Dictiornary-Farsi | مسیر تقرب | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 207 (10 milliseconds)

English	Persian
approach lane	مسیر تقرب
landing approach	مسیر تقرب


Search result with all words

approach route	مسیر تقرب به باند
initial approach	مسیر تقرب اصلی
intermediate approach	مسیر تقرب فرعی
line of approach	مسیر تقرب یا فرود
turn in point	نقطه چرخش هواپیما ازمسیر تقرب در مسیر تک
Other Matches

approach formation	صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
to gain a ccess	تقرب جستن
accessed	تقرب به خدا
accessing	تقرب به خدا
accesses	تقرب به خدا
approachability	قابلیت تقرب
approach line	خط تقرب به باند
approach clearance	اجازه تقرب
access	تقرب به خدا
approach time	زمان تقرب هواپیما
ground controled approach	دستگاه تقرب خودکار
he gained access to the king	بشاه تقرب جست
approach chart	نقشه تقرب هواپیما
angle of approach	زاویه تقرب هواپیما
radio approach	دستگاه تقرب رادیویی
line of approach	راه تقرب به دشمن
initial approach	تقرب اولیه هواپیما
fastest	سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasts	سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fast	سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasted	سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
lanes	مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lane	مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
approach sequence	ترتیب توالی تقرب هواپیماها
avenues of approach	راههای نفوذی مسیرهای تقرب
multithread	طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود
grooves	خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
groove	خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
switched network backup	انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
landing approach	مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
ball cushion	دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
crane rail	مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
attitude indicator	دستگاه نشان دهنده زاویه تقرب
approach line	خط نزدیک شدن به ساحل خط تقرب به دشمن خط مسیرفرود
automatic approach and landing	روش کنترل خودکار سرعت ومسیر هواپیما در تقرب
power approach	تقرب به روش فرود اجباری در فرودگاههای نامناسب با سیستم برقی
midcourse guidance	هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
transit route	مسیر دریایی بین المللی مسیر ترانزیت راه ترانزیت
summit	حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
summits	حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
base of trajectory	تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
node	ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
nodes	ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
fire lane	مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
approach schedule	برنامه تقرب هواپیما به باند ترتیب فرود هواپیماها روی باند
approach end	نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
attitude director indicator	دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
angular parallax	تقرب زاویهای دید شکست زاویهای نور
close-ups	نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن
close up	نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن
close-up	نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن
steadying	مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
dog leg	شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
steady	مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadiest	مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadies	مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadied	مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
trunkair route	مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
convoy routing	تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
dragway	مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragstrip	مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
angle of convergence	زاویه تقرب زاویه پارالاکس
convoy route	مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
close in security	برقراری تامین در نزدیک شدن به دشمن تامین تقرب به دشمن
receding leg	شاخه نزولی مسیر هدف شاخه نزولی مسیر هواپیمای هدف
approach march	راهپیمایی برای تقرب به دشمن راهپیمایی برای تماس با دشمن
trajectories	مسیر
track	مسیر
paths	مسیر
streets	مسیر
street	مسیر
coursed	مسیر
courses	مسیر
traverse	مسیر
direction	مسیر
traversed	مسیر
traverses	مسیر
traversing	مسیر
course	مسیر
trajectory	مسیر
path	مسیر
route	مسیر
tracked	مسیر دو
tracks	مسیر
airt	مسیر
lanes	مسیر
run	مسیر
runs	مسیر
lane	مسیر
way	مسیر
tracks	مسیر دو
flowline	خط مسیر
routes	مسیر
orbit	مسیر
orbited	مسیر
orbits	مسیر
enroute	در مسیر
track	مسیر دو
tracked	مسیر
point	مسیر
traveled	مسیر
trade	مسیر
travel	مسیر
busses	مسیر
alignment	مسیر
bus	مسیر
buses	مسیر
circuits	مسیر
location	جا مسیر
bussing	مسیر
locations	جا مسیر
bused	مسیر
bussed	مسیر
alignments	مسیر
unibus	تک مسیر
busing	مسیر
circuit	مسیر
traded	مسیر
travels	مسیر
lane	مسیر هر دونده
absolute paths	مسیر مطلق
burning train	مسیر اشتعال
windway	مسیر باد
lanes	مسیر هر دونده
bus	مسیر عمومی
address bus	مسیر آدرس
vee guideways	مسیر هدایت "وی "
unidirectional bus	مسیر یک جهته
air route	مسیر هوایی
air way	مسیر هوایی
trepan	مسیر استیل
unidirectional bus	مسیر یک طرفه
vectorial	مسیر جهت
artificial route	مسیر مصنوعی
trends	مسیر حرکت
trend	مسیر حرکت
cooling water line	مسیر اب سرد
slows	مسیر خیس
slowest	مسیر خیس
slower	مسیر خیس
slowed	مسیر خیس
slow	مسیر خیس
covered approach	مسیر پوشیده
heavy	مسیر پر از گل چسبنده
heaviest	مسیر پر از گل چسبنده
control bus	مسیر کنترل
condensation trail	مسیر انجماد
cogging train	مسیر اولیه
bused	مسیر عمومی
slowing	مسیر خیس
buses	مسیر عمومی
circumferences	مسیر مدور
circumference	مسیر مدور
cable way	مسیر کابل
canalization	هدایت در مسیر
chain track	مسیر زنجیر
busing	مسیر عمومی
coastal route	مسیر ساحلی
heavies	مسیر پر از گل چسبنده
bypassed	مسیر فرعی
steadiest	روی مسیر
steady	روی مسیر
vectors	مسیر جهت
steadying	روی مسیر
vector	مسیر جهت
warpath	مسیر جنگی
trajectory	مسیر پرتابه
trajectory	مسیر گلوله
trajectories	مسیر پرتابه
trajectories	مسیر گلوله
alignment	مسیر در سطح
races	دوران مسیر
on	در مسیر عمده
steadies	روی مسیر
bypass	مسیر جنبی
bypass	مسیر فرعی
rigidity	ثبات مسیر
bypassed	مسیر جنبی
bypasses	مسیر فرعی
bypasses	مسیر جنبی
bypassing	مسیر فرعی
bypassing	مسیر جنبی
midway	وسط مسیر
strands	مسیر رسیدن
strand	مسیر رسیدن
steadied	روی مسیر
raced	دوران مسیر
race	دوران مسیر
heading	سمت مسیر
headings	سمت مسیر
route	تعیین خط مسیر
deviation	تغییر مسیر
deviations	تغییر مسیر
DIVERSION	مسیر انحرافی
sloppy	مسیر با چالههای پر از اب
sloppily	مسیر با چالههای پر از اب
sea lane	مسیر دریایی
sea lanes	مسیر دریایی
alignments	مسیر جاده
alignments	مسیر در سطح