English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (11 milliseconds)
English Persian
auto racing مسابقه اتومبیل رانی
sprinting مسابقه اتومبیل رانی
Search result with all words
pit منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
pits منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
track پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
tracked پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
tracks پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
lap money جایزه نقدی برای موفقیت درهر دور مسابقه اتومبیل رانی
tirm oval پیست مسابقه اتومبیل رانی به شکل مثلث با گوشههای قوسی
Other Matches
motoring اتومبیل رانی
drive way مسیر اتومبیل رانی
auto drome پیست اتومبیل رانی
motor vehicle passenger مسافر خودرو [اتومبیل رانی]
car passenger سرنشین خودرو [اتومبیل رانی]
motor vehicle passenger سرنشین خودرو [اتومبیل رانی]
car passenger مسافر خودرو [اتومبیل رانی]
red flag پرچم قرمز اتومبیل رانی
starting motor راه انداز [استارتر] [اتومبیل رانی ]
under در قوس داخلی پیست اتومبیل رانی
under- در قوس داخلی پیست اتومبیل رانی
starter motor راه انداز [استارتر] [اتومبیل رانی ]
starter راه انداز [استارتر] [اتومبیل رانی ]
icekhana اتومبیل رانی روی سطح یخ بسته دریاچه
handicap مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
harness race مسابقه ارابه رانی
regatta مسابقه کرجی رانی
regattas مسابقه کرجی رانی
moto بخشی از مسابقه موتورسیکلت رانی
drag racing مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت
matinTes مسابقه ارابه رانی در روز
matinees مسابقه ارابه رانی در روز
matinee مسابقه ارابه رانی در روز
row a race مسابقه کرجی رانی دادن
trialling مسابقه ازمایشی موتورسیکلت رانی
off road racing مسابقه موتورسیکلت رانی در زمینهای ناهمواربطول چند صد مایل
speedway مسابقه موتورسیکلت رانی بین تیمهای 4 نفره درمسیرهموارخاکی
dragway مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragstrip مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
formula car اتومبیل مسابقه
racing car اتومبیل مسابقه
prototype نوعی اتومبیل مسابقه
prototypes نوعی اتومبیل مسابقه
indy car نوعی اتومبیل مسابقه
sprint car اتومبیل روباز مسابقه
indianapolis 00 نوعی اتومبیل مسابقه 005مایلی
kart نوعی اتومبیل کوچک مسابقه
pace car اتومبیل راهنمای اتومبیلهای مسابقه در رژه
grand touring car نوعی اتومبیل مسابقه مسافتهای طولانی
midget نوعی اتومبیل مسابقه باچرخهای روباز
dragster نوعی اتومبیل مخصوص مسابقه سرعت
midgets نوعی اتومبیل مسابقه باچرخهای روباز
moto cross مسابقه موتورسیکلت رانی درمسیر خاکی محدود تپه و پیچ جاده و پرش در دو بخش 03یا 54 دقیقه
dirt track car نوعی اتومبیل مسابقه در جادههای گلی و شنی
preparing تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
prepares تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
prepare تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
set up اماده کردن اتومبیل برای مسابقه درمسیر معین
stocker اتومبیل مسافرتی بدون تغییریا تغییرات جزئی برای مسابقه
booster cable [jumper cable] کابل باتری به باتری [اتومبیل رانی ]
sedan اتومبیل مسافرتی که ممکن است با تغییراتی برای مسابقه اماده شود
sedans اتومبیل مسافرتی که ممکن است با تغییراتی برای مسابقه اماده شود
dragger شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
dump شکست دادن حریف درمسابقه موتورسیکلت رانی یااتومبیل رانی یا قایق قایقرانی سرعت
orthodromics کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
orthodromy کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
slingshot مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
slingshots مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
hot rod اتومبیل شکاری وسریع السیر اتومبیل مسابقهای
stock-car اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
stock car اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
stock-cars اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
windscreens پنجره اتومبیل شیشه جلو اتومبیل
automobiles اتومبیل راندن اتومبیل سوار شدن
automobile اتومبیل راندن اتومبیل سوار شدن
windscreen پنجره اتومبیل شیشه جلو اتومبیل
floatable قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
formulae مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
skull practice کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligan مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligans مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
sack race مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
