English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
the track of a comet مسیر ستاره دنباله دار
Other Matches
comets ستاره دنباله دار
blazing star ستاره دنباله دار
comet ستاره دنباله دار
cometography شرح ستاره دنباله دار
cama توده ابرمانندی که هسته ستاره دنباله داررافراگرفته است
coma پوشش گازی که هسته یک ستاره دنباله دار یا کومت رادر بر میگیرد
comas پوشش گازی که هسته یک ستاره دنباله دار یا کومت رادر بر میگیرد
double star ستاره مزدوج ستاره دوتایی ستاره دوگانه
binary star ستاره دوگانه ستاره دوتایی ستاره مزدوج
Lesghi star ستاره لسگی [این طرح را ستاره شاهسون نیز می نامند و در فرش های ترکیه و قفقاز و ایران بکار می رود. خود طرح از یک ستاره هشت وجهی با چهار فلش به سمت داخل تشکیل می گردد.]
dog star ستاره شعرای یمانی ستاره کاروان کش
planets ستاره سیار ستاره بخت
planet ستاره سیار ستاره بخت
concentrator وسیله ابتدایی شبکه که حاوی توپولوژی منط قی است و گره ها متصل اند ولی هر بازوی ستاره به عنوان حلقه فیریکی به وسیله ستاره وصل است
fastest سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasted سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasts سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fast سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
lanes مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lane مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
groove خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
switched network backup انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
grooves خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
multithread طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود
landing approach مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
stelliform ستاره وار ستاره وش
ball cushion دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
crane rail مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
trains دنباله
suite دنباله
suites دنباله
continued form دنباله
trainbearer دنباله کش
trail دنباله
trailed دنباله
trailing دنباله
tail end دنباله
trails دنباله
trained دنباله
series دنباله
following دنباله
tailed دنباله
tails دنباله
tail دنباله
appendix دنباله
appendixes دنباله
train دنباله
wake دنباله کش تی
sequel دنباله
reared دنباله
rear دنباله
stems دنباله
sequels دنباله
appendices دنباله
stemming دنباله
stemmed دنباله
stem دنباله
waked دنباله کش تی
follow-ups دنباله
wakes دنباله کش تی
follow-up دنباله
rears دنباله
rearing دنباله
summit حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
midcourse guidance هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
summits حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
transit route مسیر دریایی بین المللی مسیر ترانزیت راه ترانزیت
trail دنباله داشتن
trailed دنباله داشتن
sequence دنباله [ریاضی]
the trail of a meteor دنباله شهاب
subsequent to [مستقیما] پس از [به دنباله]
tailing دنباله تعقیب
extension lines خطوط دنباله
full bottomed دنباله دار
followism دنباله روی
tailing factor ضریب دنباله
trailing دنباله داشتن
trails دنباله داشتن
tail cone دنباله مخروطی
calling sequence دنباله فراخوانی
to continue دنباله داشتن
to follow دنباله داشتن
comets ذوذنب دنباله دار
full bottomed دارای دنباله دراز
series مجموع یک دنباله [ریاضی]
deference need نیاز دنباله روی
followed by <adj.> دنباله گرفته شده با
sum of the terms of an infinite sequence مجموع یک دنباله [ریاضی]
fibonacci series دنباله فیبو ناجی
trail دنباله دار بودن
trails دنباله دار بودن
comet ذوذنب دنباله دار
trailed دنباله دار بودن
trailing دنباله دار بودن
cometology گفتاردرستارههای دنباله دار
ship haven طرادههای دنباله کشتی
base of trajectory تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
node ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
nodes ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
fire lane مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
sea tail دنباله دریایی یکانهای هوارو
sequences به ترتیب مرتب کردن دنباله
sequence به ترتیب مرتب کردن دنباله
cometary وابسته بستاره دنباله دار
cometic وابسته بستاره دنباله دار
trailing zeros صفرهای پشتی [دنباله دار] [ریاضی]
follow up رده پشتیبان دنباله دنبال کردن دشمن
trainbearer کسیکه دنباله لباس دیگری رامی گیرد
complete transaction معامله قطعی و تمام شده که دنباله نخواهد داشت
steadiest مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadies مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadied مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
dog leg شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
steadying مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
fugue قطعه موسیقی که دران چند تن پشت سرهم دنباله اواز را میگیرند
fugues قطعه موسیقی که دران چند تن پشت سرهم دنباله اواز را میگیرند
convoy routing تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
dragstrip مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
trunkair route مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
dragway مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
follow up تعقیب کردن دنباله داستان را شرح دادن تماس با بیمارپس ازتشخیص یا درمان
enjambment دنبالهء سخنی رادرشعریابیت بعدی ادامه دادن دنباله سطری رابه سطردیگرکشیدن
vortex trail دنباله مرئی باقیمانده از نوک بال یا ملخ و غیره ناشی ازجریانهای حلقوی شدید
starless بی ستاره
stellar پر ستاره
asterisks ستاره
aster ستاره
star ستاره
asterisk ستاره
starred ستاره
stars ستاره
convoy route مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
fugal وابسته به قطعهای موسیقی که دران چند تن پشت سرهم دنباله اواز را میگیرند نوعی ماشین پشم خشک کن
cameleopardalis ستاره زرافه
an infinitude of stars تعدادنامحدودی ستاره
astronomer ستاره شناس
astronomers ستاره شناس
asterism نشان ستاره
asteroidal مانند ستاره
companion ستاره ندیم
camelopard ستاره زرافه
astronavigation ستاره نوردی
astronmer ستاره شناس
comets ستاره گیسودار
stellar شبیه ستاره
proto star پیش ستاره
pulsating star ستاره تپنده
farsi be engilisi ارایشگاه ستاره
sabaism ستاره پرستی
sea nettle ستاره دریای
mars ستاره مریخ
Pole Star ستاره قطبی
star connection اتصال ستاره
polestar ستاره قطبی
stellar ستاره وار
Jove ستاره مشتری
asterisks نشان ستاره
astral شبیه ستاره
comet ستاره گیسودار
asterisk نشان ستاره
polaris ستاره جدی
asterial ستاره شکل
morning star ستاره صبح
moring star ستاره بامداد
evening star ستاره شامگاهی
medusa ستاره دریایی
lunette ستاره صغیر
lucifer ستاره بامدادی
lodestaror load ستاره قطبی
lodestar ستاره راهنما
lodestar ستاره قطبی
loadstar ستاره راهنما
finger fish ستاره دریایی
sea pad ستاره دریایی
loadstar ستاره قطبی
fixed star ستاره ثابت
hesperus ستاره شام
hesper ستاره مغرب
georgium sidus ستاره جرج
morning star ستاره بامدادی
multiple star ستاره چندگانه
polaris ستاره قطبی
astrologers ستاره شناس
astrologer ستاره شناس
goats ستاره جدی
goat ستاره جدی
d. star ستاره جفتی
day star ستاره بامداد
pluto ستاره پلوتو
planetesimal کوچک ستاره
daystar ستاره بامداد
nova فانی ستاره
north star ستاره شمالی
north star ستاره قطبی
starfish ستاره دریایی
neutron star ستاره نوترونی
neptune ستاره نپتون
dwarf star ستاره کوتوله
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com