Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
English
Persian
drive way
مسیر اتومبیل رانی
Search result with all words
track
پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
tracked
پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
tracks
پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
Other Matches
motoring
اتومبیل رانی
auto racing
مسابقه اتومبیل رانی
auto drome
پیست اتومبیل رانی
sprinting
مسابقه اتومبیل رانی
car passenger
مسافر خودرو
[اتومبیل رانی]
motor vehicle passenger
سرنشین خودرو
[اتومبیل رانی]
motor vehicle passenger
مسافر خودرو
[اتومبیل رانی]
red flag
پرچم قرمز اتومبیل رانی
car passenger
سرنشین خودرو
[اتومبیل رانی]
starter motor
راه انداز
[استارتر]
[اتومبیل رانی ]
starter
راه انداز
[استارتر]
[اتومبیل رانی ]
under-
در قوس داخلی پیست اتومبیل رانی
under
در قوس داخلی پیست اتومبیل رانی
starting motor
راه انداز
[استارتر]
[اتومبیل رانی ]
icekhana
اتومبیل رانی روی سطح یخ بسته دریاچه
tirm oval
پیست مسابقه اتومبیل رانی به شکل مثلث با گوشههای قوسی
lap money
جایزه نقدی برای موفقیت درهر دور مسابقه اتومبیل رانی
kite track
مسیر ارابه رانی به شکل گلابی
dragstrip
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
pits
منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
pit
منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
booster cable
[jumper cable]
کابل باتری به باتری
[اتومبیل رانی ]
dump
شکست دادن حریف درمسابقه موتورسیکلت رانی یااتومبیل رانی یا قایق قایقرانی سرعت
orthodromics
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
orthodromy
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
slingshots
مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
slingshot
مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
stock-car
اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
stock car
اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
hot rod
اتومبیل شکاری وسریع السیر اتومبیل مسابقهای
stock-cars
اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
automobile
اتومبیل راندن اتومبیل سوار شدن
windscreens
پنجره اتومبیل شیشه جلو اتومبیل
windscreen
پنجره اتومبیل شیشه جلو اتومبیل
automobiles
اتومبیل راندن اتومبیل سوار شدن
floatable
قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
fastest
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasted
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasts
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fast
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
lanes
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lane
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
groove
خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
grooves
خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
multithread
طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود
switched network backup
انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
landing approach
مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
ball cushion
دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
crane rail
مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
summits
حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
midcourse guidance
هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
summit
حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
transit route
مسیر دریایی بین المللی مسیر ترانزیت راه ترانزیت
femoral
رانی
crural
رانی
ranee
رانی
rani
رانی
node
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
fire lane
مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
nodes
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
base of trajectory
تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
salacity
شهوت رانی
extrusion
روزن رانی
wheelchair
ویلچر رانی
canoes
قایق رانی
salaciousness
شهوت رانی
repression
واپس رانی
canoe
قایق رانی
ejection
بیرون رانی
d. of a speech
سخن رانی
inguinal
کشاله رانی
oarsmanship
کرجی رانی
yachting
قایق رانی
oratorship
سخن رانی
voluptuousness
شهوت رانی
wheelchairs
ویلچر رانی
voluptuously
باشهوت رانی
boat
قایق رانی کردن
sailing orders
دستور کشتی رانی
salaciously
از روی شهوت رانی
nautically
از لحاظ کشتی رانی
shipping company
شرکت کشتی رانی
regattas
مسابقه کرجی رانی
regatta
مسابقه کرجی رانی
harness race
مسابقه ارابه رانی
pawn push
پیاده رانی شطرنج
pawn roller
پیاده رانی شطرنج
aerostation
