Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English
Persian
trend
مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
trends
مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
Other Matches
misses
موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
sensing
تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
missed
موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
miss
موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
sabot
کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
clues
گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
frangible bullet
گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
fire ball
گلوله انفجاری گوی اتشین اتمی گلوله
clue
گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
ogive
ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
splinterproof
ضدبسکهای گلوله ضد قطعات گلوله
dud
منفجرنشدن گلوله گلوله ناپیدا
velocity jump
جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
cruelty
عقلا" قابل پیش بینی باشد . این چنین رفتاری معمولا" باعث صدورحکم طلاق میشود
maximum ordinate
حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
base of trajectory
تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
nuclear stalemate
گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
square base
کف گلوله یا قسمت ته گلوله
side spray
بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
flare dud
گلوله اتمی که در ارتفاع بیش از ارتفاع پیش بینی شده منفجر میشود
ballistics of penetration
شناسایی شرایط نفوذ گلوله شناسایی مسیر نفوذ گلوله
angle of arrival
زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
lead collision course
مسیر تصادم گلوله با هدف خط تصادم گلوله با هدف
town fog
نوعی مه یخ مانند که دردرجه حرارت خیلی پایین تولید میشود و معمولا درشهرهای پر جمعیت دیده میشود
bullet
گلوله
projectile
گلوله
fire ball
گلوله
pellet
گلوله
rounds
گلوله ها
bullets
گلوله
shell proof
ضد گلوله
cannon proof
ضد گلوله
line shot
گلوله در خط
gunshot
گلوله
gunshots
گلوله
glomerule
گلوله رگ
shots
گلوله
shot
گلوله
roundest
گلوله
bullet-proof
ضد گلوله
cartridges
گلوله
ball
گلوله
round
گلوله
cartridge
گلوله
clues
گلوله نخ
clue
گلوله نخ
globes
گلوله
globe
گلوله
fax
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxed
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
workgroup
خصوصیتی که به بستههای نرم افزاری استاندارد اضافه میشود که باعث کارایی بهتر آن در گروه کاربران شبکه میشود
faxes
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxing
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
blob
گلوله حباب
loading tray
سینی پر کن گلوله
line of impact
خط اصابت گلوله
impacts
اصابت گلوله
hit
اصابت گلوله
impact
اصابت گلوله
shoot
گلوله زدن
shoots
برد گلوله
shoot
برد گلوله
shoots
گلوله زدن
bullet-proof
ضد گلوله کردن
bullet-proof
پاد گلوله
to round up
گلوله کردن
graupel
گلوله برف
gun shot
گلوله توپ
trial shot
گلوله ازمایشی
gun stone
گلوله توپ
gunshot wound
زخم گلوله
illuminating shell
گلوله منور
starshell
گلوله منور
sugarplum
گلوله نبات
illumination round
گلوله منور
fireballs
گلوله انفجاری
fireball
گلوله انفجاری
gunshots
زخم گلوله
tracer shell
گلوله رسام
gunshot
زخم گلوله
to toll up
گلوله شدن
globus hystericus
گلوله هیستریایی
number of rounds
تعداد گلوله ها
hits
اصابت گلوله
shrapnel shell
گلوله انفجاری
single shot
گلوله منفرد
smoke projectile
گلوله دودانگیز
smoke round
گلوله دودانگیز
marbles
گلوله شیشهای
ball
گلوله کردن
marble
گلوله شیشهای
snow ball
گلوله برف
ball
گلوله توپ
star shell
گلوله نورافشان
bullets
گلوله فشنگ
bullets
گلوله تفنگ
leads
شاقول گلوله
bullet
گلوله فشنگ
star shell
گلوله منور
bullet
گلوله تفنگ
shoot down
با گلوله کشتن
shilleilagh
گلوله شلیلاق
ounce of lead
گلوله سربی
piercing shell
گلوله ثاقب
plumb bob
گلوله شاقول
potshot
گلوله هوایی
projectile flat
سکوی گلوله
delivery
فروریختن گلوله
delivery
پرتاب گلوله
deliveries
فروریختن گلوله
deliveries
پرتاب گلوله
hitting
اصابت گلوله
live round
گلوله جنگی
rotating band
کمربند گلوله
shell fragments
بسک گلوله
shell fragments
قطعات گلوله
shell proof
ضد نفوذ گلوله
shell room
انبار گلوله
lead
شاقول گلوله
gilding metal
روکش گلوله
ditto
گلوله در راه
shaft
خدنگ گلوله
snowballs
گلوله برف
snowballing
گلوله برف
canon ball
گلوله توپ
cannonball
گلوله توپ
snowballed
گلوله برف
cannon shot
گلوله توپ
cannon proof
ضد گلوله توپ
slugged
گلوله بی شکل
beehives
گلوله ضد نفر
shafts
خدنگ گلوله
buckshot
گلوله سربی
center of burst
مرکزاصابت گلوله
plumb
گلوله سربی
cease loading
گلوله را پرنکنید
cartouche
گلوله توپ
cartouch
گلوله توپ
beehive
گلوله ضد نفر
snowball
گلوله برف
bombards
گلوله باران
burst center
مرکز گلوله
bulletproof
ضد یا مانع گلوله
blank catridge
گلوله سلام
blank cartridge
فشنگ بی گلوله
base spray
بسکهای ته گلوله
base fuze
ماسوره ته گلوله
ballistic trajectory
خط سیربالیستیکی گلوله
cannon balls
گلوله توپ
plummet
گلوله سربی
slugs
گلوله بی شکل
plummeted
گلوله سربی
bombarding
گلوله باران
can , not observe
گلوله ناپیدا
bombarded
گلوله باران
slug
گلوله بی شکل
bombard
گلوله باران
incendiary
گلوله اتش زا
plummets
گلوله سربی
plummeting
گلوله سربی
cannon ball
گلوله توپ
clew
گلوله کردن
missile
گلوله موشک
blobs
گلوله حباب
trajectories
مسیر گلوله
missiles
گلوله موشک
drill ammunition
گلوله مشقی
shrapnel
گلوله ضد نفر
shells
گلوله توپ
trajectories
خط سیر گلوله
shrapnel
گلوله نارنجکی
trajectory
مسیر گلوله
shrapnel
گلوله افشان
shrapnel
گلوله انفجاری
equivalent service rounds
گلوله معادل
lost
گلوله ناپیدا
fixed shell
گلوله متصل
rotund
گلوله وار
gas shell
گلوله دودانگیز
trajectory
خط سیر گلوله
shell
گلوله توپ
shelling
گلوله توپ
bombardments
گلوله باران
fragments
بسک گلوله
conglobate
گلوله شدن
fragmenting
بسک گلوله
fragment
بسک گلوله
bombardment
گلوله باران
clew
گلوله نخ گره
angle of incidence
زاویه اصابت گلوله
weight zone
مربع وزن گلوله
shot
گلوله تیراندازی شده
angle of fall
زاویه فرود گلوله
splinterproof
سنگر ضد ترکش گلوله
angle of safety
زاویه تامین گلوله
ballistic
وضع حرکت گلوله
ballistic
منحنی مسیر گلوله
dummies
گلوله مشقی ادمک
armor piercing capped
گلوله باکلاهک ثاقب
volley fire
پرتاب همزمان گلوله ها با هم
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com