English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
sabbatarian مسیحی معتقد به تعطیل کار و عبادت در یکشنبه ها
Other Matches
Sunday مربوط به یکشنبه تعطیل
Sundays مربوط به یکشنبه تعطیل
sabbatarianism اعتقاد به تعطیل کار و عبادت دریکشنبه ها
Sabbath یکشنبه
On Sunday night. شب یکشنبه
Sunday یکشنبه
dirst d. یکشنبه
Sundays یکشنبه
lord's day یکشنبه
last sunday یکشنبه گذشته
Sunday یکشنبه را گذراندن
Sunday Schools مدرسهی یکشنبه
Sunday School مدرسهی یکشنبه
Sundays یکشنبه را گذراندن
quinquagesima sunday یکشنبه پیش ازلنت
last sunday همین یکشنبه که گذشت
the loard's day روز خداوند یکشنبه
quinquagesima یکشنبه پیش ازلنت
worshipping عبادت
worshiped عبادت
worship عبادت
devotions عبادت
ritual practice عبادت
divine service عبادت
meditation عبادت
worships عبادت
worshiping عبادت
Christian مسیحی
christial مسیحی
member of christ مسیحی
Christianity مسیحی
service عبادت تشریفات
meditate عبادت کردن
mattins عبادت بامدادی
sext عبادت ساعت 21
sorb عبادت پرستش
serviced عبادت تشریفات
devotionalist عبادت کننده
nocturn عبادت نیمه شب
meditates عبادت کردن
d. service عبادت خدا
meditating عبادت کردن
triduum عبادت سه روزه
vespers عبادت شامگاهی
meditated عبادت کردن
dominical وابسته به روز خداوند یعنی یکشنبه
passion sunday یکشنبه دوم پیش ازعیدرستاخیزمسیح یا عیدفصح
Every day of the week but Sundays. همه روز هفته غیر از یکشنبه ها
low sunday اولین یکشنبه بعد از عید پاک
Christianity دین مسیحی
evengelist مبلغ مسیحی
unchristian غیر مسیحی
christianism دین مسیحی
christianize مسیحی کردن
pseudo christian مسیحی نما
The shops will be open daily except Sundays / excluding Sundays / outside of Sundays [American E] . مغازه ها به جز یکشنبه ها روزانه باز خواهند بود.
worships عبادت پرستش کردن
worshiping عبادت پرستش کردن
small hours ساعات عبادت صبحگاهی
worshiped عبادت پرستش کردن
worship عبادت پرستش کردن
the worship of god پرستش یا عبادت خدا
worshipping عبادت پرستش کردن
born-again مسیحی از نوزاده شده
d. year سال میلادی مسیحی
maronite مسیحی مقیم لبنان
service اطاعت و فرمانبرداری عبادت و نماز
serviced اطاعت و فرمانبرداری عبادت و نماز
YMCA مخفف باشگاه جوانان مسیحی
Gentiles کسی که نه مسیحی و نه کلیمی باشد
YMCAs مخفف باشگاه جوانان مسیحی
Gentile کسی که نه مسیحی و نه کلیمی باشد
moss trooper راهزن یا غارتگرمرزی درسده 71 مسیحی
January اولین ماه سال مسیحی
September نهمین ماه تقویم مسیحی
mondayish بیحال در روز دوشنبه بواسطه بیکاری یکشنبه خسته از کار
recusancy سرپیچی امتناع از حضور در مجالس عبادت
recusance سرپیچی امتناع از حضور در مجالس عبادت
YWCA مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
august ماه هشتم سال مسیحی که 13 روزاست
YWCAs مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
the church militant همه کسانی که در راه دین مسیحی می جنگند
ikons تصویر حضرت مسیح یامریم ویامقدسین مسیحی
icon تصویر حضرت مسیح یامریم ویامقدسین مسیحی
Methodist فرقه مسیحی " متدیست " مومن به این مذهب
Methodists فرقه مسیحی " متدیست " مومن به این مذهب
icons تصویر حضرت مسیح یامریم ویامقدسین مسیحی
reconversion هدایت مجدد بدین مسیحی بازگشت از گمراهی
hospitaler فرقههای مسیحی که از بیماران ومعلولین پرستاری میکردند
believer معتقد
believers معتقد
fatalist معتقد به سرنوشت
predestinarian معتقد به تقدیر
introspectionist کسیکه معتقد به
trinitarian معتقد به تثلیث
theist معتقد بخدا
casualist معتقد به اتفاق
polygamist معتقد به تعددزوجات