کشتی رانی هوایی
libidinously
از روی شهوت رانی
ease all
درکرجی رانی ایست
seaworthy
قابل کشتی رانی
shippable
قابل کشتی رانی
cabotage
کشتی رانی ساحلی
harness racing
ارابه رانی تک اسبه
extrudate
محصول روزن رانی
platform
سخن رانی کردن
funeral oration
سخن رانی برسرجنازه
to give a lecture
سخن رانی کردن
to go on the stump
سخن رانی کردن
platforms
سخن رانی کردن
to gratify ones passions
شهوت رانی کردن
lectureship
سمت سخن رانی
lectureships
سمت سخن رانی
innavigable
غیرقابل کشتی رانی
ox goad
نیزه گاو رانی
inland navigation
کشتی رانی در رودخانه ها
loxodromics
کشتی رانی در خط مایل
pultrusion process
فرایند کشش رانی
magnetic potential
نیروی مغناطیس رانی
boats
قایق رانی کردن
matinees
مسابقه ارابه رانی در روز
loxodromic
وابسته به کشتی رانی در خط مایل
row a race
مسابقه کرجی رانی دادن
active emf
نیروی برق رانی موثر
oceanshipping
روشهای کشتی رانی دراقیانوس
effective electromotive force
نیروی برق رانی موثر
moto
بخشی از مسابقه موتورسیکلت رانی
matinee
مسابقه ارابه رانی در روز
navigation river
رودخانه قابل کشتی رانی
coasting
کشتی رانی در طول ساحل
contact electromotive force
نیروی برق رانی مجاورتی
lift
سواری
[گردشگری]
[خودرو رانی]
matinTes
مسابقه ارابه رانی در روز
Carpool
هم سفری
[گردشگری]
[خودرو رانی]
ride
[American E]
سواری
[گردشگری]
[خودرو رانی]
trialling
مسابقه ازمایشی موتورسیکلت رانی
drag racing
مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت
harness horse
اسب مخصوص ارابه رانی
portolano
راهنمای کشتی رانی با شرح بنادر
eloge
سخن رانی بافتخارکسیکه درگذشته است
sapphic vice
شهوت رانی زنان نسبت به یکدیگر
to row a race
در مسبابقه کرجی رانی شرکت کردن
circumnavigate
دورتادورگیتی یا اقلیمی کشتی رانی کردن
steadied
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadying
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadies
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadiest
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
dog leg
شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
steady
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
circumnavigation
کسیکه دورگیتی یا اقلیمی کشتی رانی میکند
to pander any one's lust
وسائل شهوت رانی کسی رافراهم کردن
speedway
مسابقه موتورسیکلت رانی بین تیمهای 4 نفره درمسیرهموارخاکی
off road racing
مسابقه موتورسیکلت رانی در زمینهای ناهمواربطول چند صد مایل
circumavigator
کسی که دور گیتی یا اقلیمی کشتی رانی میکند
convoy routing
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
trunkair route
مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
hobbled
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobble
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hopple
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbles
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbling
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
off roader
شرکت کننده درمسابقه موتورسیکلت رانی درزمینهای ناهموار برای چندصد مایل
convoy route
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
lines
رانی در پیست مقدر امتیازاعطایی در شرطبندی روی اسب طناب مورد استفاده درقایق
line
رانی در پیست مقدر امتیازاعطایی در شرطبندی روی اسب طناب مورد استفاده درقایق
moto cross
مسابقه موتورسیکلت رانی درمسیر خاکی محدود تپه و پیچ جاده و پرش در دو بخش 03یا 54 دقیقه
motor coach jack
جک اتومبیل
automobiles
اتومبیل
automobile
اتومبیل
cars
اتومبیل
car
اتومبیل
speedway
اتومبیل رو
car jack
جک اتومبیل
hobby car
اتومبیل دو در
pony car
اتومبیل دو در
sqark plug
در اتومبیل
autocar
اتومبیل
horseless carriage
اتومبیل
jack
جک اتومبیل
jacks
جک اتومبیل
hoods
کاپوت اتومبیل
runabouts
اتومبیل سبک
mule
اتومبیل تمرین
patrol car
اتومبیل گشتی
motors
اتومبیل راندن
pneumatic tube
لاستیک اتومبیل
mules
اتومبیل تمرین
motored
اتومبیل راندن
racing car
اتومبیل مسابقه
hood
کاپوت اتومبیل
runabout
اتومبیل سبک
a large car
یک اتومبیل بزرگ
a medium sized car
یک اتومبیل متوسط
a small car
یک اتومبیل کوچک
bonnet
کاپوت اتومبیل
radiators
رادیاتور اتومبیل
radiator
رادیاتور اتومبیل
cattle-grid
قفسفلزیمخصوصحملاحشام با اتومبیل
saloon car
اتومبیل کالسکهای
car hire
اجاره اتومبیل
patrol cars
اتومبیل گشتی
car breakdown
خرابی اتومبیل
grease
روغن اتومبیل
greased
روغن اتومبیل
greasing
روغن اتومبیل
license plates
نمرهی اتومبیل
license plate
نمرهی اتومبیل
driver
اتومبیل ران
estate cars
اتومبیل استیشن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com