tug of war مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
opener مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
selling plater اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
seniors مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
senior مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
match play مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
ranee رانی
rani رانی
crural رانی
femoral رانی
stable گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
inguinal کشاله رانی
salacity شهوت رانی
salaciousness شهوت رانی
canoe قایق رانی
oratorship سخن رانی
oarsmanship کرجی رانی
voluptuously باشهوت رانی
ejection بیرون رانی
canoes قایق رانی
repression واپس رانی
yachting قایق رانی
voluptuousness شهوت رانی
d. of a speech سخن رانی
extrusion روزن رانی
wheelchairs ویلچر رانی
wheelchair ویلچر رانی
sailing orders دستور کشتی رانی
aerostation کشتی رانی هوایی
salaciously از روی شهوت رانی
platform سخن رانی کردن
seaworthy قابل کشتی رانی
boat قایق رانی کردن
lectureships سمت سخن رانی
lectureship سمت سخن رانی
to give a lecture سخن رانی کردن
shipping company شرکت کشتی رانی
shippable قابل کشتی رانی
to go on the stump سخن رانی کردن
platforms سخن رانی کردن
to gratify ones passions شهوت رانی کردن
boats قایق رانی کردن
ease all درکرجی رانی ایست
pawn push پیاده رانی شطرنج
cabotage کشتی رانی ساحلی
loxodromics کشتی رانی در خط مایل
libidinously از روی شهوت رانی
harness racing ارابه رانی تک اسبه
inland navigation کشتی رانی در رودخانه ها
ox goad نیزه گاو رانی
pawn roller پیاده رانی شطرنج
pultrusion process فرایند کشش رانی
magnetic potential نیروی مغناطیس رانی
innavigable غیرقابل کشتی رانی
nautically از لحاظ کشتی رانی
funeral oration سخن رانی برسرجنازه
extrudate محصول روزن رانی
active emf نیروی برق رانی موثر
effective electromotive force نیروی برق رانی موثر
oceanshipping روشهای کشتی رانی دراقیانوس
loxodromic وابسته به کشتی رانی در خط مایل
contact electromotive force نیروی برق رانی مجاورتی
Carpool هم سفری [گردشگری] [خودرو رانی]
navigation river رودخانه قابل کشتی رانی
harness horse اسب مخصوص ارابه رانی
ride [American E] سواری [گردشگری] [خودرو رانی]
coasting کشتی رانی در طول ساحل
lift سواری [گردشگری] [خودرو رانی]
to row a race در مسبابقه کرجی رانی شرکت کردن
kite track مسیر ارابه رانی به شکل گلابی
portolano راهنمای کشتی رانی با شرح بنادر
circumnavigate دورتادورگیتی یا اقلیمی کشتی رانی کردن
sapphic vice شهوت رانی زنان نسبت به یکدیگر
eloge سخن رانی بافتخارکسیکه درگذشته است
quadrangular meet مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
to pander any one's lust وسائل شهوت رانی کسی رافراهم کردن
circumnavigation کسیکه دورگیتی یا اقلیمی کشتی رانی میکند
circumavigator کسی که دور گیتی یا اقلیمی کشتی رانی میکند
off roader شرکت کننده درمسابقه موتورسیکلت رانی درزمینهای ناهموار برای چندصد مایل
hobbled وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobble وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbles وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbling وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hopple وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
slaloms مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
slalom مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
ice racing مسابقه سرعت روی یخ مسابقه روی یخ
lines رانی در پیست مقدر امتیازاعطایی در شرطبندی روی اسب طناب مورد استفاده درقایق
line رانی در پیست مقدر امتیازاعطایی در شرطبندی روی اسب طناب مورد استفاده درقایق
speedway اتومبیل رو
car jack جک اتومبیل
automobile اتومبیل
autocar اتومبیل
jack جک اتومبیل
jacks جک اتومبیل
automobiles اتومبیل
motor coach jack جک اتومبیل
hobby car اتومبیل دو در
pony car اتومبیل دو در
sqark plug در اتومبیل
cars اتومبیل
horseless carriage اتومبیل
car اتومبیل
cattle-grid قفسفلزیمخصوصحملاحشام با اتومبیل
a small car یک اتومبیل کوچک
a medium sized car یک اتومبیل متوسط
car hire اجاره اتومبیل
car breakdown خرابی اتومبیل
radiators رادیاتور اتومبیل
interior heater بخاری اتومبیل
jitney اتومبیل کرایهای
funny car اتومبیل غیرعادی
garageman تعمیرکار اتومبیل
patrol cars اتومبیل گشتی
license plate نمرهی اتومبیل
car ports سایبان اتومبیل
ignition coil کویل اتومبیل
license plates نمرهی اتومبیل
licence plate پلاک اتومبیل
patrol car اتومبیل گشتی
heater plug شمع اتومبیل
car port سایبان اتومبیل
estate cars اتومبیل استیشن
a large car یک اتومبیل بزرگ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com