Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 211 (3 milliseconds)
English	Persian
ranging	مسافت یابی
range finding	مسافت یابی
Search result with all words
spot	مسافت یابی کردن
spots	مسافت یابی کردن
ranging	مسافت یابی کردن
flash ranging	مسافت یابی نوری
flash ranging location	تعیین محل هدفها با مسافت یابی نوری
range sensing	تخمین زدن برد مسافت یابی کردن
ranging pole	شاخصهای مسافت یابی
sofar	سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
sound ranging	مسافت یابی صوتی
Other Matches
photo distance	مسافت اندازه گیری شده ازعکس هوایی مسافت روی عکس
time distance	مسافت زمانی حرکت ستون مسافت طی شده در زمان معین
mean free for scattering	مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
range scale	طبله برد مقیاس مسافت جدول مسافت
attenuation mean free path	مسافت ازاد میانگین درتضعیف مسافت تضعیف
mean free path for attenuation	مسافت ازاد میانگین درتضعیف مسافت تضعیف
scattering mean free path	مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
involution	توان یابی قوه یابی
short international	مسابقهای که هر تیرانداز 03تیر از مسافت 05 متر و 03تیر از مسافت 53 متر و 03تیر از مسافت 52 متر با تیرو کمان می اندازد
range section	قسمت مسئول مسافت یاب یاکار با دستگاه مسافت یاب دریک اتشبار
range component	عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
windsor round	مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری و 63تیر از مسافت 05 متری و63 تیر از 04 متری با کمان
vehicle stopping distance	مسافت ایست وسیله نقلیه مسافت ایست خودرو
coincidence range finder	مسافت یاب دوشاخهای مسافت یاب انطباقی
mean free path absorption	مسافت ازاد میانگین در جذب مسافت جذب
absorption mean free path	مسافت ازاد میانگین در جذب مسافت جذب
road distance	مسافت روی جاده یا مسافت طی شده از جاده
telemetering	ارزیابی کردن موشکها مسافت سنجی کردن مسافت سنجی
extrapolations	برون یابی
edging	حاشیه یابی
edgings	حاشیه یابی
castaway	عمق یابی
castaways	عمق یابی
achievements	دست یابی
achievement	دست یابی
orientate	جهت یابی
orientates	جهت یابی
orientating	جهت یابی
termination	پایان یابی
interpolations	میان یابی
patterning	طرح یابی
levelling	ارتفاع یابی
interpolations	درون یابی
trapping	غلط یابی
interpolation	میان یابی
interpolation	درون یابی
mark sensing	نشان یابی
localization	موضع یابی
obstacle sense	حس مانع یابی
position finding	موقعیت یابی
quadricycle	چهارچرخه یابی
signal detection	علامت یابی
sourcing	منابع یابی
summation	مجموع یابی
troubleshooting	عیب یابی
troubleshooting	اشکال یابی
matchmaking	زوج یابی
knowledge acquisition	آگاهی یابی
insinuation	رخنه یابی
i. and evdevolution	توان یابی
calibration	خصلت یابی
cost finding	ارزش یابی
debugger	اشکال یابی
direction finding	جهت یابی
extrapolation	برون یابی
error detection	خطا یابی
factoring	عامل یابی
fault detection	عیب یابی
fault diagnosis	عیب یابی
fault finding	عیب یابی
fringing	ریشه یابی
goniometry	زاویه یابی
surveyed	زمینه یابی
accesses	دست یابی
locations	مکان یابی
acquisitions	هدف یابی
marketing	بازار یابی
accessing	دست یابی
acquisition	هدف یابی
orientation	جهت یابی
positioning	موقع یابی
surveys	زمینه یابی
location	مکان یابی
attainments	دست یابی
addressing	نشانی یابی
access	دست یابی
attainment	دست یابی
survey	زمینه یابی
accessed	دست یابی
locate mode	باب مکان یابی
localization of function	موضع یابی کارکرد
marginal costing	هزینه یابی نهائی
trace	رد یابی کردن نشان
traced	رد یابی کردن نشان
traces	رد یابی کردن نشان
