English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (4 milliseconds)
English Persian
stiff مسیر مقاوم در مقابل گوی بولینگ ثبات داشتن قایق درمقابل باد
stiffer مسیر مقاوم در مقابل گوی بولینگ ثبات داشتن قایق درمقابل باد
stiffest مسیر مقاوم در مقابل گوی بولینگ ثبات داشتن قایق درمقابل باد
Other Matches
hardened site حفاظ مقاوم پایگاه مقاوم در مقابل تک ش م ر و اتمی
thermistor الت مقاوم درمقابل برق
defendants مقاوم درمقابل زور و فشار
earthquake proof foundation غیر مقاوم درمقابل زلزله
defendant مقاوم درمقابل زور و فشار
windproof مقاوم در مقابل باد
shell proof مقاوم در مقابل گلوله
fasted سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fast سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fastest سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasts سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
lanes مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lane مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
grooves خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
groove خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
ball cushion دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
thermolabile بی ثبات یا ناپایدار درمقابل حرارت
cold wet clothing لباس گرم و مقاوم در مقابل رطوبت و برودت
bomb proof پناهگاه یاساختمانی که در مقابل بمب مقاوم باشد
fastness of bleaching ثبات رنگی در مقابل مواد سفید کننده
color fastness درجه و میزان ثبات رنگ در مقابل نور و شستشو
ball retour track مسیر بازگشت گوی بولینگ
rigidity ثبات مسیر
heads تختههای افرا در 61 متری قسمت اول مسیر بولینگ
pushaway غلطاندن گوی بولینگ از جلوبدن حرکت پارو با دورشدن تیغه از قایق
course recorder دستگاه ثبات مسیر
nonrigidity عدم ثبات گلوله در مسیر
nonrigidity عدم ثبات مسیر گلوله
alleyways حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
alley حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
division boards قسمت مسیر گوی بولینگ که تختههای سفید و سیاه بهم وصل می شوند
alleys حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
hauling تغییر مسیر قایق
hauls تغییر مسیر قایق
haul تغییر مسیر قایق
hauled تغییر مسیر قایق
helms تمایل قایق به انحراف از مسیر
helm تمایل قایق به انحراف از مسیر
barging خطا در تعیین مسیر قایق
lay line خط فرضی مسیر قایق به مقصد
lofts ضربه زدن هوایی بصورت قوسی رها کردن گوی بولینگ در هوا که به شدت به مسیر بخورد
loft ضربه زدن هوایی بصورت قوسی رها کردن گوی بولینگ در هوا که به شدت به مسیر بخورد
keyholing رقص و جست و خیز گلوله درروی مسیر عدم ثبات مسیرگلوله
committee boat قایق داوران در اغاز و پایان مسیر
overstand بیش از حد ماندن قایق در یک مسیر بجای چرخاندن
pinch محکم گرفتن بیش از حد گوی بولینگ کاستن سرعت اسب قایق را بیش از حد بطرف بادبان بردن
pinches محکم گرفتن بیش از حد گوی بولینگ کاستن سرعت اسب قایق را بیش از حد بطرف بادبان بردن
privileged مجاز به ادامه مسیر و گرفتن سرعت درصورت رسیدن قایق دیگر به ان
sabot کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
outrigger چوبهای دراز طرفین قایق برای نگاه داشتن تورماهیگیری
maeander پیچ وخم داشتن مسیر پیچیدهای را طی کردن چماب
meandering پیچ وخم داشتن مسیر پیچیدهای را طی کردن چماب
meanders پیچ وخم داشتن مسیر پیچیدهای را طی کردن چماب
meander پیچ وخم داشتن مسیر پیچیدهای را طی کردن چماب
meandered پیچ وخم داشتن مسیر پیچیدهای را طی کردن چماب
canopies روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
canopy روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
obstruction خطای قرارگرفتن بین گوی و حریفی که به سمت گوی می دودبقصد ممانعت حریف نه گرفتن گوی هر مانع بزرگ در مسیر قایق
obstructions خطای قرارگرفتن بین گوی و حریفی که به سمت گوی می دودبقصد ممانعت حریف نه گرفتن گوی هر مانع بزرگ در مسیر قایق
paired registers دو ثبات پایه با اندازه کلمه که با هم به عنوان یک ثبات با طول زیاد به کار می روند.