resurrectionist معتقد برستاخیز
lararium [اتاق کوچک در خانه های رومی برای عبادت شخصی]
recessional hymn سرودیکه هنگام دست کشیدن کشیشان از عبادت نواخته میشود
christian era مبداء تاریخ کشورهای مسیحی که از زمان تولد مسیح اغازمیگردد
red tapist معتقد به red-tapism
rationalistic معتقد به اصالت عقل
trinitarian معتقد بوجوداقانیم ثلاثه
rationalist معتقد به فلسفه عقلانی
idealist معتقد به ایده الیسم
materialist معتقد به اصالت ماده
materialists معتقد به اصالت ماده
nihilist معتقد به مکتب nihilism
naturalists معتقد به فلسفه طبیعی
naturalist معتقد به فلسفه طبیعی
henotheist معتقد یا وابسته به توحیدنوبتی
moralist معتقد به اصول اخلاق
moralists معتقد به اصول اخلاق
spiritualists معتقد بارتباط باارواح
spiritualist معتقد بارتباط باارواح
evolutionist معتقد به فرضیه تکامل یافرگشت
hylicist کسیکه معتقد به مادیات است
rabbinist معتقد به احادیث بنی اسرائیل
self righteous معتقد بعدالت وتقوی خود
self-righteous معتقد بعدالت وتقوی خود
socialists جامعه گرا معتقد به سوسیالیسم
principle معتقد باصول ومبادی کردن
self-righteousness معتقد بعدالت وتقوی خود
adoptionist معتقد به فرزند خواندگی عیسی
biracialism معتقد به یا دارای دونژاد بودن
socialist جامعه گرا معتقد به سوسیالیسم
epicurus نام فیلسوف یونانی که معتقد
Thank God it's Friday! [TGIF] خدا را شکر امروز جمعه است! [چونکه شنبه و یکشنبه آخر هفته کار نمی کنند]
Thank goodness خدا را شکر امروز جمعه است! [چونکه شنبه و یکشنبه آخر هفته کار نمی کنند]
prorogation تعطیل
tie-up تعطیل
vacations تعطیل
standstill تعطیل
vacation تعطیل
cessation تعطیل
tie-ups تعطیل
holiday تعطیل
standstil تعطیل
suspension تعطیل
suspensions تعطیل
holidays تعطیل
shut down تعطیل
millenarian معتقد به سلطنت هزار ساله مسیح
totemite معتقد بوجودروح حافظ یک قوم یا قبیله
representationalist معتقد بفلسفه ایده هاو افکار
revelationist کسیکه معتقد به الهام ومکاشفه است
bureaucrat فرد معتقد به رعایت تشریفات اداری
totemist معتقد بوجودروح حافظ یک قوم یا قبیله
bureaucrats فرد معتقد به رعایت تشریفات اداری
three-day retreat گردهمایی سه روزه دور از مردم عمومی [برای دعا کردن، درس دینی و عبادت]
vacation monthes long تعطیل 3 ماه
work stoppage تعطیل در کار
shut down تعطیل کردن
shut down تعطیل شدن
shut down point نقطه تعطیل
red day روز تعطیل
to close down تعطیل کردن
stop تعطیل کردن
vacate تعطیل کردن
vacated تعطیل کردن
vacates تعطیل کردن
vacating تعطیل کردن
shutdown تعطیل شدن
shutdowns تعطیل شدن
Sabbath روز تعطیل
adjournments تعطیل موقتی
holiday تعطیل مذهبی
holidays تعطیل مذهبی
cut back تعطیل کارخانه
poetical حبس تعطیل
vacations به تعطیل رفتن
stopped تعطیل کردن
stopping تعطیل کردن
stops تعطیل کردن
shut تعطیل شدن
shut تعطیل کردن
shuts تعطیل شدن
shuts تعطیل کردن
shutting تعطیل شدن
shutting تعطیل کردن
adjournment تعطیل موقتی
vacation به تعطیل رفتن
prorogate تعطیل شدن
prorogue تعطیل کردن
lock out تعطیل کارخانه
make and mand تعطیل نیمروزه
play day روزبیکاری یا تعطیل
holy day تعطیل مذهبی
prorogue تعطیل شدن
prorogation of parliament تعطیل مجلس
animalist مصور حیوانات معتقد به حیوان صفتی انسان
geocentric معتقد باینکه خداوندزمین رامرکز عالم وجودقرارداده
infallibilist کسیکه معتقد است که پاپ اشتباه نمیکند
suspending موقتا" تعطیل کردن
holyday روز تعطیل مذهبی
the school is out مدرسه تعطیل است
recess تعطیل موقتی تنفس
weekends تعطیل اخرهفته را گذراندن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com