex separation
جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
heterogeneous network
سیستم ارتباطی تقسیم شده که با کانالهای با نرخ ارسال مختلف و پروتکلهای مختلف کار میکند
town fog
نوعی مه یخ مانند که دردرجه حرارت خیلی پایین تولید میشود و معمولا درشهرهای پر جمعیت دیده میشود
knockout competition
مسابقههای حذفی
scrambles tournament
مسابقههای غیررسمی
campaigns
مسابقههای فصلی
campaign
مسابقههای فصلی
dual meet
مسابقههای تیمی
elimination tournament
مسابقههای حذفی
championship
مسابقههای قهرمانی
game
مسابقههای ورزشی
championships
مسابقههای قهرمانی
campaigning
مسابقههای فصلی
campaigned
مسابقههای فصلی
paint program
نرم افزاری که به کاربر امکان رسم تصاویر روی صفحه نمایش با رنگهای مختلف با روشهای مختلف و جلوههای ویژه را میدهد
allocates
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocate
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocating
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
functions
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
functioned
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
function
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
league
مسابقههای دورهای باشگاهها
preseason
مسابقههای پیش از اغازفصل
sprints
انواع مسابقههای سرعت
sprint
انواع مسابقههای سرعت
freestyle
مسابقههای اسکی ازاد
sprinted
انواع مسابقههای سرعت
alpine combined
مجموع مسابقههای الپاین
tasman series
مسابقههای اتومبیلرانی استرالیا
leagues
مسابقههای دورهای باشگاهها
estate in common
درCL حالتی را گویند که دو یاچند نفر در زمینی با عناوین مختلف و یا با عنوان واحدولی در ازمنه مختلف اشتراک منافع داشته باشند ملک مشاع
play offs
مسابقههای حذفی پایان فصل
agonistical
وابسته به مسابقههای باستانی یونان
busses
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussing
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussed
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
buses
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
busing
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bused
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bus
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
frequencies
انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
frequency
انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
allogamous
مختلف الجنس و مختلف النوع
profiles
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profile
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiling
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiled
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
tourist trophy
مسابقههای سالانه موتورسیکلت سواری درجزیره من انگلستان
tree of life
درخت زندگی
[این نگاره بگونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف بکار رفته و جلوه ای از حیات انسان را تداعی می کند.]
Olympic Games
مسابقههای قهرمانی که یونانیهای باستان هرچهارسال یک باربرپامی کنند
agoines
مسابقههای سه گانه یونانیان باستان ورزش وموسیقی وغشه یادو
highways
خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
highway
خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
field events
مسابقه پرشهای طول وارتفاع و بانیزه مسابقههای پرتاب وزنه و دیسک و چکش
field event
مسابقه پرشهای طول وارتفاع و بانیزه مسابقههای پرتاب وزنه و دیسک و چکش
occupational
حرفهای
lifetimes
حرفهای
lifetime
حرفهای
professionals
حرفهای
pro-
حرفهای
professional
حرفهای
pro
حرفهای
hunting design
طرح شکارگاهی
[این طرح از زمان صفویه رواج یافته و در آن صحنه های مختلف شکار توسط انسان و یا نزاع حیوانات مختلف نشان داده می شود. منشاء اولیه آن کاشان ذکر شده است.]
extra professional
خارج حرفهای
vocation
پیشهای حرفهای
vocations
پیشهای حرفهای
occupation disease
امراض حرفهای
hoofer
رقاص حرفهای
big words
حرفهای گنده
bailsman
ضامن حرفهای
hit men
آدم کش حرفهای
semipro
نیمه حرفهای
trade school
مدرسه حرفهای
jargon
زبان حرفهای
malpractices
کژکاری حرفهای
trade schools
مدرسه حرفهای
training school
اموزشگاه حرفهای
technologically
حرفهای صنعتی
vocational education
اموزش حرفهای
vocational school
اموزشگاه حرفهای
malpractice
کژکاری حرفهای
pillow talk
حرفهای خصوصی
hit man
آدم کش حرفهای
technological
حرفهای صنعتی
sweet nothings
حرفهای عاشقانه
professionalism
ورزش حرفهای
gladiator
بوکسور حرفهای
professional code
ضوابط حرفهای
gladiators
بوکسور حرفهای
prizefighter
بوکسور حرفهای
professional status
پایگاه حرفهای
professional misconduct
اشتباه حرفهای
A lot of trite ( trivialities ) .