parallel access	با دست یابی موازی
sound	عمق یابی کردن
sounded	عمق یابی کردن
direction finding station	پست جهت یابی
maximum direction finding	جهت یابی حداکثر
marginal costing	هزینه یابی نهایی
job costing	هزینه یابی کار
attitude survey	زمینه یابی نگرش
continuous levelling	تراز یابی پیوسته
cost centre	مرکز هزینه یابی
aerial target aquisition	هدف یابی هوایی
acoustic minehunting	مین یابی صوتی
absurdities test	ازمون مهمل یابی
cost unit	واحد هزینه یابی
direction finding	سمت یابی کردن
direction finding	جهت یابی کردن
direction finding aerial	انتن جهت یابی
plumb	ژرف یابی کردن
frigid manners	اطوارخنک یابی مزه
excitor	عصب یابی محرک
item scaling	مقیاس یابی پرسشها
extender board	وسیله عیب یابی
extrapolating	برون یابی کردن
three dimensional direction finding	جهت یابی فضایی
detailing	یات و مسیر یابی
detail	یات و مسیر یابی
sounds	عمق یابی کردن
quick access	با دست یابی تند
radio direction finding	جهت یابی بی سیم
soundest	عمق یابی کردن
random processing	با دست یابی تصادفی
space orientation	موقعیت یابی فضایی
spatial orientation	موقعیت یابی فضایی
survey tests	ازمونهای زمینه یابی
target aquisition	سیستم هدف یابی
performance evaluation	ارز یابی کارایی
interpolates	درون یابی کردن
extrapolates	برون یابی کردن
extrapolated	برون یابی کردن
extrapolate	برون یابی کردن
interpolating	درون یابی کردن
interpolated	درون یابی کردن
interpolate	درون یابی کردن
length	مسافت
distance	مسافت
distances	مسافت
lengths	مسافت
short-range	کم مسافت
ranges	مسافت
ranged	مسافت
range	مسافت
short range	کم مسافت
snip	ادم کوچک یابی اهمیت
dumb barge	کرجی بی بادبان یابی موتور
knotty pate	ادم خرف یابی کله
tomnoddy	ادم خرف یابی کله
paramorphous	دارای خاصیت تغییر یابی
inelegantly	ازروی بی فرافتی یابی ذوقی
paramorphic	دارای خاصیت تغییر یابی
eventration	جنین بی شکم یابی روده
echo sounding	عمق یابی انعکاس صوت
costing and pricing	هزینه یابی و قیمت گذاری
snipping	ادم کوچک یابی اهمیت
disinterestedly	ازروی بی طرفی یابی علاقگی
stramline flow	جریان موازی یابی ممانعت
snipped	ادم کوچک یابی اهمیت
an unerring aim	نشان درست یابی خطا
range determination	تخمین مسافت
odometer	مسافت سنج
odometry	مسافت پیمایی
range indicator	مقیاس مسافت
range indicator	طبله مسافت
range indicator	شاخص مسافت
plotting scale	خط کش مسافت یاب
rangefinders	مسافت یاب
taximeter	مسافت سنج
proximity fuze	از مسافت دور
equidistance	مسافت مساوی
supporting distance	مسافت پشتیبانی
range adjustment	تنظیم مسافت
intervalometer	مسافت سنج
sight distance	مسافت دید
training distance	مسافت تمرین
known distance	مسافت معلوم
range sensing	تخمین مسافت
range scale	طبله مسافت
metrograph	مسافت سنج
jacob's staff	مسافت سنج
odograph	مسافت سنج
range calibration	تنظیم مسافت
telephone	در یک مسافت طولانی
hauled	مسافت حمل
range drum	طبله مسافت
test course	مسافت ازمایش
viameter	مسافت پیما
close range	مسافت نزدیک
trochometer	مسافت پیما
burst range	مسافت ترکش
haul	مسافت حمل
blooming train	مسافت نورد
air distance	مسافت هوایی
range finder	مسافت یاب
telemetry	مسافت سنجی
telephoned	در یک مسافت طولانی
hauls	مسافت حمل
telephones	در یک مسافت طولانی
range determination	تعیین مسافت
telephoning	در یک مسافت طولانی
racing course	مسافت مسابقه
hauling	مسافت حمل
telemeter	مسافت سنج
quadrantal	مربوط به اشتباه در دستگاه جهت یابی
located	مستقر ساختن مکان یابی کردن
locating	مستقر ساختن مکان یابی کردن
locates	مستقر ساختن مکان یابی کردن

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com