arithmetic register ثبات حسابی ثبات محاسباتی
lubber's line علامت روی قطبنمای قایق نشاندهنده قسمت جلو و عقب قایق
backwind حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد
air stability وضعیت ثبات جوی در طبقات مختلف وضع ثبات جوی
multithread طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود
switched network backup انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
landing approach مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
crane rail مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
on the other hand <idiom> درمقابل
against درمقابل
in contrast with درمقابل
in d. from درمقابل
on the other hand <adv.> درمقابل
by the same token <adv.> درمقابل
on the other side <adv.> درمقابل
otherwise <adv.> درمقابل
alternatively <adv.> درمقابل
at the same time [on the other hand] <adv.> درمقابل
apart from that <adv.> درمقابل
cut it with a knife درمقابل
gainst برعلیه درمقابل
for درمقابل برله
against payment درمقابل وجه
little frog in a big pond <idiom> قطرهای درمقابل دریا
bay دفاع کردن درمقابل
baying دفاع کردن درمقابل
bays دفاع کردن درمقابل
vis a vis شخص روبرو درمقابل
in security for یعنوان وثیقه درمقابل
bayed دفاع کردن درمقابل
braced درمقابل فشارمقاومت کردن
shield حفافت کردن درمقابل
shields حفافت کردن درمقابل
vis-a-vis شخص روبرو درمقابل
brace درمقابل فشارمقاومت کردن
to keep at bay دفاع کردن درمقابل
tack سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacks سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacking سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacked سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tolerant مقاوم
resisters مقاوم
plasma plating مقاوم
refractory مقاوم
resister مقاوم
renitent مقاوم
resistor مقاوم
resistors مقاوم
resistant مقاوم
to defend oneself [against] از خود دفاع کردن [درمقابل]
v مخفف versus به معنی درمقابل
To stand up to someone . To assert oneself. درمقابل کسی قد علم کردن
To make a stand against injustice. درمقابل ستم ایستادگی کردن
counterpoise نیروی مقاوم
rigid cores هستههای مقاوم
forcing cone مخروط مقاوم
resistive force نیروی مقاوم
stand up <idiom> مقاوم بودن
hardened site پایگاه مقاوم
water resistant مقاوم در برابر اب
moment of resistence لنگر مقاوم
adamant مقاوم یکدنده
resisting moment لنگر مقاوم
stabile مقاوم در برابرگرما
adamantly مقاوم یکدنده
weatherproof مقاوم در برابرهوا
It sinds into insignificance beside his invention . این درمقابل اختراع اوهیچ است
resistance to failure مقاوم در برابر ترک
torsion resistant مقاوم در برابر پیچش
resistance to tempering مقاوم در برابر بازپخت
passive earth pressure رانش مقاوم خاک
wear resistant مقاوم در بربر سائیدگی
resistance to cracking مقاوم در برابر شکستگی
passive earth pressure فشار مقاوم خاک
creep resistant مقاوم در برابر خزش
resistant to heat مقاوم در برابر گرما
drag force نیروی مقاوم حرکت
heat resisting steels فولادهای مقاوم حرارتی
drag chain conveyor نقاله با زنجیر مقاوم
heat fast paint رنگ مقاوم گرما
internal resisting moment لنگر مقاوم درونی
lightfast مقاوم در برابر نور
swelling resistant مقاوم در برابر تورم
buck fever هیجان شکارچی تازه کار درمقابل شکار
counterpose درمقابل یکدیگر قرار دادن متقابل ساختن
deadman پایه استقرارسنگر دستک مقاوم
resistor اسباب مقاوم دربرابر برق
resistance to plastic deformation مقاوم در برابر تغییر شکل
resister اسباب مقاوم دربرابر برق
resistors اسباب مقاوم دربرابر برق
resisters اسباب مقاوم دربرابر برق
resistance to corrosion مقاوم در برابر زنگ زدگی
insulant ماده مقاومت کننده مقاوم
stainless steel فولاد مقاوم در برابر خوردگی
fracture proof مقاوم در برابر شکستگی نشکن
acid resistant ماده مقاوم در برابر اسید
boat space فضای بار موجود در قایق محوطه بار قایق
d/a acceptance documentagainst تحویل اسناد درمقابل قبولی نویسی
bank protection حفافت ساحل رودخانه درمقابل تخریبهای ناشی ازجریان
robustness قدرت پوشش یک سیستم وتوانایی آن درمقابل ضربه وافتادن
phosphate esters مایعات هیدرولیکی مقاوم در برابراتش و حرارت
resistance to deflaction مقاوم در برابر تغییر شکل خمشی
acid fast مقاوم در برابر رنگ بری اسید
best ball بازی یک نفر درمقابل 2 یا 3نفر برای کسب بهترین امتیاز
incolen الیاژهای مقاوم اهن و کرم با نیکل زیاد
midcourse guidance هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
transit route مسیر دریایی بین المللی مسیر ترانزیت راه ترانزیت
summit حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
summits حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
plene administravit دفاع امین یا مدیر ترکه درمقابل دعاوی مطروحه علیه متوفی
cassettes پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
cassette پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
pressure cabin هواپیمای دارای دستگاه تهویه مقاوم با فشار هوا
monel الیاژی از نیکل و کبالت که دربرابر خوردگی مقاوم است
parliamentarism سیستمی که در ان قوه مجریه درمقابل پارلمان جوابگو ومسئول اعمال خود باشد
creditor's bill رسیدی که بستانکار متوفی درمقابل دریافت مقداری ازترکه به عنوان تصفیه حساب
private decument درمقابل عقد رسمی یا سند که در CL اسناد مصدق یا عقودمهمور به مهر نامیده میشود
knee brace پشت بندی که جهت مقاومت ساختمان درمقابل فشار ناشی از بادبسته میشود
showboat قایق دارای صحنه نمایش نمایش در قایق
node ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
nodes ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
base of trajectory تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
fire lane مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
immune مقاوم دربرابرمرض بر اثر تلقیح واکسن دارای مصونیت قانونی وپارلمانی
longer میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
money to burn <idiom> بیش ازاحتیاج ،داشتن،داشتن پول خیلی زیاد
long- میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longest میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longed میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longs میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
plasma plating ضد خوردگی و مقاوم دربرابر سایش روی سطح توسط جریان بسیار داغ
to keep up از افسرده شدن نگاه داشتن باذنگاه داشتن
to keep down زیرفرمان خودنگاه داشتن دراطاعت خود داشتن
bowling alley تالار بولینگ
curl بولینگ روی یخ
maples میلههای بولینگ
bowl بازی بولینگ
bowling بازی بولینگ
curls بولینگ روی یخ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com