Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English
Persian
dash
مسابقه اسب دوانی یک مرحلهای
dashed
مسابقه اسب دوانی یک مرحلهای
dashes
مسابقه اسب دوانی یک مرحلهای
Other Matches
horse race
مسابقه اسب دوانی
stage race
مسابقه مرحلهای دوچرخه سواری
point race
مسابقه دوچرخه سواری طولانی چند مرحلهای
derby
نام شهری در انگلیس مسابقه اسب دوانی
derbies
نام شهری در انگلیس مسابقه اسب دوانی
poolroom
اطاق شرط بندی مسابقه اسب دوانی
hand
بردن مسابقه اسب دوانی با فاصله مناسب مجموع چهارتایی پیکان
handing
بردن مسابقه اسب دوانی با فاصله مناسب مجموع چهارتایی پیکان
selling race
مسابقه اسب دوانی که در ان اسب برنده بمعرض مزایده گذارده میشود
plater
صفحه فلزی ساز ماشین غلتک کاغذ سازی اسب مخصوص مسابقه اسب دوانی
step restart
شروع مجدد مرحلهای بازاغازی مرحلهای
horsey
وابسته به اسب دوانی معتاد به اسب دوانی
single step
تک مرحلهای
phasic
مرحلهای
skull practice
کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligan
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligans
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
tug of war
مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
sack race
مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
step growth polymerization
بسپارش مرحلهای
two stage experiment
ازمایش دو مرحلهای
stepwise regression
رگرسیون مرحلهای
stepwise polymerization
بسپارش مرحلهای
step reaction polymerization
بسپارش مرحلهای
multi stage
چند مرحلهای
multistage
چند مرحلهای
step polymerization
بسپارش مرحلهای
phase
مرحلهای کردن
phased
مرحلهای کردن
PM
تلفیق مرحلهای
phases
مرحلهای کردن
race
اسب دوانی
races
اسب دوانی
horse racing
اسب دوانی
raced
اسب دوانی
stepwise formation constant
ثابت تشکیل مرحلهای
sequential color television
تلویزیون رنگی مرحلهای
phasic stretch reflex
بازتاب کشش مرحلهای
sequence curcuit
مدار چند مرحلهای
multi stage production
تولید چند مرحلهای
two stage sampling
نمونه گیری دو مرحلهای
multi stage experiment
ازمایش چند مرحلهای
race card
برنامه اسب دوانی
jockey
سوارکاراسب دوانی شدن
jockeying
اسب دوانی فریب
jockeys
سوارکاراسب دوانی شدن
one pass assambler
همگذار یک مرحلهای اسمبلر تک گذاره
multi stage sampling
نمونه گیری چند مرحلهای
polyphase sort
جور کردن چند مرحلهای
multilevel addressing
ادرس دهی چند مرحلهای
selling plater
اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
opener
مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
the hurdles
اسپ دوانی با پرش از موانع
hippodrome
میدان اسب دوانی سیرک
sweepstake
شرط بندی در اسب دوانی
hurdle race
اسب دوانی با پرش از موانع
hippodrome
[میدان اسب دوانی یونانی]
pari mutuel
شرط بندی در اسب دوانی
sweep stakes
شرط بندی اسب دوانی
sweep stake
شرط بندی اسب دوانی
hurdles
اسب دوانی با پرش از ارتفاع
hurdle
اسب دوانی با پرش از ارتفاع
to ride a race
در اسب دوانی شرکت کردن
sweepstakes
شرط بندی در اسب دوانی
phaseout
توقف کار یا فراوری بطور مرحلهای
postward
بسوی محل شروع اسب دوانی
jockeys
نیرنگ زدن اسب دوانی کردن
jockey
نیرنگ زدن اسب دوانی کردن
totalizator
ماشین ثبت شرط بندی اسب دوانی
steeplechases
اسب دوانی باپرش از مانع اسبدوانی صحرایی
totalizer
ماشین ثبت شرط بندی اسب دوانی
totalisator
ماشین ثبت شرط بندی اسب دوانی
steeplechase
اسب دوانی باپرش از مانع اسبدوانی صحرایی
thor
نوعی موشک یک مرحلهای اتمی بالیستیکی برد متوسط
seniors
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
senior
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
paddock
میدان تمرین اسب دوانی واتومبیلهای کورسی حصار
grandstand
جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها
grandstands
جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها
paddocks
میدان تمرین اسب دوانی واتومبیلهای کورسی حصار
ringman
کسیکه دراسب دوانی کارش شرط بندی بامردم است
minuteman
نوعی موشک سه مرحلهای قاره پیمایی که کلاهک اتمی حمل میکند
match play
مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
homing phase
مرحلهای از پرواز موشک هدایت شونده بین نیمه مسیرو نزدیک هدف
three stage least squares method
روش حداقل مربعات سه مرحلهای برای تخمین پارامترهای معادلات همزمانی در اقتصاد سنجی
binding time
زمان انقیاد مرحلهای که در ان مترجم شکل زبان ماشین نام ها وادرس ها را جایگزین انهامیکند
syntax
مرحلهای در کامپایل که در آن عبارتها بررسی می شوند برای اینکه آیا از قوانین پیروی می کنند یا خیر
one for one
مرحلهای غالبا" مربوط به یک اسمبلر که در ان یک جمله زبان منبع به یک دستور کارزبان ماشین تبدیل میشود
handicap
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
stables
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stable
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
progress payment
پرداخت مبالغ قرارداد طبق پیشرفت کار پرداخت مرحلهای
stage payments
پرداختهای مرحلهای پرداختهای که در چند مرحله صورت میگیرد
dragstrip
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
quadrangular meet
مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
horsy
معتاد به اسب سواری یا اسب دوانی
lexical analysis
مرحلهای در ترجمه برنامه که نرم افزار کامپایل یا ترجمه کلمات کلیدی برنامه را با دستورات که ماشین جایگزین کند
slaloms
مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
slalom
مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
ice racing
مسابقه سرعت روی یخ مسابقه روی یخ
dictatorship of proletariat
اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
dragger
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
racing
مسابقه
race
مسابقه
raced
مسابقه
chased
مسابقه
tournaments
مسابقه
contests
مسابقه
chase
مسابقه
events
مسابقه
event
مسابقه
chases
مسابقه
chace
مسابقه
contesting
مسابقه
game
مسابقه
races
مسابقه
match
مسابقه
matches
مسابقه
agonism
مسابقه
setter
یک مسابقه
setters
یک مسابقه
contest
مسابقه
tournament
مسابقه
contested
مسابقه
chasing
مسابقه
competition
مسابقه
ski racer
مسابقه رو
meet
مسابقه
meets
مسابقه
competitions
مسابقه
tourney
مسابقه
ball game
مسابقه
competition
مسابقه
contest
مسابقه
competitions
مسابقه ها
contests
مسابقه ها
ball games
مسابقه
kyorougei
مسابقه
to scamper
مسابقه دادن
invitational
مسابقه دعوتی
racehorse
اسب مسابقه
racehorses
اسب مسابقه
racecourse
دور مسابقه
race horse
اسب مسابقه
racetracks
خط سیر مسابقه
victors
برنده مسابقه
racetrack
خط سیر مسابقه
To win the match(race,contest).
مسابقه رابردن
A hurdle race .
مسابقه دو با مانع
tournaments
یک دوره مسابقه
retire
کناررفتن از مسابقه
race course
میدان مسابقه
tournament
یک دوره مسابقه
arms race
مسابقه تسلیحاتی
retires
کناررفتن از مسابقه
victor
برنده مسابقه
nightcaps
اخرین مسابقه
nightcap
اخرین مسابقه
racecourses
دور مسابقه
meeting
یک دوره مسابقه
bullfighting
مسابقه گاوبازی
fencing
مسابقه شمشیربازی
singles
مسابقه انفرادی
races
مسابقه سرعت
a game of chess
یک مسابقه شطرنج
raced
مسابقه سرعت
meetings
یک دوره مسابقه
bobsledding
مسابقه لوژسواری
bobsleigh
مسابقه لوژسواری
friendly
مسابقه دوستانه
prize ring
گود مسابقه
friendliest
مسابقه دوستانه
friendlies
مسابقه دوستانه
friendlier
مسابقه دوستانه
tours
یک دوره مسابقه
touring
یک دوره مسابقه
toured
یک دوره مسابقه
tour
یک دوره مسابقه
bobsleighs
مسابقه لوژسواری
championship
مسابقه قهرمانی
interscholastic competition
مسابقه اموزشگاه ها
foot race
مسابقه راهپیمایی
epee
مسابقه اپه
enduro
مسابقه استقامت
endurance race
مسابقه استقامت
scratch line
خط شروع مسابقه
sculler
پاروزن در مسابقه
shiai
مسابقه جودو
shooting ckock
ساعت مسابقه
elapsed time
مدت مسابقه
shot clock
ساعت مسابقه
shootoff
مسابقه اضافی
dogsled
مسابقه سورتمه با سگ
slugfest
مسابقه سنگین
criterium
مسابقه جاده
race walking
مسابقه راهپیمایی
footrace
مسابقه دویدن
formula car
اتومبیل مسابقه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com