حرفهای صد تا یک غاز ( بی ارزش )
jockeys
اسب سوار حرفهای
miliaman
سرباز حرفهای یاپیمانی
old wives' tales
حرفهای خاله زنکی
jar ram molding machine
دستگاه قالبریزی حرفهای
laymen
شخص غیر حرفهای
association for women in computing
سازمان حرفهای وغیرانتفاعی
old wives' tale
حرفهای خاله زنکی
layman
شخص غیر حرفهای
divisions
اتحادیه باشگاههای حرفهای
pro shop
فروشگاه باشگاه حرفهای
jockey
اسب سوار حرفهای
division
اتحادیه باشگاههای حرفهای
lay
غیر حرفهای عامی
lays
غیر حرفهای عامی
all pro
تیم ستارههای حرفهای
professional workstation
ایستگاه کار حرفهای
industrial school
اموزشگاه حرفهای مدرسه صنعتی
to i. from somebodies words
از حرفهای کسی استنباط کردن
That is unmitigated nonsense.
این از آن حرفهای بی معنی وچرند است
peizefight
مسابقه حرفهای بوکس باجایزه نقدی
pro am
مسابقه گلف بازیگران حرفهای و اماتور
ranker
افسر سربازی کرده نظامی حرفهای
taxi squad
گروه بازیگران قراردادی درباشگاه حرفهای
decollate
جدا کردن موضوعات مختلف به ورقههای مجزا. جدا کردن دو یا سه موضوع مختلف به حالت مجزا و برداشتن کاغذ کاربنی
vanishes
بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
vanished
بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
vanish
بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
vanishing
بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
dilettantism
اقدام به کاری از روی تفنن وبطورغیر حرفهای
classics
مسابقههای سنتی سالانه پنج مسابقه مهم اسبدوانی سالانه انگلستان
classic
مسابقههای سنتی سالانه پنج مسابقه مهم اسبدوانی سالانه انگلستان
star design
طرح ستاره ای شکل
[این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
Eavesdrop
فالگوش ایستادن، استراق سمع کردن، یواشکی حرفهای دیگران را شنیدن
first class cricket
مسابقه کریکت بین تیمهای حرفهای و اماتور ایالات ودانشگاههای انگلستان
association for computing machinery
بزرگترین جامعه جهانی اموزشی و علمی جهت توسعه مهارتهای فنی وصلاحیتهای حرفهای متخصصان کامپیوتر
practitioners
وکیل کیف به دست وکیلی که کاراصلیش وکالت باشد وکیل حرفهای
practitioner
وکیل کیف به دست وکیلی که کاراصلیش وکالت باشد وکیل حرفهای
professional slang
زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
polytechnic
چند رشتهای چند حرفهای
polytechnics
چند رشتهای چند حرفهای
miscellaneous
مختلف
sundry
مختلف
various
مختلف
disparate
مختلف
discrepant
مختلف
variegated
مختلف
dissimilar
مختلف
off
مختلف
divergent
مختلف
varying
مختلف
diverse
مختلف
several
جدا مختلف
diverse
مختلف مخالف
heterochromatic
مختلف اللون
diversely
به اشکال مختلف
variously
بطور مختلف
two discrepant stories
دو حکایت مختلف
variate
مختلف کردن
miscellaneous works
کارهای مختلف
asynchronous
مختلف الزمان
half breed
از نژاد مختلف
variant
گوناگون مختلف
polyphyletic
مختلف الاجداد
polyphyletic
از نژادهای مختلف
half caste
ازنژاد مختلف
process
مراحل مختلف چیزی
varisized
دارای اندازههای مختلف
miscellanist
نویسنده مطالب مختلف
variform
گوناگون مختلف الشکل
interracial
بین نژادهای مختلف
interrace
بین نژادهای مختلف
various books
کتابهای گوناگون یا مختلف
rank and file
شئون مختلف نظامی
plugging
ورودی که به وسایل مختلف
plug
ورودی که به وسایل مختلف
multi tone horn
بوق با اصوات مختلف
processes
مراحل مختلف چیزی
plugs
ورودی که به وسایل مختلف
stages
مراحل مختلف یک موشک
eccentrics
مختلف المرکز بودن
stage
مراحل مختلف یک موشک
eccentric
مختلف المرکز بودن
team tennis
بازیهای مختلف تنیس
heterochromatic
دارای رنگهای مختلف
play off
<idiom>
رفتار مختلف با اشخاص
disjunctive
دارای دو شق مختلف فصلی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com