English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (3 milliseconds)
English Persian
bus مسیر عمومی
bused مسیر عمومی
buses مسیر عمومی
busing مسیر عمومی
bussed مسیر عمومی
busses مسیر عمومی
bussing مسیر عمومی
Search result with all words
to go with the flow <idiom> در مسیر نظام عمومی رفتن [اصطلاح مجازی]
Other Matches
general quarters اماده باش عمومی دریایی محلهای سکونت عمومی
introduce بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduced بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduces بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introducing بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
common hardware ابزار و الات عمومی سخت ابزارهای عمومی
fast سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasts سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasted سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fastest سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
lane مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lanes مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
grooves خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
groove خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
switched network backup انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
multithread طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود
landing approach مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
general porpose کارهای عمومی مصارف عمومی
general orders دستورات عمومی دستورالعملهای عمومی
ball cushion دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
crane rail مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
midcourse guidance هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
summit حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
summits حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
transit route مسیر دریایی بین المللی مسیر ترانزیت راه ترانزیت
consolidated dining facility تاسیسات غذاخوری عمومی مجتمع غذاخوری عمومی
nodes ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
node ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
fire lane مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
base of trajectory تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
dog leg شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
steadied مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadies مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadiest مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadying مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
dragway مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
trunkair route مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
dragstrip مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
convoy routing تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
common carrier موسسه حمل و نقل عمومی شرکت حمل و نقل عمومی متصدی حمل و نقل
convoy route مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
common control کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
common عمومی
commoners :عمومی
commoners عمومی
common :عمومی
universal عمومی
wide عمومی
ecumenic عمومی
general porpose عمومی
oecumenical عمومی
the public voice عمومی
common user عمومی
overt عمومی
generic عمومی
popular عمومی
wider عمومی
widest عمومی
rife عمومی
commonest :عمومی
commonest عمومی
general عمومی
generals عمومی
hackneyed عمومی
outlining خط عمومی
public عمومی
outlined خط عمومی
outlines خط عمومی
outline خط عمومی
public information اطلاعات عمومی
public image تصور عمومی
public goods کالاهای عمومی
uniform عمومی متحدالمال
public finance مالیه عمومی
public facilities تسهیلات عمومی
public institutions موسسات عمومی
public interest منافع عمومی
public interest نفع عمومی
public law حقوق عمومی
public library کتابخانه عمومی
uniforms عمومی متحدالمال
prevailing عمومی متداول
public network شبکه عمومی
public expenditures مخارج عمومی
public enterprises موسسات عمومی
plaza میدان عمومی
potlatch جشن عمومی
general depot امادگاه عمومی
public a وکیل عمومی
public affairs روابط عمومی
public domain خط مشی عمومی
g/a خسارت عمومی
public amnsement نمایشگاه عمومی
public benefits منافع عمومی
public borrowing استقراض عمومی
public cost هزینه عمومی
public debt قرضه عمومی
collective مشترک عمومی
public decency عفت عمومی
public deposits سپردههای عمومی
open court محکمه عمومی
pissoir مستراح عمومی
general ability توانایی عمومی
social good کالاهای عمومی
general act سند عمومی
rule of thumb قانون عمومی
general allotment اختصاصات عمومی
respublica رفاه عمومی
alameda گردشگاه عمومی
general amnesty عفو عمومی
state property اموال عمومی
suffrage universal حق رای عمومی
amnesties عفو عمومی
outlines خط مقاومت عمومی
burden هزینه عمومی
burdens هزینه عمومی
folkway طرزفکر عمومی
folkway احساسات عمومی
fourth estate مطبوعات عمومی
records depository بایگانی عمومی
general assembly مجمع عمومی
public servant مستخدم عمومی
public property مال عمومی
public policy سیاست عمومی
public place مکان عمومی
public place محل عمومی
public ownership مالکیت عمومی
public services خدمات عمومی
general cargo بار عمومی
general concepts تدبیر عمومی
reason of state مصالح عمومی
general damage خسارت عمومی
general depot انبار عمومی
quasi public نیمه عمومی
public warehouse انبار عمومی
public utilities تسهیلات عمومی
public order نظم عمومی
general staff ستاد عمومی
general stock سهام عمومی
general supplies تدارکات عمومی
general supplies اماد عمومی
general support پشتیبانی عمومی
general tariff تعرفه عمومی
public sector بخش عمومی
public schools مدارس عمومی
general theory نظریه عمومی
general welfare رفاه عمومی
public welfare رفاه عمومی
public relations روابط عمومی
open house جشن عمومی
office شغل عمومی
offices شغل عمومی
general practitioner پزشک عمومی
public opinion افکار عمومی
plebiscites اراء عمومی
plebiscite اراء عمومی
commonwealths ثروت عمومی
commonwealth ثروت عمومی
public nuisances مزاحمت عمومی
public nuisance مزاحمت عمومی
general election انتخابات عمومی
general elections انتخابات عمومی
general strikes اعتصاب عمومی
general strike اعتصاب عمومی
general register ثبات عمومی
general relativity نسبیت عمومی
general reserve احتیاط عمومی
general quarters اسایشگاههای عمومی
general psychology روانشناسی عمومی
in the sight of the public در انظار عمومی
overhead costs هزینههای عمومی
general factor عامل عمومی
amnesty عفو عمومی
secularizing عمومی کردن
secularizes عمومی کردن
secularized عمومی کردن
secularize عمومی کردن
secularising عمومی کردن
secularises عمومی کردن
secularised عمومی کردن
generalizing عمومی کردن
generalize عمومی کردن
generalising عمومی کردن
generalises عمومی کردن
generalised عمومی کردن
general equilibrium تعادل عمومی
general education اموزش عمومی
official submission مناقصه عمومی
general grant کمک عمومی
mintster of public works وزیرکارهای عمومی
general plan نقشه عمومی
dispensary داروخانه عمومی
dispensaries داروخانه عمومی
general paresis فلج عمومی
general paralysis فلج عمومی
general outpost پاسدار عمومی
overheads هزینههای عمومی
general outpatient clinic درمانگاه عمومی
vogue عمومی ورایج
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com